وهم سبز

وهم سبز
تبلیغات بانکداری اینترنتی در و دیوار بانک‌ها و ایضا برخی خیابان‌های شهر را تسخیر کرده است. اما به نظر می‌رسد عناوینی چون «بانکداری الکترونیکی» و «بانکداری هوشمند» اساسا چیزی جز کلماتی جذاب و نسبتا نو برای تبلیغات بانکی ما نباشد.

تبلیغات بانکداری اینترنتی در و دیوار بانک‌ها و ایضا برخی خیابان‌های شهر را تسخیر کرده است. اما به نظر می‌رسد عناوینی چون «بانکداری الکترونیکی» و «بانکداری هوشمند» اساسا چیزی جز کلماتی جذاب و نسبتا نو برای تبلیغات بانکی ما نباشد.
با نگاهی به سرویس‌هایی که بانک‌های ایرانی به نام سرویس‌های اینترنتی و هوشمند ارائه می‌دهند می‌توان به سادگی دریافت که اساسا مدیران شبکه بانکی ایران تعریف ساده «خدمات الکترونیکی» را نیز نمی‌دانند چراکه یک مقایسه ساده بین آنچه که در دنیا به عنوان «خدمات الکترونیکی و اینترنتی» به مشتریان بانک‌ها ارائه می‌شود با آنچه که در ایران تحت همین عنوان عرضه می‌شود، تفاوت عمیقی را نشان می‌دهد.
بزرگترین تفاوتی که میان بانک‌های ایرانی و خارجی در این زمینه وجود دارد توجه به این موضوع است که فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات تعریف سنتی بانک را تغییر داده است. بانک‌های بزرگ بین‌المللی امروزه دیگر – فقط – بانک نیستند، آنها مشتریان را بیمه می‌کنند، در خرید اجناس خود با فروشنده روبه‌رو می‌شوند، امکانات رفاهی متعددی را با استفاده از گستردگی تماس با بنگاه‌های تفریحی و توریستی در اختیار مشتریان قرار می‌دهند و عملا نقش وکیل مشتریان را در زندگی روزمره ایفا می‌کنند.
به رغم همه اینها فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و بهره‌گیری از آن تنها بخشی از چالشی است که بانک‌های ایرانی با آن مواجه اند. شبکه بانکی ایران حتی در صورت بهره‌گیری از مدرن ترین فن‌آوری‌های روز و در صورتی که در فرآیندهای درونی خود تغییرات اساسی را ایجاد نکند قادر به تغییر وضعیت ساکن فعلی نخواهد بود. بانک‌های ایرانی همچنان بر سندسازی‌های مکتوب و مراجعه فیزیکی استوارند و در چنین شرایطی صرفا شعبه‌های خود را شلوغ تر و انبوه تر از پیش می‌بینند و در بهترین شرایط از سیستم‌های نوبت‌دهی الکترونیکی به عنوان رشد مکانیزاسیون بانکی قانع‌اند اما به عنوان مثال هیچ کدام از بانک‌های ایرانی حاضر به ایفای نقش میان بردی بین مشتری و فروشنده نیست. مشتری عادی بانک خارجی امروزه این اختیار را دارد تا از هر مرکز خرید به میزان اعتبار خود خرید کرده و هزینه آن را سود تعیین شده و نسبتا پایین به صورت اقساط از حساب خود کسر شده ببیند.
در ایران اما در الکترونیکی‌ترین وضعیت مشتری باید هزینه جنس خریداری شده را بلافاصله از حساب خود کسر و به حساب فروشنده واریز کند. این وضعیت در واقع نشان‌دهنده این است که بانک‌های ایرانی عملا حاضر نیستند نقشی جز قلک الکترونیکی را ایفا کنند که صاحب آن در موقع لزوم مبلغ آن را به فروشنده بدهد. چنین روشی را بانک‌های ایرانی نه تنها در مقابل مشتریان خود و فروشندگان عادی (خصوصی) به کار می‌بندند بلکه در مقابل دولت (فروشنده خدماتی مانند برق و گاز و تلفن) نیز چنین عمل می‌کنند. از این رو حضور فیزیکی در بانک برای پرداخت هر قبض عادی به یک عادت ماهانه برای شهروندان ایرانی تبدیل شده که گویی گریزی از آن نیست.
در بخش خدمات الکترونیکی نیز وضعیت ناامیدکننده‌تر است. عمده سرویس‌هایی که بانک‌های ایرانی تحت عنوان الکترونیکی و اینترنتی به مشتریان خود ارائه می‌دهند از حد چند خدمات ارائه اطلاعات فراتر نمی رود. مشتریان بانک‌ها برای فرار از شلوغی و بی نظمی درون شعبه‌ها به دستگاه‌های ATM سرازیر می‌شوند و این دستگاه‌ها را نیز چاره و ظرفیت خدمات دهی مناسب به مشتریان نیست. هراس بیهوده از خدمات الکترونیکی و امنیت آنها و یا مقاومت در برابر توسعه زیرساخت‌های ICT میلیون‌ها مشتری شبکه بانکی کشور را از خدمات سریع و ساده محروم کرده است. مدیریت متمرکز بانک‌های ایرانی – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران – نیز گویی علاقه‌ای به توسعه در این بخش نشان نمی‌دهد و روش‌های سنتی را محترم‌تر بر می‌شمارند.



شهرام شریف

منبع خبر: روزنامه دنیای اقتصاد
  ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۶:۱۴:۱۰ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد