زمان تنها مفهوم حيات است كه بارها وبارها تكرار شده، اما هيچ گاه رنگ و بوي كهنگي به خود نگرفته است. زمان يك منبع نيست كه ماآن را مصرف كنيم، بلكه فقط به مددآن، بهپيش مي رويم.
زمان تنها مفهوم حيات است كه بارها وبارها تكرار شده، اما هيچ گاه رنگ و بوي كهنگي به خود نگرفته است. زمان يك منبع نيست كه ماآن را مصرف كنيم، بلكه فقط به مددآن، بهپيش مي رويم. زمان يك زمينه و بستر فعاليت است؛ مانند زميني كه در آن زندگي مي كنيم با اين تفاوت كه ما نه در زمان بلكه با زمان زندگي ميكنيم. زمان يك لوكوموتيو سريع السير است كه ما را از ايستگاه فرصت به سوي ايستگاه موفقيت ميراند. اينكه، زمان راه خود را مي رود و به عنوان يك منبع در حال مصرف است و ما هم با مصرف اين منبع، سود مي بريم، تصويري است كه نميتوان به درستي آن اعتمادداشت. زمان يك بستر و زمينه منحصر به فرد، جهت هرگونه فعاليت است. بستري كه درآن مديريت رشد مي كند، جرقه نوآوري زده ميشود و شعله خلاقيت افروخته ميشود و در نهايت چتر تغيير، سايه ميگستراند.
منبع يا بستر؟
اميد ميرود كه درك زمان به عنوان يك بستر، بينش افرادو سازمانها را دستخوش تغيير كند. چند ويژگي كلي زمان عبارتند از:
- زمان توليدشدني نيست؛
- زمان ذخيره نمي شود؛
- كيفيت و كميت مشخصي ندارد؛
- ازنظر كلي نامحدوداست؛
- زمان هزينه نيست و هزينه ندارد؛
- زمان مساوي تقسيم شده است؛
- زمان توليد شدني نيست اما منابع را ميتوان توليد كرد. ممكن است توليد اين منابع سالها و يا قرنها به طول انجامد، ممكن است توليد آنها هزينه زيادي دربرداشته باشد؛ اما امكان پذير است.
- زمان ذخيره نمي شود زيرا كاملاً ملموس و مشهود است.
- زمان كيفيت و كميت مشخصي ندارد در حالي كه تعيين كيفيت منابع امكان پذير بوده و كميت آنها مشخص است.
- زمان از نظر كلي نامحدوداست ولي بيشتر منابع، تمام شدني و محدود هستند. معمولاً گفته مي شود كه وقت برابر عمر هر فرد است و اين امر بدين معناست كه زمان محدود و پايان پذير است در حاليكه يك فرد، زمان را از دست نمي دهد بلكه اين فرصتها هستند كه ازدست مي روند. عمر، زمان نيست بلكه تنها يك فرصت در طول زمان است.
- زمان هزينه نيست و هزينه ندارد. زمان هيچ هزينهاي را به ما تحميل نميكند مگر آنكه درصدد كنترل آن بر آييم. در واقع هنگامي كه نميتوان براي چيزي كميت و كيفيت خاصي تعيين كرد چگونه ممكن خواهد بود كه براي آن هزينه قايل شد. نبايد هزينه فرصتهاي از دست رفته را به عنوان هزينه.زمان مطرح كرد، در امر توليد نيز، نميتوان افزايش بهرهوري نيروي كار، افزايش توليد و يا رسيدن به توليد و يا رسيدن به توليد بهينه و در نتيجه سود آوري از اين امور را به كاهش هزينه و آن هم كاهش هزينه زمان نسبت داد.
- زمان مساوي تقسيم شده است در حالي كه هيچ منبعي را نمي توان يافت كه براي همه ابناء بشر به صورت مساوي تقسيم شده باشد زيرا در حقيقت چنين امكاني وجود ندارد. «دكلان تريسي» اشاره ظريفي به اين موضوع دارد؛ يك روز86400 ثانيه است اما چگونه است كه برخي اشخاص، موسسات بزرگ، سازمانها يا حتي كشورها را در زمان ياد شده، اداره ميكنند در حالي كه برخي ديگر در همين زمان قادر به اجراي ساده ترين كارها نيز نيستند و چنين به نظر مي آيد كه مشكلات؛ آنها را به كام خود فروميكشد.(تريسي، بنفشه نمازي- 1381 ص2 )
تحريف مفهوم زمان به عنوان يك منبع امري نادرست است و بايد از آن پرهيز شود. زمان يك بستراست، يك سرمايه ارزشمند و گرانقدر كه به رايگان در اختيار ماست. و اينكه چگونه در متن آن فرصتها را بيابيم و به موفقيتها بدل كنيم همه وهمه به شناخت و درك ما از موقعيت و شرايط بستگي دارد.
۲۴ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۶:۲۳ قبل از ظهر