طلا در تفسیر نور

طلا در تفسیر نور
ماجراى ميعاد حضرت موسى، در سوره‏هاى اعراف و طه نيز آمده است. محلّ وعده، كوه طور و مدّت آن ابتدا سى شب ...

تفسير نور    ج‏1    109    نكته‏ها: .....  ص : 109

گروهى از آنان به همراه مرده، طلا و زيورآلات دفن مى‏كردند تا مرده به عنوان جريمه‏ى گناهانش بپردازد.

تفسير نور    ج‏1    114    نكته‏ها: .....  ص : 114

ماجراى ميعاد حضرت موسى، در سوره‏هاى اعراف و طه نيز آمده است. محلّ وعده، كوه طور و مدّت آن ابتدا سى شب معيّن شده بود و در وعده‏گاه، ده شب ديگر به آن اضافه شد كه اين مدّت براى دريافت كتاب تورات بود، ولى بنى اسرائيل على رغم اينكه رهبرى همچون هارون، برادر حضرت موسى را در ميان خود داشتند، همه‏ى نعمت‏ها و الطاف الهى را فراموش كرده و به سراغ گوساله پرستى رفتند. گوساله‏اى از طلا كه بدست مجسمه سازى هنرمند به نام سامرى، در غياب موسى ساخته شده بود.

تفسير نور    ج‏1    114    نكته‏ها: .....  ص : 114

ج: استفاده از طلا و زيور آلاتى كه جاذبه داشت.

تفسير نور    ج‏2    26    [سوره آل‏عمران(3): آيه 14] .....  ص : 26

عشق و علاقه به زنان و فرزندان پسر و اموال زياد از طلا و نقره و اسبان ممتاز و چهارپايان و كشتزارها كه همه از شهوات و خواسته‏هاى نفسانى است، در نظر مردم جلوه يافته است، (در حالى كه) اينها بهره‏اى گذرا از زندگانى دنياست و سرانجام نيكو تنها نزد خداوند است.

تفسير نور    ج‏2    26    نكته‏ها: .....  ص : 26

 «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» و «فَرَآهُ حَسَناً» و از سوى شيطان: «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» و از طرف اطرافيان متملّق «زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ» مصاديق جلوه‏هاى دنيا كه در آيه ذكر شده، با توجّه به زمان نزول آيه است و مى‏تواند در هر زمانى مصاديق جديدى داشته باشد. طلا و نقره، كنايه از ثروت اندوزى، و اسب كنايه از مركب و وسيله‏ى نقليّه است.

تفسير نور    ج‏2    108    [سوره آل‏عمران(3): آيه 91] .....  ص : 108

همانا كسانى كه كفر ورزيدند و در حال كفر (بدون توبه) مردند، اگر چه زمين را پر از طلا كرده و به عنوان فديه و باز خريد (از عذاب) بدهند، هرگز از هيچ يك از آنان پذيرفته نمى‏شود. آنان را عذابى دردناك است و برايشان هيچ ياورى نيست.

تفسير نور    ج‏2    109    پيام‏ها: .....  ص : 109

1 كافر مردن، بزرگ‏ترين خطر است. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ» و مسلمان مردن، آرزوى پيامبران است. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» 2 در قيامت، مال دنيا بى‏ارزش است و ذرّه‏اى كارآيى ندارد. گرچه از جنس طلا و مقدار آن به اندازه ظرفيّت زمين باشد، باز هم پشيزى ارزش ندارد. «مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً» 3 ايمان، ارزشى فراتر از تمام مادّيات دارد. در قيامت تنها ايمان است كه مى‏تواند انسان را نجات دهد. «مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً» 4 مرگ در حال كفر، زمينه‏ى شفاعت را از بين مى‏برد. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ»

تفسير نور    ج‏2    353    نكته‏ها: .....  ص : 352

يك ديه و خونبهاى كامل، به اندازه‏ى متوسط درآمد يك فرد عادّى است. هزار مثقال طلا يا صد شتر و يا دويست گاو.

تفسير نور    ج‏3    81    نكته‏ها: .....  ص : 81

از مرحوم سيد مرتضى علم الهدى (از علماى هزار سال قبل) پرسيدند: چرا دستى كه پانصد مثقال طلا ديه دارد، به خاطر يك چهارم مثقال دزدى، قطع مى‏شود؟ پاسخ فرمود:

تفسير نور    ج‏3    81    نكته‏ها: .....  ص : 81

طبق روايات، مقدار قطع دست، چهار انگشت است و بايد انگشت شست و كف دست باقى بماند. مقدار مالى هم كه به خاطر آن دست دزد قطع مى‏شود، بايد حد اقل به قيمت يك چهارم دينار (يك چهارم مثقال طلا) باشد. مال هم بايد در مكان حفاظت شده باشد، نه در

تفسير نور    ج‏3    329    نكته‏ها: .....  ص : 329

گروهى از كفّار قريش، نزد پيامبر آمده، گفتند: تو هم مانند موسى و عيسى معجزاتى بياور تا به تو ايمان آوريم، حضرت پرسيد: چه كنم؟ گفتند: كوه صفا را تبديل به طلا كن، مردگان ما را زنده كن، خدا و فرشتگان را نشانمان بده و آن گاه سوگند ياد كردند كه در اين صورت ايمان خواهند آورد. آيه نازل شد كه معجزه دست خداوند است و طبق حكمت انجام مى‏گيرد، نه هوس‏هاى مردم.

تفسير نور    ج‏4    179    نكته‏ها: .....  ص : 179

امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت موسى عليه السلام به خدا گفت: سامرى، گوساله‏اى از طلا براى مردم ساخته است، امّا صداى آن از چيست؟ وحى آمد كه اين وسيله‏ى آزمايش مردم است، «يا موسى ان تلك فتنة فلا تفحص عنها»، قرآن نيز مى‏فرمايد: «إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ» قرآن، به مسأله‏ى گوساله‏پرستى بنى اسرائيل، در چهار سوره اشاره نموده است. البتّه‏

تفسير نور    ج‏4    181    پيام‏ها: .....  ص : 180

 (مجسّمه‏ى طلا) «حُلِيِّهِمْ عِجْلًا» 4 ارتدادِ اقوام، سابقه‏ى طولانى دارد. «وَ اتَّخَذَ» ... «عِجْلًا ...»

تفسير نور    ج‏5    52    [سوره التوبة(9): آيه 34] .....  ص : 52

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بسيارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعيّت خود،) اموال مردم را به ناحق مى‏خورند و آنان را از راه خدا باز مى‏دارند. و كسانى كه طلا و نقره مى‏اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمى‏كنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده!

تفسير نور    ج‏5    53    نكته‏ها: .....  ص : 53

 «الذَّهَبَ» به معنى طلاست، و به دليل اينكه زود از دست مى‏رود، يا آنكه مردم به سويش مى‏روند، به طلا، «ذهب» گفته شده است. «الْفِضَّةَ» به نقره گفته مى‏شود، چون زود پراكنده مى‏شود، يا مردم به سوى آن جذب نمى‏شوند.

تفسير نور    ج‏5    54    زكات در روايات .....  ص : 53

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر مالى كه زكات آن پرداخت نشود كنز است، گرچه پنهان نباشد، يا غير طلا و نقره باشد.

تفسير نور    ج‏5    56    پيام ها: .....  ص : 55

8 جمع‏آورى طلا و نقره و پول، و انفاق نكردن و احتكار آن، گناه كبيره است.

تفسير نور    ج‏5    57    پيام ها: .....  ص : 57

1 خداوندى كه انسان‏ها را به همان صورت اوّل زنده مى‏كند، مى‏تواند جمادات و طلا و نقره را هم به همان صورتِ دنيوى، حاضر سازد. «هذا» 2 كيفر و پاداش انسان در قيامت، با اعمال او در دنيا متناسب است. «هذا ما كَنَزْتُمْ» 3 يكى از ابزارهاى شكنجه در قيامت، اموال دنيوى است. «هذا ما كَنَزْتُمْ» 4 در قيامت، خداوند شيرينى مال و ثروت را از ذائقه‏ى زراندوزان در مى‏آورد.

تفسير نور    ج‏5    291    نكته‏ها: .....  ص : 291

گاهى كفّار از پيامبر مى‏خواستند كوه‏هاى مكّه را با معجزه به طلا تبديل كند و يا فرشته‏اى براى تأييد او نازل شود، از سوى ديگر بعضى به خاطر بغض و كينه حاضر نبودند كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آنچه را مربوط به حضرت على عليه السلام است، بيان كند و اگر هم بيان مى‏فرمود، نمى‏پذيرفتند. لذا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سينه‏اش تنگ و ناراحت مى‏شد و در نتيجه پيام آيات را به تأخير مى‏انداخت و اين با عصمت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله منافاتى ندارد. زيرا گاهى ابلاغ پيام الهى فورى نيست و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هم روى ملاحظاتى كه آن هم شخصى نيست، (بلكه بر اساس مصلحت است،) ابلاغ آيات را به تأخير مى‏انداخت. امّا با نزول اين آيه، آن ملاحظات هم كنار گذاشته مى‏شود و با قاطعيّت، پيام آيه ابلاغ مى‏گردد.

تفسير نور    ج‏6    105    نكته‏ها: .....  ص : 103

در تفسير مجمع البيان و الميزان از نوع عملكرد يوسف عليه السلام اينگونه ياد مى‏شود: وقتى قحط سالى شروع شد حضرت يوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوّم، گندم را در مقابل جواهر و زيورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپايان، در سال چهارم، گندم را در مقابل برده‏ها، در سال پنجم، گندم را با خانه‏ها، در سال ششم، گندم را با مزارع و در سال هفتم، گندم را با برده گرفتن خود مردم معامله نمود. وقتى سال هفتم به پايان رسيد، به پادشاه مصر گفت: همه‏ى مردم و سرمايه‏هايشان در اختيار من است، ولى خدا را شاهد

تفسير نور    ج‏7    48    نكته‏ها: .....  ص : 48

در روايتى ديگر آمده است: مقدارى طلا، نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آوردند، پيامبر در همان زمان همه‏

تفسير نور    ج‏7    80    نكته‏ها: .....  ص : 80

كفّارِ بهانه‏جوى مكّه، از پيامبر تقاضاى معجزات متعدّدى داشتند، از جمله مى‏خواستند بعضى از كوه‏هاى مكّه (كوه صفا) را به طلا تبديل كند، يا كوه‏ها جابه‏جا شده و زمين براى كشاورزى به وجود آيد. خداوند مى‏فرمايد: به تجربه‏ى تاريخ، كفّار لجوج با ديدن اين نشانه‏ها نيز ايمان نمى‏آورند و نظام آفرينش، دستخوش هوسهاى افراد لجوج نمى‏شود. و اگر معجزه به پيشنهاد مردم ارائه شود و به آن كفر ورزند، عقوبت دنيوى آنان حتمى است.

تفسير نور    ج‏7    116    نكته‏ها: .....  ص : 116

در واقع توقّع نابجا، قساوت، لجاجت، بهانه‏گيرى، ناآگاهى به هدف و بى‏ادبى دست به دست هم مى‏داد و سبب مى‏شد كه از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درخواست‏هاى غير منطقى داشته باشند، از قبيل: چشمه‏ى آب، باغ، رودخانه، سقوط آسمان، احضار خدا و فرشتگان، خانه طلا، پرواز به آسمان، نامه‏ى خصوصى از سوى خدا.

تفسير نور    ج‏7    117    پيام‏ها: .....  ص : 117

2 هدف پيامبران، ارشاد مردم به توحيد بود، ولى گروهى به فكر باغ و طلا و نقره بودند. «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا» ...

تفسير نور    ج‏7    167    پيام‏ها: .....  ص : 167

4 معاد، روحانى و جسمانى است، چون اگر روحانى بود، نيازى به طلا و حرير

تفسير نور    ج‏7    214    نكته‏ها: .....  ص : 214

پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله در روايتى فرمودند: آن گنج، كلماتى حكيمانه بود كه بر صحيفه‏اى از طلا نوشته شده بود. مضمون آن حكمت‏ها اين بود: تعجّب از كسى كه ايمان به تقدير الهى دارد، چرا محزون مى‏شود!؟ شگفت از كسى كه يقين به مرگ دارد، چرا شاد است، يقين به حساب دارد، چرا غافل است، يقين به رزق دارد، چرا خود را به زحمت بيش از اندازه مى‏اندازد و يقين به دگرگونى دنيا دارد، چرا به آن اطمينان مى‏كند!؟ طبق احاديث، لطف و رحمت خدا مخصوص فرزندان بى‏واسطه نيست، بلكه در نسل‏هاى بعدى هم تأثير دارد و نيكوكارى اجداد، موجب عنايت خدا به ذريّه‏ى آنان مى‏شود.

تفسير نور    ج‏7    305    نكته‏ها: .....  ص : 305

امام باقر عليه السلام درباره‏ى شأن نزول «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ» فرمودند: عاص بن وائل به خبّاب بدهكار بود، خبّاب براى دريافت طلب خود نزد او آمد، ولى عاص گفت: آيا شما معتقد نيستيد كه در بهشت طلا و نقره و حرير هست؟ خبّاب گفت: آرى عاص گفت: پس وعده‏ى ما در بهشت و قسم مى‏خورم كه در بهشت بهتر از آنچه شما داديد به شما داده شود.

تفسير نور    ج‏7    387    پيام‏ها: .....  ص : 386

11 حفظ افكار مردم از حفظ طلا مهم‏تر است. گاهى بايد براى ايجاد موج و مبارزه با منكر، اشياى قيمتى فدا شوند. «لَنُحَرِّقَنَّهُ» 12 غيرت دينى و قاطعيّت در برابر انحراف، لازمه‏ى رهبرى است. «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ» (سوزاندن طلا و به دريا ريختن آن، تصميم قطعى موسى بود) 13 بايد نشان داد كه چيزهاى نابود شدنى شايستگى پرستش را ندارند. «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ» 14 هر گاه باطلى را محو كرديد به جاى آن حقّ را مطرح كنيد. «إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ» 15 خدايى قابل عبادت است كه احاطه علمى بر همه چيز داشته باشد. «وَسِعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً»

تفسير نور    ج‏8    30    [سوره الحج(22): آيه 23] .....  ص : 30

قطعاً خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده‏اند، به باغ‏هايى كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، وارد مى‏كند، در آن جا با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت داده مى‏شوند و در آن جا لباسشان از ابريشم است.

تفسير نور    ج‏8    30    پيام‏ها .....  ص : 30

1 بهترين راه شادى و تفريح، استفاده از طبيعت است. «جَنَّاتٍ الْأَنْهارُ» 2 در كنار تهديد، اميد و بشارت لازم است، در آيه‏ى قبل فرمود: «ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ» و در اين آيه فرمود: «لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ» 3 يكى از زيبايى‏هاى قرآن، تناسب ميان بيم‏ها و اميدها، انذارها و بشارت‏هاى آن است. «قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ» 4 برهنگى ارزش نيست، بهشتيان هم لباس دارند. «لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ» 5 خداوند، محروميّت‏ها را جبران مى‏كند. ابريشم و طلا كه در دنيا براى مردان حرام است، در آخرت وسيله‏ى زيورشان خواهد بود. «ذَهَبٍ حَرِيرٌ» 6 زيبايى و موزون بودن كلمه‏ها و جمله‏ها، نوعى فصاحت است. (آخرين جمله‏ى آيه قبل «الْحَرِيقِ» بود و آخرين جمله اين آيه «حَرِيرٌ» است)

تفسير نور    ج‏8    229    نكته‏ها: .....  ص : 229

حضرت على (عليه السلام) مى‏فرمايد: اگر خداوند مى‏خواست هنگام مبعوث شدن پيامبران، درهاى گنج‏ها و معادن طلا و باغ‏هاى سرسبز و خرم را به روى آنان بگشايد، چنين مى‏كرد، ولى اگر اين كار را مى‏كرد مسأله‏ى آزمايش مردم از ميان مى‏رفت و همه‏ى آنان به عشق مال و رفاه گرد انبيا جمع مى‏شدند و نيّت‏ها خالص نبود.

تفسير نور    ج‏8    238    پيام‏ها .....  ص : 237

4 مربّى بايد با مردم حشر و نشر داشته باشد. «يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ» 5 زندگى ساده انبيا، براى مردم آزمايش است. «يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً» (آرى، اگر پيامبران، زندگى مرفّه و كاخ و طلا داشتند، مردم به خاطر دنياطلبى، گرد آنان جمع مى‏شدند كه چنين گرايشى ارزش نداشت.

تفسير نور    ج‏8    249    نكته‏ها: .....  ص : 249

گاهى مى‏گفتند: چرا فرشته وحى را نمى‏بينيم؟ چرا پيامبر سرمايه و كاخ و طلا ندارد؟ و گاهى مى‏گفتند: چرا قرآن يك جا نازل نمى‏شود؟

تفسير نور    ج‏9    112    نكته‏ها: .....  ص : 112

كلمه‏ى «فتنة» به معناى گداختن طلا براى جدا كردن ناخالصى‏هاى آن است و چون در حوادث و سختى‏ها، جوهره‏ى انسان از شعارهاى دروغين جدا مى‏شود، حوادث و آزمايش‏ها را «فتنه» مى‏گويند.

تفسير نور    ج‏9    363    چند سؤال .....  ص : 362

اين آيه را در آيه‏ى سوّم سوره‏ى مائده خوانديم كه مطلب مربوط به ولايت و امامت و كمال دين و تمام نعمت و يأس كفّار و رضاى الهى، در كنار احكام مربوط به گوشت خوك و خون، نازل شده و اين گونه جا سازى‏ها رمز حفظ قرآن از دستبرد نااهلان است. درست همان گونه كه گاهى زنان هنگام خروج از خانه زيور آلات خود را در لابلاى پنبه‏هاى متّكا قرار مى‏دهند. با اين كه طلا و پنبه رابطه‏اى ندارند ولى براى محفوظ ماندن از دستبرد نااهلان اين كار انجام مى‏گيرد.

تفسير نور    ج‏9    502    [سوره فاطر(35): آيه 33] .....  ص : 502

 (پاداش الهى و آن فضل بزرگ،) باغ‏هايى هميشه سرسبز است كه به آنها وارد خواهند شد، و در آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏شوند و لباس آنان در آن جا (از) ابريشم است.

تفسير نور    ج‏9    502    پيام‏ها: .....  ص : 502

1 تكثّر و تنوّع نعمت‏ها، يك ارزش است. «جَنَّاتُ» 2 از عنصر تشويق غافل نشويم. «جَنَّاتُ عَدْنٍ ... يُحَلَّوْنَ» 3 پاداش محروميّت موقت، كاميابى دائمى است. (اگر طلا و ابريشم، در چند روز دنيا بر مردان حرام شد، در بهشت، از آن بهره‏مند مى‏شوند.) «يُحَلَّوْنَ ... مِنْ ذَهَبٍ» ...

تفسير نور    ج‏9    502    پيام‏ها: .....  ص : 502

4 معاد، جسمانى است. (طلا و لؤلؤ مربوط به زينت بدن مادّى است.) «أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ»

تفسير نور    ج‏10    342    پيام‏ها: .....  ص : 341

 (برخوردهاى مثبت و منفى هرگز يكسان نيست، و آثار آن در عمق روح افراد باقى مى‏ماند. «لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ» 3 يك نمونه‏ى عملى دعوت به سوى خدا (كه در آيه‏ى قبل آمده بود) دفع بدى‏هاى مردم با برخوردهاى خوب است. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» 4 در برخورد با مخالفان، اخلاق نيك كافى نيست، تهاجم اخلاقى لازم است «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (دفع بدى‏هاى دشمن با روش نيكو كافى نيست، بلكه به نيكوترين روش‏ها و برترين رفتارهاى اخلاقى نياز است). از محبت خارها گل مى‏شود از محبت سركه‏ها مُل مى‏شود 5 كيمياى واقعى، آن نيست كه مس را طلا كند، بلكه برخوردى است كه دشمنى را به محبّت تبديل نمايد. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (روز فتح مكّه شعار بعضى از مسلمانان «انتقام، انتقام» بود ولى پيامبر اكرم فرمود: امروز روز انتقام نيست بلكه روز رحمت و مرحمت است).

تفسير نور    ج‏10    433    سيماى سوره زخرف .....  ص : 433

زخرف به معناى طلا و نقره و زينت مى‏باشد.

تفسير نور    ج‏10    463    [سوره الزخرف(43): آيات 53 تا 56] .....  ص : 463

 (اگر موسى حقّ است) پس چرا دستبندهايى از طلا بر او نياويخته، يا (براى تصديق رسالتش،) با او فرشتگانى همراه نشده‏اند.

تفسير نور    ج‏10    464    پيام‏ها: .....  ص : 464

1 كسى كه منطق ندارد به ثروت و زينت تكيه مى‏كند و داشتن آنها را نشانه حقّ و نداشتن آن را نشانه باطل مى‏پندارد. «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ» 2 زينت كردن مردان به طلا، كار فرعونى است. «أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ» 3 تضعيف رهبر الهى و القاى شبهه كار فرعونيان است. «أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ» ...

تفسير نور    ج‏10    472    [سوره الزخرف(43): آيات 68 تا 71] .....  ص : 472

ظرف‏ها و جام‏هايى از طلا بر آنان چرخانده مى‏شود و آنچه را كه نفس ميل داشته باشد و چشم (از ديدنش) لذّت ببرد در بهشت موجود است و شما در آنجا جاودانه هستيد.

تفسير نور    ج‏10    494    نكته‏ها: .....  ص : 494

كلمه «فتنه» در اصل به معناى قرار دادن طلا در كوره آتش است، تا از ناخالصى‏ها تصفيه شود، سپس براى هر نوع آزمايشِ سختى كه جوهره‏ى انسان را نشان دهد بكار رفته است.

 

منبع خبر: aligold
  ۶ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۵:۴۴ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد