زندگي اجتماعي هر روز پيچيده تر مي شود و سازمانهاي اجتماعي هر روز سيطره خود را بر زندگي انسانها گسترده تر مي كنند. پيچيدگي سازمانها از سويي متأثر از تنوع و تعدد اجزاي دروني و عوامل محيطي آنهاست و از سويي نتيجه شتاب تغييرات اين عوامل است.
زندگي اجتماعي هر روز پيچيده تر مي شود و سازمانهاي اجتماعي هر روز سيطره خود را بر زندگي انسانها گسترده تر مي كنند. پيچيدگي سازمانها از سويي متأثر از تنوع و تعدد اجزاي دروني و عوامل محيطي آنهاست و از سويي نتيجه شتاب تغييرات اين عوامل است. هرقدر سازمانها اتكاي بيشتري بر ابزارها و روشهاي معين و استـاندارد داشته باشند از قطعيت و قـــابليت مديريت بيشتري برخوردارند و برعكس هرقدر دانشگران يعني انسانهاي متخصص آزاد و صاحب اراده نقش بيشتري در آنها داشته باشند مديريت بر آنها پيچيده تر شده و دانش و مهارت بيشتري را مي طلبد. سازمانهاي دانشگر و دانشگران برخلاف سازمانهاي ابزار محور و انسانهاي ابزارگونه، مديريتهاي جزم انديشانه را بر نمي تابند.
ناكامي بسياري از مديريتها معلول ناهمخواني نگرش و رفتار جزم انديش مديران و سيستم هاي مكانيكي تحميل شده به سازمانها با واقعيت غيرجزمي آنهاست. سازمانها برخلاف ماشين ها و سيستم هاي مكانيكي داراي اراده و آرمان اند. مديريت بر آنها دانش، بينش و مهارت متناسب با ماهيت آرمانمند آنها را مي طلبد. نمي توان انتظار داشت كه همه مديران درهمه سطوح واجد اين دانشها و بينشها و مهارتها باشند و نمي توان انتظار داشت كه مديران همــواره گنجينـــه اي از تجربيات موفق و ناموفق مديريتي را در سوابق شخصي خود داشته باشند. مشاوران حرفه اي مديريت در كشورهاي صنعتي اين نياز را برآورده مي كنند. آنان با استفاده از تجربياتي كه از بنگاهها و موسسات گوناگون به دست مي آورند و بينش و مهارتي كه در تشخيص مسائل و ارائه راهكارها دارند واز آنجا كه در بيان كاستي ها و معرفي فرصتهاي پيش روي موسسات آزادند، مي توانند ياري رسان مديران در شرايط دشوار و پيچيده و بحراني سازمانها باشند و مديران را در تحقق آرمانهايشان همراهي كنند.
بنابراين، توسعه مديريت در كشور مستلزم توسعه مشاوره مديريت است. هرقدر سازمانها و محيط آنها متغيرتر و متنوع تر و پرچالش تر باشد اين ضرورت بيشتر خواهدبود. اما چگونه مي توان صنعت مشاوره مديريت را توسعه داد و كدام مرجع، مسئول اين توسعه است؟ در كشور ما سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مسئوليت ساماندهي به مشاوران و شركتهاي مشاوره اي فني و خدماتي را عهده دار است و اين وظيفه را با تدوين اصول و ضوابط و آئين نامه هاي خاص و نظارت بر عملكرد مشاوران و شركتهاي مشاوره اي انجام مي دهد. اما توسعه مشاوره مديريت و پرورش مشاوران امري است كه متولي خاصي ندارد. بنگاهها و موسسات بزرگ صنعتي و خدماتي گاه بنابر ضرورت اقداماتي را در اين باره انجام داده و مي دهند و تسهيلات و حمايتهاي محدودي را براي مشاوران و شركتهاي مشاوره اي فراهم مي كنند.
با اين همه، مشاوره مديريت به عنوان يك صنعت و يك خدمت حرفه اي از رشد متناسب با اقتصاد روبه رشد كشور برخوردار نبوده است. تحقق چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران كه از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي تاييد و ابلاغ شده است ايجاب مي كند كه حرفه و صنعت مشاوره از نظر كميت و كيفيت تحــولي اساسي را تجربه كند و اين خود مستلزم ساماندهي اين حرفه نه به معناي كنترل مكانيكي بر عملكرد مشاوران بلكه به معناي تدوين چشم انداز و استراتژي و برنامه عملياتي براي توسعه آن است.
مشاوران مديريت و شركتهاي مشـــاوره اي مي بايد هرچه سريعتر از طريق تشكلهاي حرفه اي موجود و تاسيس تشكلهاي تخصصي جديد برنامه ريزان و مسئولان ذيربط را در سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و كميسيون هاي مرتبط با موضوع را در هيئت دولت و مجلس شوراي اسلامي ياري كنند تا مناسبترين راهكارها را براي توسعه اين حرفه و درنتيجه اثربخشي بيشتر آن تعيين كرده و امكان اجرايي آن راهكارها را فراهم سازند.
راهكارهاي ممكن را شايد بتوان در سه مقوله راهكارهاي بوروكراتيك،حمايتي و مبتني بر ارتقا توان رقابتي مشاوران، خلاصه كرد.
راهكارهاي بوروكراتيك مستلزم مكلف كردن دستگاههاي اجرايي و بنگاههاي اقتصادي به استفاده از خدمات معين مشاوره اي از مشاوران و شركتهاي مشاوره اي تعيين صلاحيت شده به وسيله مرجعي معين است و اين خود مستلزم ايجاد دستگاههاي اداري خاصي براي رتبه بندي و نظارت بر كار مشاوران و بازرسي از دستگاهها و بنگاهها به منظور حصول اطمينان از اجراي مقررات و ضوابط خواهدبود و مي تواند آثار ناخواسته اي چون قانون گريزي و مدرك سازي و ظاهرآرايي را درپي داشته و در بلندمدت ناباوري نسبت به اثربخشي خدمات مشاوره نزد كارفرمايان و درنهايت تضعيف صنعت مشاوره را موجب شود. راهكارهاي حمايتي، اعطاي تسهيلات و وضع قوانين و مقررات فرصت ساز و يا محدودكننده براي مشاوران و شركتهاي مشاوره اي و يا براي كارفرمايان در ازاي ارجاع كار به مشاوران را دربرمي گيرد و درواقع نوعي پرداخت يارانه به سرويس دهنده و يا سرويس گيرنده محسوب مي شود.
اگــرچه اين راهكار، اجرايي ترين و متداول ترين روشي است كه در گذشته به كار گرفته شده و در بسياري از كشورها هم تجربه شده است ولي آثار كوتاه مدت و محدودي را مي توان از آن انتظار داشت. يارانه اي كه به مشاور پرداخت شود او را آرام آرام از واقعيت بازار به دور مي كند و موجب مي شود كه مشاور نتواند ارزيابي واقع بينانه اي از خود و خدمات خود به دست آورد و به تدريج توان فعاليت در شرايط واقعي و غيريارانه اي را كه بدون ترديد در انتظار اوست از دست بدهد و در آينده اي نه چندان دور توان رقابتي خود را از دست داده و ناگزير از صحنه خارج شود.
يارانه اي هم كه به هر شكل و تحت هر عنوان و ازسوي هر مرجع بابت دريافت خدمات مشاوره اي به كارفرمايان اعطا شود، اگرچه در كوتاه مدت رونق صنعت مشاوره را درپي خواهد داشت و شايد فرهنگ مشاورپذيري سازمانها و موسسات يارانه بگير را ارتقا بخشد اما آثار ناخواسته اي را هم به بار خواهدآورد. خدمت مشاوره اي يارانه اي براي خدمت گيرنده كالايي اهدايي و تفنني تلقي خواهدشد كه انتظار چنداني هم از اثربخشي آن نبايد داشت. به هرحال پيش كش است و نبايد انتظار زيادي از آن داشت. عواقب منفي اين شيوه به مراتب بيشتر از فايده اي است كه ازانجام آن حاصل مي شود؛ زيرا حاصل اجراي يك فرايند مشاوره اي نه چندان موفق از دست دادن فرصتها براي كارفرما و مشاور و از همه بدتر سست شدن باور مديران و بنگاههاي اقتصادي نسبت به اثربخشي خدمات مشاوره مديريت خواهدبود و موجب خواهدشد كه مديران هر روز بيش از پيش خدمات مشاوره اي را تفنني و فرمايشي تلقي كنند و نتيجه غايي باز هم ضربه اي كاري بر پيكر صنعت مشاوره مديريت خواهدبود.
اما راهكار مبتني بر ارتقاي توان رقابتي مشاوران كه راهكار بنيادي توسعه مشاوره مديريت خواهدبود، مستلزم كمك به ارتقاي توان حرفه ايشان و توسعه سلامت اقتصادي جامعه و نهادينه شدن رقابت سالم اقتصادي در فضاي كسب و كار كشور است كه اين خود توسعه رقابت پذيري بنگاههاي اقتصادي و جلوگيري از رانت خواري و انحصـــارجويي را درپي خواهد داشت. در شرايط سالم اقتصادي، ماندگاري و پيشرفت بنگاههاي اقتصادي و ارزش آفريني آنها تنها ازطريق مديريت كارامدتر و اثربخش تر ميسر خواهدبود. و تنها در اين صورت است كه دانش مديريت و تجربه انباشته و گرانسنگ مديران و مشاوران مديريت و مهارتهاي مشاوره اي جايگاه بايسته خود را باز مي يابند و تعامل مشاوران و مديران، توانمندي هر دو را ارتقا بخشيده و به توسعه پايدار كشور خواهد انجاميد. بديهي است كه مشاوران و مديران براي حضور موثر درچنين فضايي مي بايد آمادگي كافي داشته باشند تا بتوانند همپاي مديران و مشاوران رقباي داخلي و خارجي خود در عرصه رقابت، حضور پيدا كنند.
۱۹ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۲۰:۲ قبل از ظهر