فناوري و فرهنگ

فناوري و فرهنگ
فرهنگ و بستر، فرهنگ را چنين تعريف كرده است: رفتارها و باورهاي گــروه مشخص - الگوي يكپارچه رفتار انساني.
مقدمه
هدف اين نوشته كوتاه، تبيين چارچوبي براي بحث درباره تاثير نقش فناوري در رابطه با فرهنگ است. به بيان ديگر، فناوري چه آثار فرهنگي مي تواند داشته باشد. لازم به ذكر است كه تاثير فرهنگ بر ايجاد وخلق فناوري در اين نوشته مطرح نمي گردد.
نوشته حاضر پيش از آنكه پاسخ به يك سوال باشد، ايجاد چارچوبي براي بحث و طرح سوال است.
تعريف فرهنگ
فرهنگ و بستر، فرهنگ را چنين تعريف كرده است: رفتارها و باورهاي گــروه مشخص - الگوي يكپارچه رفتار انساني.
ادگار شاين نيز تعريف زير را از فرهنگ ارائه داده است: الگويي از مفروضات مشترك كه گروه را فرا مي گيرد، به طوري كه مشكلات انطباق پذيري خارجي و هماهنگي داخلي را حل مي كند، و به سبب عملكرد و تاثير خويش معتبر دانسته مي شود و از اين جهت به مثابه روش صحيح ادراك، تفكر و احساس درخصوص آن مشكلات به اعضاي گروه آموزش داده مي شود.
اصطلاح فرهنگ به الگوي جامع ارتباطات در يك جامعه نيز اشاره دارد. بعضي الگوها و رفتارهاي فرهنگي صريح و آشكار هستند و بعضي پنهان.
سازمانها و فرهنگ
 
فرهنگ سازمانها با رشد آنان تطبيق مي يابد. سازمانهاي بالغ و باسابقه، فرهنگــي قوي و استوار دارند درست مانند ريشه هاي يك درخت كهنسال.
فرهنگ يك سازمان از صدها و هزارها موضوع و رفتار جزيي تشكيل شده كه بخش عمده اي از اين موضوعها و رفتارها نانوشته هستند اما در تاروپود سازمان حضور داشته و اجرا مي شوند، وجودشان زماني ظاهر مي شود كه شكسته شوند يا موردتهاجم قرار گيرند.
اين نوع عوامل فرهنگي تا زمان احساس خطر شناخته نمي شوند. بخش عمده فرهنگ مانند كوه يخ در زير آب قرار دارد.
سازمانهاي باسابقه نسبت به تغيير فرهنگ مقاوم هستند لذا سعي مي كنند كه به دور فرهنگ خود سدهاي حفاظتي بسازند تا بيگانگان نتوانند داخل شوند مانند برج و باروهاي ايام قديم. اين تنها راه ادامه حيات براي چنين فرهنگهايي است. افراد جديدي كه وارد سازمان مي شوند بلافاصله تحت آموزش مستقيم و غيرمستقيم قرار مي گيرند و درصورت رفتار خلاف فرهنگ به سرعت حذف و يا غيرفعال مي شوند.
بسياري از مديران طرفدار جدي تغييرات در سازمان خود هستند، اما چون به آثار فرهنگي اين تغييرات توجه نمي كنند موفق به اجراي تغييرات موردنظر نمي گردند.
پيكره يك سازمان همانند بدن خاصيت بيولوژيك دارد. يك بدن بيولوژيك، خود را از سه طريق محافظت مي كند:
- ممانعت از ورود بيگانگان؛
- حمله به آنهايي كه وارد شده اند با هدف نابود كردن آنها؛
- غيرفعال كردن آنهايي كه نمي تواند از بين ببرد.
- بدن و پيكره يك سازمان نيز با بيگانگان فرهنگي چنين مي كند. يك فرهنگ جديد و يا بيگانه ممكن است مدتي به خاطر حمايتها پابرجا بماند امــا نهايتاً غيرفعال شده و از بين مي رود مگر اينكه سازمان تغيير كند.
- معرفي بسياري از فناوريها (مانند TQM) در سازمانها به همين دلايل موفق نبوده اند. در يك كلام بايد گفت كه فرهنگ زبان خاموشي است كه بسيار سخن مي گويد.
حال با توجه به نكات ذكر شده بايد ديد كه نقش فناوري در رابطه با فرهنگ چيست؟ در اين رابطه چند حالت متصور است:
الف) عدم برنامه ريزي براي به كارگيري فناوري: در اين حالت فناوري وارد مي شود و در تقابل با فرهنگ سازماني قرار گرفته و آثار خود را بدون آنكه كنترل شود برجاي مي گذارد. براي مثال مي توان از تغيير فرهنگ خريد در جامعه آمريكا پس از اختراع استارت خودرو و استقبال بيشتر خانمها از رانندگي ياد كرد.
فناوري مانند اسب تروآ مي ماند كه وارد شهر شده و سربازهاي فرهنگ پنهان در آن، شهر را به تصرف خويش درمي آورند و فرهنگ را خارج از كنترل شكل مي دهند.
ب) برنامه ريزي تغييــــر يا ايجاد فرهنگ براي به كارگيري فناوري: در اين حالت، اسب تروآ، خود وارد نمي شود بلكه مديران آن را ساخته، سربازهاي مناسب را در آن پنهان كرده و وارد شهر مي كنند. در اين حالت ايجاد تغييرات در كنترل و طبق برنامه خواهد بود، هرچند ممكن است تغييراتي خارج از كنترل نيز رخ دهند. سربازاني كه مــديران در اين اسب تروآ پنهان مي كنند عبارتند از:
- چشم انداز و استراتژي؛
- كسب اعتمــــاد كاركنان و جاري ساختن چشم انداز و استراتژي در تاروپود سازمان؛
- استفاده از ابزارهاي فناوري براي همنواسازي كاركنان؛
- همسو كردن ارزشهاي افراد با ارزشهاي سازمان؛
- تغيير و بهينه سازي فرايندهاي كسب و كار؛
- استفاده از ساير روشها مانند TQMو...
ج) استفاده از فناوري براي ايجاد تغييرهاي فرهنگي موردنظر: درمقاطعي از زمان لازم است كه خارج از يك برنامه يكپارچه و كلان براي ايجاد و يا تغيير فرهنگ خاصي اقدام كرد.
فناوري و ابزارهاي آن مي تواند كمك موثري در اين زمينه بكند. با به كارگيري يك فناوري خاص و سعي درجاانداختن آن، تغيير فرهنگي موردنظر حاصل مي شود. براي مثال مي توان از اتوماسيون اداري براي ايجاد فرهنگ نظم و سرعت در روابط اداري استفاده كرد و سازمان را از كرختي بيرون آورد.







منابع:
1 - ENTERPRISE ENGINEERING (VOLUME 5): JAMES MARTIN
2 - مديريت فرهنگ ســــــازماني و رهبري، ادگار شاين، مديريت فرهنگ سازماني و رهبري، مترجمان دكتر برزو فرهي بوزنجاني - شمس الدين نوري نجفي
منبع خبر: ماهنامه تدبیر
  ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۲۲:۳۸ قبل از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد