اقتصاد نظری

این را دیگر همه می دانند که در بسیاری از جوامع به چپ دست ها با دیده چندان مساعدی نگریسته نمی شود.

یکی از همکاران مشهور من، گیدیون راچمن، معتقد است که مورخین باید اقتصاددانان را از صفحه روزگار محو کنند.

فردریش آگوست فون هایک (۱۹۹۲ ۱۸۹۹) از پر آوازه ترین اقتصاددانان مکتب جدید اتریش است.

سالگردها همیشه زمان خوبی برای زنده کردن خاطرات هستند و از آنجا که سومین سالگرد بحران اعتباری نزدیک می شود من هم سعی کرده ام کمی خاطراتم را مرور کنم و ببینم به عنوان یک اقتصاددان می توانم بفهمم واقعا کجای کار مشکل پیدا کرد.

در علم اقتصاد تعداد محدودی از نظریات وجود دارند که اهمیت بسیار زیادی دارند. مباحثی به نام های «اصول اقتصادها» یا «ده اندیشه بزرگ» یا «ده عامل مهم اقتصادی» در اکثر کتاب های مقدماتی اقتصادی وجود دارند.

این کتاب را نه تنها برای سرگرمی، بلکه برای کمک به گسترش افق دید خوانندگان نیز نوشته اند. حتی آنهایی که در حرفه معینی به استادی و کمال رسیده اند باید یک بار هم که شده این فرصت را به خود بدهند تا به جهان از دید یک اقتصاددان نگاه کنند.

یکی از بزرگترین اشتباهات ما این بوده که بین تولید علم و خلق ثروت دیواری کشیده ایم تا یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.

توهم شیشه شکسته با صد ها چهره مختلف، پایدار ترین و مزمن ترین اشتباه در تاریخ اقتصاد بوده است.

علم اقتصاد نحوه نگاه جدیدی به جهان است. اگر شما اقتصاد بیاموزید می توانید وقایع را به گونه ای ببینید که همتایانتان نمی بینند.

پیش از این به نمونه های مختلفی از اقدامات حمایتی اتحادیه ها اشاره کرده ایم. این فعالیت ها و رواداری عامه مردم در برابر آنها، مانند ترس از ماشین ها از یک پندار باطل بنیادین ریشه می گیرند.

اقتصاد در زندگی واقعی

«آزاد بودن به این معنا نیست که مجاز به انجام هرکاری هستیم.» این جمله را همگی تا به حال بارها شنیده ایم و هر دفعه واکنش من به آن این بوده که: «اوه واقعا؟!»

پاییز گذشته به جای آنکه دوره معمول اقتصادم را در دپارتمان اقتصاد دانشگاه جورج میسون تدریس کنم، دوره ای را به نام «بنیان های اقتصادی مطالعات حقوقی» در دانشکده حقوق به دانشجویان سال اول این رشته آموزش می دادم.

با کمک گوگل و فروشگاه های آنلاین

در باور نادرست اقتصادی پیشین نشان داده شد که برخلاف ادعاهای گول زننده و عامه پسند، کنترل اعتبار شیوه بدون هزینه برای محدود ساختن میزان وام دهی بانک ها نیست.

سیاست اقتصادی ایده آل، چه برای امروز چه برای روزگار آتی، در واقع خیلی ساده است.

جهانی بهبود بخشد....

می گویند تخصص وقتی اتفاق می‌افتد که افراد بیش از آنچه که مصرف شخصی‌شان باشد، تولید می‌کنند. حالا تخصص می‌تواند در سطح فردی، منطقه‌‌ای یا حتی ملی مطرح شود.

...می‌خواهم به یاری 2 مثال سلبی، بررسی کنم که پول تا چه حد خصلت هدفی مستقل- ورای نقش آن به منزله یک وسیله محض- پیدا می‌کند. رابطه ولخرجی با مال‌اندوزی نزدیک‌تر از آن است که از تقابل ظاهری این دو پدیده برمی‌آید.

درک طرف متقابل یکی از مهمترین شیوه های پس انداز در حساب بانکی عاطفی آن است که نخست واقعاً بخواهید بفهمید.