اول آنکه شرکت و مقام ناظر باید نسبت به کفایت این ذخایر اطمینان حاصل کنند. یعنی ذخایر مندرج در تراز نامه واقعا برابر تعهدات آینده شرکت بیمه باشد.
ذخایر ریاضی ارقامی قطعی و سایر ذخایر برآوردی هستند. تضاد منافع موجود میان مدیران و بیمه گذاران این احتمال را بوجود می آورد که مقدار ذخایر شرکتهای بیمه کمتر از میزان واقعی آن برآورد و در صورتهای مالی منعکس شود ولذا ضرورت دارد که اکچوئر متخصص مستقل ، مقدار آنها را محاسبه نماید.
دوم آنکه دارائیهای شرکت ، قابلیت نقد شوندگی داشته باشند تا بتوان آنها را برای ادای تعهدات بکار گرفت .
در این بین دارائیها ، املاک ، ساختمانهای اداری شرکت بیمه و مطالبات معوق امکان نقد شوندگی بسیار پایین دارند. و نباید در ادای تعهدات شرکت به حساب بیایند .لذا مقررات مالی شرکتهای بیمه باید رابطه ای منطقی میان این دارائیها و سرمایه شرکت برقرار کند.
سوم آنکه احتمال دارد در طول زمان و به واسطه تغییرات غیر قابل پیش بینی مقدار ذخایر شرکت افزایش و یا ارزش دارائیها معادل آن کاهش یابد و کسری بوجود آید .
در این شرایط باید سرمایه (ارزش ویژه ) شرکت به میزان کافی باشد تا این ریسک را پوشش دهد و ارزش دارائی معادل آن، کسری مذکور را جبران کند.
این موضوع با "حاشیه توانگری مالی" قابل اندازه گیری است .