وزير اقتصاد و دارايي در نخستين روزهاي سال 90 از تمركز بيشتر دولت روي حذف سه صفر از پول ملي در اين سال خبر داد. اگرچه چنين اقدامي براي ايرانيان چندان آشنا نيست اما جهان در حال توسعه بارها و بارها شاهد چنين رخدادي بوده است به طوري كه از سال 1960 به بعد بيش از 80 مورد تغيير واحد پولي به وقوع پيوسته كه در بيشتر موارد هم شامل حذف مضربي از 10 و يا همان حذف يك يا چند صفر از پول ملي بوده است.
وزير اقتصاد و دارايي در نخستين روزهاي سال 90 از تمركز بيشتر دولت روي حذف سه صفر از پول ملي در اين سال خبر داد. اگرچه چنين اقدامي براي ايرانيان چندان آشنا نيست اما جهان در حال توسعه بارها و بارها شاهد چنين رخدادي بوده است به طوري كه از سال 1960 به بعد بيش از 80 مورد تغيير واحد پولي به وقوع پيوسته كه در بيشتر موارد هم شامل حذف مضربي از 10 و يا همان حذف يك يا چند صفر از پول ملي بوده است. براي مثال كشور تركيه، همسايه ايران، در سال 2005 واحد پول خود را از لير به لير جديد تغيير داد و طي آن 6 صفر از پول كشور خود را حذف كرد. پول ملي بيارزش علاوه بر اينكه ذاتا ناخوشايند است بر انتظارات تورمي افراد هم تأثيرگذار خواهد بود. زماني كه بهاي يك روزنامه هزار واحد از پول ملي باشد، هر روز به افراد جامعه يادآوري ميشود كه پول ملي آنها تا چه حد بيارزش شده است، آنها دائما به ياد ميآورند كه چگونه قيمتها شديدا افزايش يافت و در نتيجه هميشه انتظار جهشي دوباره در قيمتها را دارند.
معمولا حذف صفر از پول رايج يك كشور داراي پيام مشخصي براي شهروندان و مجامع بينالمللي است؛ آن هم اينكه سياستهاي اقتصادي در گذشته اشتباه بودهاند.
در واقع كشورها بعد از تجربه يك دوره تورم لجام گسيخته هنگامي كه احساس كنند بار ديگر ثبات به اقتصاد كشور بازگشته است براي زدودن خاطرات ناخوشايند دست به حذف صفر از پول ملي ميزنند تا اين پيام را به افراد جامعه و بازارهاي جهاني مخابره كنند كه دوران پر تورم به سر آمده است و فصلي نو در اقتصاد كشور آغاز شده است اما حذف صفر از پول ملي همواره موفقيت آميز نبوده است و در برخي موارد بعد از اقدام به آن بازهم دوران تورم شديد از راه رسيده است تا جايي كه دولت چندي بعد دوباره مجبور به حذف صفرهايي ديگر از پول خود شود؛ كشورهاي آرژانتين در دهه1980 و برزيل در دهه1990 چنين تجربهاي را از سر گذرانده اند، البته مثال بارز چنين رخدادي كشور زيمبابوه است كه بعد از اينكه در سال 2008 تعداد 10صفر را از پول ملي خود كاست يكسال بعد مجبور شد مجددا 12صفر ديگر هم از واحد پولي خود حذف كند. پس بايد توجه كرد كه حذف صفر به تنهايي نه ثبات اقتصادي به همراه ميآورد و نه تورم پايين، بلكه زماني حذف صفر ميتواند مفيد واقع شود كه بعد از به سرانجام رسيدن يك برنامه ثبات اقتصادي به كار گرفته شود. نكتهاي كه وزير اقتصاد هم با اشاره به آن گفته است كه «ابتدا بايد حداكثر ثبات و آرامش را در قيمتها ايجاد و سپس سه صفر را از پول ملي حذف كرد تا به نتايجي ماندگار دست يافت.» حال يك پرسش اين است كه بهترين زمان براي اجراي چنين طرحي چه زماني است؟ در اين مورد هم تجربه كشورها متفاوت است براي مثال كشور بوليوي در سال1987 يعني 2سال بعد از به سرانجام رسيدن برنامه تثبيت اقتصادي و لهستان هم 5 سال بعد از طرح موفق ثبات اقتصادي خود، يعني در سال 1995 اقدام به حذف صفر از واحد پول خود كرد.
به نظر ميرسد كه حذف صفر از پول ملي ايران اقدامي لازم باشد كه دير يا زود بايد به آن تن داد اما بايد زمان درست را براي چنين اقدامي برگزيد چرا كه برخلاف ضرب المثل ايراني، اين بار دير يا زود اقدام كردن ممكن است باعث سوختن و از دست رفتن اهداف تعيين شده بشود.
آرش پورابراهيمي
۱۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۸:۱۸ قبل از ظهر