منوچهر روشنروان
فرزند سیدرضا در سال ۱۳۴۱ در خانوادهای هنرمند و هنرپرور
دیده به جهان گشود. پدرش که جواهرسازی ماهر بود از همان ابتدا به
استعداد
و ذوق سرشار هنری و دقتنظر فوقالعاده او پی برد و با ظرایف و
دقایق
هنر جواهرسازی و شناخت جواهرات قدیمی و دیگر آثار ارزنده هنری آشنا
کرد.
تجریه هنرآموزی او در کنار پدر تا سال ۱۳۵۹بهصورت متمرکز با کسب
تجربه
و آگاهی بیشتر از دیگر رشتههای هنری چون نقاشی، طراحی، خوشنویسی،
تذهیب،
تلفیق و ترکیب آنها برای خلق آثار هنری بدیع ادامه یافت.
او در سال۱۳۶۴ در
جریان سالها فعالیت و ممارست در گستره آفرینشهای هنری با جوششی درونی
و حسی غریب و رازآمیز به تجریبه هنر"خطاطی ریزنگاری" رویآورد
و
از آن ایام بهخلق آثاری چند در این زمینه پرداخت که تحسین و تشویق
خانواده
و دوستان را موجبشد. وی از۳ سال پیش به تشویق و ترغیب اهلنظر و
اهالی
هنر بهصورت جدی و پیگیر برای برپایی نمایشگاهی بدیع و چشمنواز با
بهرهگیری
از همه دستمایههای هنری آموخته در طی راهی دراز آهنگ به خلق آثاری
تلفیقی از هنر"خطاطی ریزنگاری"، جواهرسازی، طراحی و نقاشی مبادرت
ورزید
که حاصل آن نودوهفت قطعه اثر ارزشمند هنری است.
- از سابقه کارتان
برای ما بگویید.
از سال ۱۳۶۱ بهصورت
آماتوری وارد حرفه پدر شدم و از تجربیات ایشان استفادهکردم.
پس از گذشت حدود ۵/۱ به رشته جواهرات آنتیک علاقهمند شدم و فعالیت در
این رشته را آغاز کرده و تا کنون در این رشته فعالیت میکنم.
- از کارهایی که
در زمینه جواهرات آنتیک انجامدادهاید برای ما بگویید.
بهقدری به جواهرات
آنتیک علاقهمند هستم که سعی میکنم در هر زمینهای از رشتههای
هنری مطلبی بیآموزم و با جواهرات آنتیک تلفیق کنم. همیشه از سن نوجوانی
علاقه زیادی به هنر خط و نقاشی داشتم تا اینکه حدود سال ۱۳۶۵
بود
که به چین رفتم و در هنگام بازدید یکی از فروشگاههای صنایعدستی نظرم
را
یکسری از کارهای هنری که بهصورت خیلی ماهرانه و مرموزی روی دانههای
برنج
نقاشی شده بود جلب کرد. بعد از بازگشت علاقهمند شدم که آیا میتوانم
این
کار را انجام دهم و از آن به بعد با تمرین و ممارست زیاد این استعداد
را
درون خود دیدم. بهعلت مشغله کاری زیاد مجبور شدم تا سال ۱۳۸۱ از این
کار
فاصله بگیرم. بعد از آغاز دوباره اینکار هنری بر روی دانههای ریزتری
کار
خطاطی میکروسکوپی را آغاز کردم و در نهایت بهدلیل علاقه، این
دانههای
ریز را با جواهرات آنتیک تلفیق کردم.
- در هنگام نوشتن
بر روی این دانهها با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
اولین مشکل من قلم
بود. چون برای این کار قلم خاصی وجود ندارد و من مجبور شدم
خودم این وسیله را بسازم طوریکه مرکب روی قلم قرارگیرد و توانایی
نوشتن داشتهباشد. که خوشبختانه بعد از مدتی تجربه و سختی با ساختن قلم
مرکب مخصوص این کار را توانستم انجام دهم.
- برای استحکام و
از بین نرفتن این دانهها از چه مادهای استفاده کردهاید؟
سال ۱۳۶۴ که اینکار
را برای اولینبار انجام دادم، روی دانهبرنج بود و آن نمونه
را هنوز دارم. در آن زمان چون تجربه کافی نداشتم هیچ کاری برای
استحکام
این دانهها انجام ندادم ولی اینبار چون کار بهصورت گستردهای
انجام
شده، با یکسری آزمایشات توانستم مایعی درست کنم که بعد از نوشتن و
ساکنکردن
مایع روی آن دانهها را به قوتی برسانم که انشاا... تا ۱۰۰ سال
یا
۲۰۰ سال باقی بمانند.
- با چشم مسلح روی
آنها را خطاطی میکردید؟ و ابزار کلی کارتان چه بود؟
بله، با ذرهبین ۷x و از قلمو و
مرکبهای دستساز، گواش و موادی که قابلیت قرارگرفتن بر روی این دانهها
را داشته باشند و بهطور کامل خوانا باشند.