تكنولوژي در جوامع

تكنولوژي در جوامع
در كتاب موج سوم اثر الوين تافلر در صفحه 130مي‌خوانيم كه:«آمريكا با رهبري موج دوم كه انقلاب صنعتي نام گرفت باعث گرديد كه كشور ابرقدرتي بنام شوروي در صحنه بطور روزافزوني به مخاطره بيفتد.

در كتاب موج سوم اثر الوين تافلر در صفحه 130مي‌خوانيم كه:«آمريكا با رهبري موج دوم كه انقلاب صنعتي نام گرفت باعث گرديد كه كشور ابرقدرتي بنام شوروي در صحنه بطور روزافزوني به مخاطره بيفتد. هرچند لنين در سال1916يعني يك سال قبل از به دست گرفتن عصاي قدرت در مقاله‌اي كشورهاي سرمايه‌داري را بخاطر صيانت از سياستهاي استعماريشان بشدت مورد انتقاد و حمله قرار مي‌دهد و البته كتاب وي به نام«امپرياليسم»در زمره‌ي پرنفوذترين و پرفروش‌ترين كتابهاي قرن اخيز شناخته شده است و اين كتاب در افكار و ايده‌ي صدها ميليون انسان در اقصي نقاط جهان پايگاه خاص خود را زده است، اما آنچه به عينه در تاريخ سياسي جهان مشاهده مي‌كنيم با آنچه كه لنين بر آن معتقد است كاملاً در تضاد است، هرچند مكتب لنينيسم بر سوسياليسم و معيارهاي آن در جهت تشتت و گسترش در سطح جوامع اعتقاد راسخ دارد.

 به نحوي كه در كتاب امپرياليسم لنين چنين بيان مي‌دارد كه:«سوسياليسم نه تنها كشورها را بهم نزديكتر مي‌سازد، بلكه آنان را تحت يك نظام واحد درمي‌آورد». اما آنچه امپرياليسم و تكنولوژي و فناوري آن مي‌گويد با آنچه كه سياستمداران اعم از ليتن و ... بر آن پايبند هستند، تفاوت دارد.

 چه اينكه امپرياليسم جهاني به سرمداري آمريكا، گرچه در بخشي از سياستهاي خود با شكست مواجه شده است و هنوز هم در اين گرداب شكست ناآشنا دست و پا مي‌زند كه مي‌توان به طرح خاورميانه‌ي بزرگ و بحران چالش‌‌برانگيز در عراق اشاره نمود اما با اين همه تفاسير بايد گفت كه در طرح خاورميانه بزرگ امپرياليسم بر مفاد اين طرح در قالب گسترش منافع اقتصادي كشورهاي خاورميانه و ارتقاء حقوق بشر و فرهنگ دموكراسي و از اينها مهمتر بر خاتمه‌ي بحران در فلسطين تاكيد مؤكد مي‌نمايد، ولي متأسفانه در اجراي اين طرح هنوز هم مشكلات و موانع عديده‌اي البته به دلايل مختلف روبروست كه در جاي خود نيز محل بحث و نظر است. اما با اين تفاصيل بايد اذعان داشت كه امپرياليسم جهاني دقيقاً با پيشرفت تكنولوژي و فناوري خود و البته به نفع خود كمر همت بسته است و با آوردن همين تكنولوژي و فناوري به عرصه‌ي عمل مي‌خواهد كه اين مهم را به مرحله تثبيت برساند. لذا اين تز با استفاده از همان شعار لنيني بعنوان يك ابزار تبليغاتي است با اين تفاوت كه نظام واحدي را براي امپرياليسم جهاني ايجاد مي‌كند و نتيجه آن نيز منجر به فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مي‌شود.

بنابراين مي‌توان برداشت كرد كه در تغيير و تحول يك كشور و يا حتي جهان امروز ابزاري بنام تكنولوژي بسيار مهم و كارساز است. الوين تافلر در كتاب موج سوم اهميت و جايگاه تكنولوژي را بطور صريح در تاريخ بشر عنوان مي‌دارد. وي در مقدمه اين كتاب آينده‌نگري مي‌كند، و مي‌گويد كه تاريخ بشر علاوه بر انقلاب كشاورزي و انقلاب صنعتي انقلابي به نام انقلاب الكترونيك را نيز تجربه خواهد كرد.

 لذا با مرور زمان درمي‌يابيم كه نظريه‌ي تافلر همان چيزي است كه ما امروز به عينه مشاهده مي‌نمائيم. با اين تفاسير نكته‌ي مهمي كه جاي بحث دارد، همان تكنولوژي و جايگاه آن در جوامع مي‌توان باشد. به نظر مي‌آيد هر جامعه‌اي كه خود را با روحيات فناوري روز آشنا كرده است، جايگاه اقتصادي و سیاسي آن نامدارتر و كارآمدتر بوده است. بعنوان مثال: كشور ايران با اينكه از لحاظ اقتصادي از طرف كشورهاي پيشرفته با بحران شديد و چشم‌گير در سطح جهان مواجه شده است، اما در جاده‌ي علم و دانش و فناوري موقعيت و جايگاه شايان توجهي را در عرصه‌هاي سياسي به خود اختصاص داده است.

 علاوه بر كشور ايران مي‌توان به كشورهايي از قبيل چين، ژاپن، كره، تايلند، مالزي، هند و پاكستان اشاره نمود. اين كشورها نيز سواي از قدرت فناوري هسته‌اي خود كه جلب نظر است، از لحاظ تكنولوژي و فناوري در زمينه‌هاي ديگر نيز داراي اهميت بسزايي هستند. پس منطقي است كه بگوئيم: بشر از هر نقطه‌اي در جهان كه زندگي مي‌كند، داراي برنامه و هدف متعالي است. و يا به بياني ساده مي‌توان گفت دوست دارد كه از لحاظ تكنولوژي و فناوري در ابعاد مختلف به پيشرفتهايي نايل آيد. اما اينكه يك كشور پيشرفته تا چه اندازه در ترقي و تعالي جامعه مؤثر است و يك كشور پيراموني تا چه اندازه، موردي است كه محل بحث دارد.

در جهاني كه همه شعار دموكراسي سر مي‌دهند و براي احقاق حقوق مردم برنامه‌هاي مختلفي را با پشتوانه‌هاي فكري تهيه و تدوين مي‌نمايند، بي‌ترديد جاي شك و شبهه است، چرا كه مقوله‌ي تكنولوژي كه جوامع را در خود جاي مي‌دهد و براي جوامع تصميم‌گيري لازم را بعمل مي‌آورد، متأسفانه از تكنولوژي بعنوان ابزاري در جهت خدمت به مردم در هر كجای جهان كه باشد، نيست بلكه ابزاري است كه كشورهاي پيشرفته آن در جهت ترقي مقوله‌اي بنام قدرت به پلكان بالاتر را مدنظر دارند، علاوه بر اين مي‌توان ابراز داشت كه كشورهاي جهان سوم بيشتر از كشورهاي ديگر در معرض خطر قرار مي‌گيرند، چونكه از اين صنعت حياتي و مؤثر بي‌بهره‌اند و همين مسئله باعث شده كه كشورهاي پيراموني بعنوان مصرف كننده‌ي تكنولوژي بشمار آيند و نه توليد كننده‌ي آن.

لذا مي‌توان گفت كه اين قدرت طلبي و خودبيني بشر نيز به مقطعي خاص از تاريخ مرتبط نمي‌گردد، چه اينكه در مقاطع مختلف تاريخي اين مسئله بعنوان يك گفتمان و پروسه‌ي بي‌پايان به چشم مي‌خورد. اما آنچه كه بشر را نسبت به اين مسئله حريص‌تر مي‌كند و از آن نگاه عدالتخواه و عدالت‌گستر بدور مي‌دارد شايد همان خودفناوري باشد كه دستاورد بشر است و بشر نيز در حفظ و صيانت از آن به نفع خود اهتمام مي‌ورزد. ولي به نظر مي‌آيد كه هر چند اين امر مي‌تواند از نظر عرف معقول باشد، اما عقلايي است كه جايگاه تكنولوژي به عنوان يك دستاورد بشري از جايگاهي فراتر از منطقه برخوردار باشد.

 يعني بايستي يك فرهنگ جهانشمول را به خود اختصاص دهد و در آنجاست كه جايگاه واقعي علم و دانش مشخص و شناخته مي‌گردد، چراكه با اين كار همان شعار عدالت‌پروري و دموكراسي تحقق مي‌يابد. اما اگر بدست آوردن تكنولوژي در جهت قدرت‌نمايي و سيطره بر افكار و كيان ملل مظلوم و بي‌دفاع باشد كه در اين مقاله نيز اشاره شد، طبعاً اين نوع تكنولوژي در چارچوب عقل و منطق انساني نمي‌گنجد.

 بنابراين با توجه به كتاب موج سوم الوين تافلر، برخورد تمدنها از هانتيكتون و طرح نظريه‌ي«گفتگوي تمدنها»از سوي رياست محترم جمهور وقت، جناب آقاي سيد محمد خاتمي. در مي‌يابيم كه نوع ديدگاه‌ها نسبت به جوامع و جهان در قالبهايي متفاوت گنجانده شده است و هر ديدگاهي از نظر سياسيون داراي ابعاد خواهان توجهي مي‌توان باشد، ولي هدف از آينده‌نگري نسبت به موقعيت زماني و مكاني جهان در جوامع توسط افكار بشر و تحولاتي كه براساس انسان جستجوگر و كنجكاور در ادوار مختلف انجام مي‌پذيرد و تبعيض و يا احياناً اختلاف نظري كه به خاطر همين پيشرفت تكنولوژي در بين جوامع رخ مي‌دهد و سبب شكاف و تقسيم‌بندي طبقات اجتماعي و سياسي مي‌گردد و البته گفتگوي تمدنها نيز كه در جهان امروز مي‌تواند يك هم‌انديشي در جهت رشد و تعالي فرهنگها و تمدن فرهنگي كشورها در ازمنه‌ي تاريخ بوده و رسيدن به يك ايده‌ي گران‌سنگ و فراگير را به نفع ملل مختلف جهان دنبال مي‌كند، يقيناً بسيار پراهميت و كارگشاست. ولي از ديد اين قلم شايد آنچه كه جايگاه تكنولوژي را در ابعاد مختلف آن براي مردم، البته به معني عام مبرهن مي‌سازد، همان مثبت انديشيدن به واقعيات موجود در تاريخ سياسي و فرهنگ كشورهاست و اين مثبت‌گرايي نيز چيزي جز احيا كردن احقاق حقوق ملل نيست و علاوه بر اين در بسط و تداوم و بقاي مقوله‌اي بنام عدالت نيز مي‌تواند كارساز باشد.

منبع خبر: مدیران ایران
  ۵ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۹:۳:۱۱ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد