بررسی اجزای پژوهشهای حسابداری و حسابرسی

بررسی اجزای پژوهشهای حسابداری و حسابرسی
در هر پژوهش علمی، محیط پژوهش تاثیر انکار ناپذیری بر ایده، پژوهشگر و روش پژوهش دارد.
در هر پژوهش علمی، محیط پژوهش تاثیر انکار ناپذیری بر ایده، پژوهشگر و روش پژوهش دارد. در مقاله حاضر به محیط و روش پژوهش که از اجزای اصلی هر پژوهش علمی است، پرداخته شده است. انجام یا عرضه نتایج پژوهشهای حسابداری و حسابرسی در امریکا، همانند سایر کالاها و خدمات، تابعی از تقاضا برای آن است.
تقاضای آموزشی، اطلا‌عاتی و توجیه برای پژوهشهای حسابداری و حسابرسی به طور همزمان در امریکا وجود دارد و برای پاسخگویی به این تقاضاها، این پژوهشها در دانشگاهها و مراجع حرفه‌ای آن کشور، انجام می‌شود. در کشور ما محیط پژوهش و تقاضا برای انجام آن، اینگونه نیست و تنها تقاضای تامل پذیر موجود در محیط، تقاضای آموزشی است. به این تقاضا با همت همکاران صاحبنظر دانشگاهی و برای توسعه و گسترش دانش حسابداری و حسابرسی حسب مورد در مقاطع تحصیلا‌ت تکمیلی، پاسخ داده می‌شود. نوع پژوهشها، روشهای پژوهش مورد استفاده، طرحهای پژوهش و روشهای جمع‌آوری داده‌ها در پژوهشهای انجام شده در هر دو کشور، کم و بیش مشابه به نظر می‌رسد.
● آغاز سخن
صاحبنظران با دیدگاههای گوناگون اجزای پژوهش را طبقه‌بندی می کنند. با این همه، آنچه در این دیدگاهها مشترک به‌نظر می رسد این است که پژوهش، فعالیتی است که دربرگیرنده چهار جزء است:
▪ ایده،
▪ پژوهشگر،
▪ روش پژوهش،
▪ محیط.
نتیجه هر تلا‌ش پژوهشی، فراورده مشترک روابط متقابل این چهار جزء است.
بی‌گمان، هر پژوهش تحت تاثیر عوامل محیطی است که در آن انجام می شود و محیط سرچشمه دانسته­ها و ایده­هاست. افزون‌بر این، روش پژوهش مناسب موجب اعتبار پژوهش است. میزان بهینه بودن یک ایده پژوهشی تا اندازه زیادی به این نکته بستگی دارد که پژوهشگر تا چه اندازه شایسته است. دانش، توانمندی و شایستگی یک پژوهشگر ممکن است به مطالعات، تجربه و محیط علمی او بستگی داشته باشد. از آنجا که محیط پژوهش و روش پژوهش از اجزای اصلی و بااهمیت فعالیتهای پژوهشی است، در مقاله حاضر در مقام مقایسه، ابتدا به محیط پژوهش و در پیآن روش پژوهش در امریکا و کشور ما، پرداخته شده و در پایان مقاله نتیجه گیری انجام شده است.
● محیط پژوهش
مطالعات انجام شده و بررسی مختصر وضعیت موجود، حکایت از آن دارد که در امریکا، پژوهشهای حسابداری و حسابرسی همانند سایر کالاها و خدمات اقتصادی است. جرج استیگلر (۱۹۷۶ Stigler), اقتصاددان برجسته، معتقد است: " مصرف کنندگان عموماً تعیین می‌کنند که چه چیزی تولید شود و تولیدکنندگان از کشف تقاضای مصرف‌کنندگان سود میبرند و آن را ارزانتر تولید می­کنند. بهتر است بگوییم که مصرفکنندگان تولید را هدایت می­کنند.
در این صورت، آیا آنها نیستند که کلام و عقاید خردمندان را هدایت می‌کنند؟ " بنابراین، عرضه پژوهشهای مذکور تابعی از تقاضای آن است و این تقاضا در محیط پژوهشی امریکا وجود دارد. به نظر می رسد، تا زمانی که تعداد زیادی از افراد و گروههای قادر به انجام و ارائه پژوهشهای حسابداری و حسابرسی با هزینه مناسب وجود دارند، عرضه به تقاضا پاسخ خواهد داد. در امریکا سه نوع تقاضای بالقوه شامل تقاضاهای آموزشی، اطلا‌عاتی و توجیه به‌طور همزمان برای انجام پژوهش وجود دارد و برای پاسخگویی به این تقاضاها، پژوهشها در دانشگاه ها و موسسه­های حرفه‌ای شکل می‌گیرد، در صورتی که در کشور ما اینگونه نیست.
● تقاضای آموزشی
از ابتداییترین تقاضاها برای پژوهش، تقاضای آموزشی است و به تبع آن پژوهشهای حسابداری و حسابرسی برای گسترش و توسعه آنها، انجام می‌شود. دیدگاهها و یافته های مختلف در مورد مفاهیم، اصول و روشهای حسابداری و حسابرسی پس از پژوهشهای دانشگاهها و مراجع حرفه­ای، منتشرمی­شود و در پی آن اصول و روشهای حسابداری برای کاهش هزینه‌های نمایندگی تدوین می‌گردد. از آنجا که هزینه­های نمایندگی در شرکتهای مختلف متفاوت است، روشهای حسابداری متفاوت مورد نیاز خواهد بود و موجب گوناگونی روشها نیز خواهد شد.
افزایش روشها و گوناگونی آنها، مشکل آموزش حسابداری و حسابرسی را افزایش می‌دهد. در صورتی که پژوهشهای گسترده برای یافتن روشهای مناسب انجام شود و توسعه یابد، استادان برای آموزش مناسب از آنها استفاده کرده و تقاضای آموزشی خود را رفع میکنند و در غیراین‌صورت، روشهای قدیمی را آموزش خواهند داد. در پاسخ به تقاضای آموزشی، پژوهشگران سیستمهای حسابداری و مالی و اطلا‌عات حاصل از آنها را مورد پژوهش قرار داده، آزمون نموده و تفاوتها و شباهتهای روشها را خلا‌صه کرده و گزارش خواهند کرد.
این موضوع موجب خواهد شد که واحدهای اقتصادی روشهای معینی را دنبال کنند و به­کارگیرند و در پی آن روشهای مذکور، در دانشگاهها و مراجع حرفهای آموزش داده شده و بدین‌ترتیب به تقاضای آموزشی پاسخ داده خواهد شد. مقاله­ها و متون پژوهشی سده نوزدهم و اوایل سده بیستم در امریکا نیز حکایت از وجود تقاضای فراوان آموزشی برای انجام پژوهش دارد. افزون بر این، در طی سده گذشته و دوران اخیر یکی از دلا‌یل انجام پژوهشهای حسابداری و حسابرسی، وجود تقاضای فراوان آموزشی است که به­وسیله دانشگاهها و موسسه ها و مراجع حرفه­ای امریکا، حسب مورد به آن پرداخته شده است و نتایج را به جامعه عرضه کرده­اند. در کشور ما تقاضای بالقوه آموزشی وجود دارد و در مقاطع تحصیلا‌ت تکمیلی به همت والای همکاران دانشگاهی به آن پاسخ داده می­شود.
● تقاضای اطلا‌عاتی
مدیران، حسابداران، حسابرسان مستقل، اعتباردهندگان، سرمایه‌گذاران، تحلیلگران مالی و تمام گروه­های ذینفع و فعال در بازارهای پول و سرمایه، نیازمند شناسایی و پیشبینی آثار سیاستهای مالی و روشهای حسابداری برگزیده شده بر رفاه خویشاند. به عنوان مثال، مدیران و سایر گروه­های ذینفع در شرکتها، نیازمند شناسایی و پیشبینی اثرات فرایند انعقاد قراردادها و روشهای مختلف حسابداری بر انگیزه مدیران و به تبع آن بر ارزش شرکت هستند.
همچنین به خدمات حسابرسان مستقل برای افزایش کارایی در کنترل فرایند انعقاد قراردادها در شرکتها نیاز هست. از این‌رو حسابداران، حسابرسان و مدیران انگیزه­های با اهمیتی برای درک و چگونگی تاثیر روشهای حسابداری و مالی بر هزینه­های انعقاد قرارداد و هزینه­های نمایندگی دارند. بنابراین گروه­های ذینفع از منافع اطلا‌عات آگاهند و می­دانند که اطلا‌عات مناسب موجب کاهش ریسک، اصلا‌ح تصمیمگیری و ایجاد منافع خواهد شد.
این گروه­ها بیشتر نیازهای اطلا‌عاتی خود را از طریق سیستمهای حسابداری و مالی دریافت می کنند. بنابراین، نیازهای اطلا‌عاتی گروه­های ذینفع موجب میشود که پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی به سمت موضوعاتی چون، «گزارشگری مالی»، «چه پدیده و رویدادی گزارش شده»، «به چه کسی گزارش شود»، «در چه مقطع زمانی گزارش شود»، «درچه سطحی گزارش شود» و «تمرکز اطلا‌عات چگونه باید باشد»، گرایش پیدا کند ودر نهایت پژوهشهای اخیر به سمت مطالعه متقابل میان گزارشگری مالی و استفاده‌کنندگان اطلاعات مالی و حسابداری و قیمت سهام گرایش یابد.
در این مورد به عنوان نمونه می توان از پژوهشهای، بی‌ور (۱۹۶۸،Beaver)، بال و براون (۱۹۶۸, Ball&Brown)، باسکین (۱۹۷۲,Baskin)، ساندر (۱۹۷۳ Sunder)، هریسون (۱۹۷۷،Harrison)، عبدالخالق (۱۹۷۳،Abdelkhaliq), کندی (۱۹۷۵ ،Kennedy)، لیبی (Libby،۱۹۷۵)، دیویس، بوتسمن و باسکین(Davis, Boatsman & Baskin۱۹۷۵)، عبدالخالق، تامپسون و تیلور(Abdelkhaliq Thompson & Taylor,۱۹۷۸)، اشتون(۱۹۷۴ Ashton)، جویس (۱۹۷۶,Joyce) و... نام برد. حمایتهای مادی و معنوی گروههای ذینفع از پژوهشهای مذکور، حکایت از پاسخ به تقاضای اطلا‌عاتی آنان دارد.
● تقاضا برای توجیه
یکی دیگر از تقاضاهایی که براساس آن پژوهشهای متعدد حسابداری، حسابرسی و مالی انجام می شود، تقاضای توجیه عمل مدیران، حسابداران، حسابرسان و دولت (فرایند سیاسی) است. به عنوان مثال: مدیران، حسابداران و حسابرسان نسبت به تاثیر و توجیه انتخاب روشهای استهلا‌ک بر سود شرکتها، نیازمند پژوهشهای مناسبند. دولت نیز به دلیل تاثیر روشهای مختلف استهلا‌ک بر سود شرکتها و به تبع آن بر مالیات، نیازمند توجیه انتخاب نوع روشهای مذکور است. مدیران، حسابداران و حسابرسان انگیزههایی برای افزایش رفاه خود و سهامداران دارند، بنابراین در جهت انگیزههای مذکور، پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی را به دلا‌یل نفع شخصی حمایت میکنند و برای توجیه عملیات خود به آن نیاز دارند.
پژوهشهای اولیه در مورد هزینههای استهلا‌ک و توجیه عملیات مدیران مثل پژوهش ماتسون (۱۸۹۳ Matson)، پژوهشهایی از این دست است. برخی از پژوهشهای انجام شده تقاضای توجیه استدلا‌ل حسابرسان در برابر مدیران را پاسخ داده است. حسابرسان و مدیران هر دو نیازمند پژوهش برای توجیه رفتارشان در مورد افزایش رفاه سهامداران هستند.
در امریکا، مقامات اداری، سیاستمداران و دولتمردان انگیزه هایی برای جابهجایی ثروت دارند و اقتصاددانان اثباتی معتقدند فرایند سیاسی، جولانگاهی برای جابه جایی ثروت است. در فرایند سیاسی، قوانین و نظارتهای دولتی ضمن افزایش تقاضای آموزشی و اطلا‌عاتی، تقاضای توجیه را نیز افزایش می‌دهد و پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی برای پاسخ به این تقاضاها، انجام می شود. متون پژوهشی متعدد در مورد کمیسیون بورس و اوراق بهادار برای توجیه نظارتهای دولتی گواه این مدعا است.
دولتمردان، نهتنها برای آگاهی از رویدادهای مالی، روند بازار و کنترل آن، بلکه برای توجیه اعمال و تصمیمهایشان برای جامعه خواهان پژوهش هستند. در توجیه سیاستگذاری مالی و اقتصادی، دولتمردان بیشتر تاکید بر نفع عمومی دارند تا نفع شخصی و ادعا میکنند که با رفاه کل جامعه، رفاه تک‌تک اعضای آن حاصل خواهد شد. بنابراین، تاکید بر نفع عمومی به جای نفع شخصی توسط دولتمردان، نیازمند پژوهشهای فراوانی در حوزه های حسابداری، حسابرسی و مالی است.
تقاضا برای توجیه در فرایند سیاسی و بازار پول و سرمایه وجود دارد. با این همه، سوابق پژوهشهای انجام شده حکایت از آن دارد که تقاضای توجیه در فرایند سیاسی بیشتر از بازار مذکور است. استفاده کنندگان نتایج پژوهشها (گروههای ذینفع)، نوع پژوهش را از طریق تقاضای مورد نظر تعیین می‌کنند و شهرت و مهارتهای علمی پژوهشگر، موجب می شود که بودجه­های پژوهشی به سوی پژوهشگر مورد نظر و دانشگاه و یا موسسه حرفه‌ای سرازیر شود. موضوعها و مباحث هنگامی در جامعه مطرح می‌شود که گروههای ذینفع در مورد آنها اتفاقنظر نداشته باشند و منافع این گروهها تامین نشده باشد.
به عنوان مثال میتوان از چالش گروههای ذینفع در مورد روش ارزشگذاری لایفو در دهه ۱۹۳۰ نام برد. این موضوع هنگامی مطرح شد که دادگاه عا‌لی امریکا، روش موجودی پایه در ارزیابی موجودیهای جنسی برای هدفها و مقاصد مالیاتی را بی اعتبار اعلا‌م کرد و موسسه نفت امریکا بهکارگیری روشلایفو را توصیه نمود و روش موجودی پایه را تغییر داد. اداره خدمات درامدهای داخلی۵، به دلیل تاثیر موضوع بردرامدهای مالیاتی در این مورد مقاومت نشان داد. گروههای ذینفع خواهان مقالا‌ت پژوهشی و دیدگاههای علمی و حرفهای در مورد مخالفت با روش لایفو شدند و پژوهشهای متعدد انجام شده در آن دوران، حکایت از پاسخ به تقاضای توجیه برای گروه­های مذکور را دارد.
پژوهشگران حسابداری و حسابرسی، اغلب توصیه های سیاسی را به عنوان زیربنای بخشی از پژوهشهایشان قرار دادهاند. این توصیه ها به وسیله پژوهشگر به کار گرفته می‌شود در حالیکه ممکن است هرگز به عنوان توجیه مدیران و یا سایر گروههای ذینفع به صورت فردی و برای توجیه نفع شخصی مطرح نباشد. با این همه، چون یافته های پژوهش به عنوان نفع عمومی مطرح می‌شود، یافته­های پژوهشگر به وسیله گروه­های ذینفع به عنوان یک پژوهش موفق منظور میشود و هرچه پژوهش خواندنیتر باشد بیشترچاپ و منتشر خواهد شد.
تلا‌شهای گروههای ذینفع برای بازگو کردن کار پژوهشگرانی که از موقعیت آنها حمایت می کنند، موجب بقای این پژوهشگران خواهد شد. همانند رفتار بازار، آنهایی که آنچه را تقاضا برای آن وجود دارد تولید می کنند، شانس بیشتری برای بقا دارند تا پژوهشگرانی که این کار را نمی کنند. با دادن حق‌الزحمه‌های مناسب و پاداش به پژوهشگران بهوسیله گروههای ذینفع، رقابت در عرضه پژوهشها، افزایش می‌یابد. براساس یافته‌های پژوهشهای انجام شده، رهنمودهای مشخص ارائه می‌شود و رهنمودهای مربوط به یک موضوع، احتمالاً به جایگاه گروههای ذینفع در جامعه و در فرایند سیاسی، بستگی دارد.نتایج پژوهشها برای تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی (که خود مشمول فرایند سیاسی است) به کار خواهد رفت و بدین‌ترتیب، منافع گروههای ذینفع تامین خواهد شد. به عنوان مثال بیانیه شماره ۱۳ هیئت اصول حسابداری (۱۳ APB) که حاصل پژوهشهای انجام شده برای گروههای ذینفع در مورد ترکیب شرکتهاست و یا بیانیه شماره ۱۳ هیئت استانداردهای حسابداری مالی (۱۳ FASB) و تغییرات بعدی آن، یافته پژوهشی در مورد حسابداری اجاره‌ها برای گروههای مذکور است.
برای نشان دادن تاثیر دولت و فرایند سیاسی بر پژوهشهای حسابداری و حسابرسی و تقاضا برای توجیه در امریکا، قوانین نظارت، مالیات بردرامد و لوایح اوراق قرضه، درخور توضیح واشاره است. توسعه خطوط راه‌آهن تاثیر بااهمیتی بر پژوهشهای حسابداری و حسابرسی، شامل نوع استهلا‌ک، نرخهای استهلا‌ک، روشهای تامین مالی، ارزیابی پروژه‌های سرمایه‌گذاری و... داشت. این پژوهشها از سال ۱۸۵۰ در امریکا آغاز شد.
پیش از پیدایش راه‌آهن در واحدهای اقتصادی استهلا‌ک به عنوان یک هزینه سالانه و برای تطابق سیستماتیک درامدهای یک دوره با هزینههای همان دوره، درنظر گرفته نمی شد. پژوهشهای انجام شده در این مورد که بعدها کاملتر شد، از قبیل پژوهشهای ناش(۱۹۷۴ Nash)، داد (۱۹۵۴ Dodd)، استوری (۱۹۷۲ Storey) و... نشان داد که هزینه استهلا‌ک ضروری است و بنابراین نرخهای استهلا‌ک توجیه پیدا کرد و در پی آن، استانداردهای حسابداری تدوین شد و قوانین مالیات بردرامد اصلا‌ح و پذیرش هزینه استهلا‌ک به عنوان هزینه‌های قابل قبول برای مقاصد مالیاتی، رایج شد.
لوایح اوراق قرضه ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ در امریکا موجب تاسیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار (با اختیار تنظیم بازار سرمایه و تدوین و توصیه‌های حسابداری مالی مورد استفاده شرکتها) شد. کمیسیون برای اعمال نظارت بر بازار سرمایه، سیاستگذاری کلی مالی و حسابداری و تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی، سامان یافت. پژوهشهای گسترده انجام شده به­وسیله این کمیسیون از سال ۱۹۳۴ و از اولین بیانیه‌های صادرشده تاکنون، موجب توجیه و سپس تدوین قوانین و استانداردهای متعددی شده است.
● روشهای پژوهش مورد استفاده
روش پژوهش که یکی دیگر از اجزای بااهمیت پژوهش است، مجموعهای از خط مشیها، اصول، روشها و رویههایی است که پژوهشگر در هر پژوهش موظف به رعایت آن می‌باشد و هویت و شناسنامه پژوهش با آن تعیین می‌شود و بدون آن شکل نمی گیرد. در پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی، روش پژوهش همانند سایر علوم جایگاه ویژهای دارد و دو نوع روش پژوهش متمایز را شامل میشود:
▪ روش علمی،
▪ روش طبیعی (تعاملی).
در روش علمی، مسئله باید تعریف شود و ساختار مفهومی پیش از بیان و صورتبندی فرضیه‌ها و انجام آزمونها، شکل گیرد. ساختار تئوری باید در راستای شناسایی متغیرهای مستقل و وابسته باشد و گونهای ارتباط میان متغیرها را ارائه کند. افزون بر این، روش علمی نیاز به ساختار طرح پژوهش و مجموعهای از کنترلها دارد. این اجزا برای ایجاد استحکام پژوهش (روایی داخلی) و برای اثبات علیتی ضروریاند. به اعتقاد صاحبنظران روش علمی، این عناصر برای استفاده از ساخت تئوری و تایید و یا عدم تایید فرضیهها و یا پرسشهای پژوهش، لازمند.
روش طبیعی (تعاملی)، شکلهای ساختاری پژوهش را رد می‌کند. هواداران این روش، تئوری شانزمن و استراوس (۱۹۷۳ Schanzman & Strauss) را دنبال میکنند: "جریان کشف و پرسشهای مطرح شده از سوی پژوهشگر، نیازی به استفاده از هر تئوری از پیش دریافت شده ندارد. چنین تئوری، ناگزیر بخشی از کار نیست مگر پژوهشگر به گونهای خاص مایل باشد که تئوری را آزمایش کند یا محدودیت فایده‌ای آن را تعیین نماید. پژوهشگر آزاد است که درباره هریک از تئوریهای مقتضی و فرضیه های مربوط به موضوع مورد مطالعه، بیندیشد و بنابراین خود را به میزان درخور توجهی از تجویزها رها سازد.
همچنین، برای پژوهشگر الزامی نیست که با فرضیه های آشکار و صورت بندی شده ای کار کند، هرچند ممکن است مایل باشد که یکی از فرضیه های موجود را بیازماید." برخی از هواداران پیشگام روش طبیعی (تعاملی) پژوهشگران را به انجام پژوهشهای «اکتشافی و جستجوگرانه» دعوت می‌کنند.
در پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی روش طبیعی بیشتر از آنچه فکر ‌کنیم متداول بوده است. این موضوع در بررسیهای اولیه سایمون و دیگران (۱۹۵۴ Seimon et al). در رابطه با دایره کنترل و مطالعه آرجیریس (۱۹۵۴ Argyris) درباره تاثیر بودجه بر مردم، کارهای بنیادین هوفستد (۱۹۶۷ Hofstede) درباره کنترل بودجه، مقاله‌های پژوهشی لوین و شیف(۱۹۷۰۰ Lewin & Schiff) و بیکر (۱۹۷۷ Baker) به خوبی نمایان است.
برخی از پژوهشهای انجام شده که از روش پژوهش طبیعی به نوعی استفاده کرده‌اند، پژوهشهایی هستند که به شکل سنتی روش مشاهده مشارکتی را به کار بردند. این روش ایجاب میکند که مشاهدهکننده موضوع مورد مطالعه را در حالت طبیعی آن بررسی کند، با این فرض که آن را آزمودنی که مورد مطالعه قرار دارد، نداند. هیچیک از متغیرهای مستقل مورد آزمون به­وسیله پژوهشگر تغییر داده نمی‌شوند و هیچگونه مفهوم ساختاری وجود ندارد. این روش، روش اکتشافی نامیده می‌شود. در این مورد می‌توان از برخی از پژوهشها از قبیل، گرین و سیگال (۱۹۶۶ Green & Segall)، بال و واتس (۱۹۷۲ Ball & Watts)، فاستر (۱۹۷۷ Foster)، گریفن(۱۹۷۷ Griffin)، واتسو لفت‌ویچ (Watts & Leftwitch‚۱۹۷۷)، آلبرکت ، لوکابیل و مک‌کون (Albrecht, Lookabill & McKeown۱۹۷۷)، دنزین (۱۹۷۸ Denzine) و... نام برد.
هر چند که در بخش اعظم پژوهشهای حسابداری و حسابرسی در امریکا ازروش پژوهش علمی که به­وسیله ویژگیهای نظام­مند، داشتن کنترل روی متغیرهای مزاحم (که به­گونهای مستقیم، آزمودنی نیستند) و گنجاندن ساخت تئوری و آزمون فرضیه، مشخص میشود، استفاده شده است، با این همه، از این روش علمی پژوهش، در اوایل سده گذشته کمتر استفاده میشده است. علت اصلی تاخیر در به­کارگیری روش علمی پرهزینه بودن آن بوده است. در نیمه نخست دهه ۱۹۶۰ هزینه های پژوهشی کاهش یافت. رایانه ها و پایگاههای اطلا‌عاتی و ماشینهای بزرگ۱۰ در دهه ۱۹۶۰ به طور نسبی در پاسخ به کاهش هزینه های پژوهشی در اقتصاد، حسابداری و علوم مالی برای استفاده پژوهندگان در دسترس قرار گرفتند. این امر به توسعه پژوهش علمی منجرشد.
هرچند از روشهای پژوهش متعددی از قبیل توصیفی، همبستگی، تجربی، تاریخی و علّی مقایسه ای در پژوهشه­ای حسابداری، حسابرسی و مالی در امریکا، استفاده شده و می‌شود با این همه، از دهه ۱۹۹۰ به این سو ماهیت بسیاری از پژوهشهای انجام شده به گونه­ای بودهاست که پژوهشگران ناگزیر از چارچوبهای متداول پژوهش فراتررفته و آمیزهای از روشهای پژوهش را به­کار گرفته‌اند و همچنین برای افزایش روایی و پایایی پژوهشها، کشف جنبه‌های بدیعتر و نوتر و نیز امکان مطالعه روابط پیچیده در میان متغیرها، از روشهای ترکیبی ۱۱ متکی بر کثرت گرایی ۱۲ روشهای پژوهش استفاده کرده اند. در ایران نیز روشهای پژوهش به­کار گرفته شده کم و بیش اینگونه بوده است.
نوع بیشتر پژوهشهای انجام شده در امریکا، توصیفی، تجربی و کاربردی بوده است. از اوایل سده بیستم تا دهه ۱۹۶۰ بیشتر پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی در امریکا، از نوع توصیفی بوده است و پس از آن، نوع پژوهشها به سمت کاربردی و تجربی تغییر یافته است.
طرحهای پژوهش مورد استفاده در امریکا عمدتاً از نوع طرحهای تجربی، نیمه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون، چهار گروهی سالمون و سریهای زمانی ناپیوسته بوده و از طریق تجربه‌های آ زمایشگاهی، تجربه‌های میدانی، بررسیهای میدانی و پیمایش، داده های بیشتر پژوهشهای امریکایی جمع‌آوری شده است.
در ایران نیز نوع پژوهشها، طرحهای پژوهشی و روشهای جمع‌آوری داده‌ها، کم و بیش مشابه پژوهشهای حسابداری، حسابرسی و مالی انجام شده در امریکا بوده است.
● پایان سخن
صرفنظر از ایده و پژوهشگر، محیط و روش پژوهش به عنوان دو جزء اصلی هر پژوهش، در امریکا و کشور ما درخور مطالعه و مقایسه­پذیر است. در محیط پژوهشی امریکا، برای پژوهش همانند سایر کالاها ‌ و خدمات تقاضاهای متعددی وجود دارد. تقاضای آموزشی، اطلا‌عاتی و توجیه از اصلیترین تقاضاهای موجود در امریکاست. تقاضای آموزشی از اولین تقاضاها است. مدیران، حسابداران، حسابرسان مستقل، سرمایه گذاران، تحلیلگران مالی، دولت و تمام ذینفعان بازار پول و سرمایه برای تصمیمگیری نیازمند اطلا‌عات هستند و برای پاسخ به این تقاضا، پژوهشهای لا‌زم انجام می‌شود. افزون براین، تقاضا برای توجیه عمل گروههای مذکور و توجیه تصمیمهای دولت، موجب انجام پژوهشهای متعدد در امریکاست.
در کشور ما تقاضای آموزشی از قابل تاملترین تقاضاها برای انجام پژوهش در مقاطع تحصیلا‌ت تکمیلی دانشگاهی است و از این نظر تا اندازه زیادی، مشابه امریکاست. از آنجا که سرفصلها و موضوعهای آموزشی حسابداری، حسابرسی و مالی و بیشتر منابع مورد استفاده، برگرفته از موضوعها و منابع مورد استفاده در دانشگاه­های امریکاست، بنابراین نوع پژوهش، طرحهای پژوهش، روش پژوهش و روش گرداوری داده­ها نیز کم و بیش مشابه است.
دکتر یحیی حساس یگانه 
منبع خبر: نشریه تحلیلی پژوهشی سازمان حسابرسی
  ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۰:۳۹:۱۸ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد