هيچكس، بهراستي هيچكس شأن و منزلت «پيتر دراكر» را در تكميل حلقههاي زنجيره مديريت، از آن خود نساخته است. وي در دوران 70 ساله عرضه خدمات مشاورهاي و نگارش 39 كتاب كه يكي از آنها هنوز منتشر نشده است، بر فراز قله انديشههاي مديريت نوين جاي گرفت. «دراكر» در ماه نوامبر سال جاري جان به جانآفرين سپرد- در حاليكه روزها در برابر گذشت نودوششمين سالگرد تولد او سر شرمساري به زمين انداخته بودند.
جاي شگفتي نيست كه چرا دراكر به يكي از هوشمندترين جويندگان و پژوهشگران مكاتب فلسفي تبديل گرديد. او در وين و پيش از ترك اروپا، با زيگموند فرويد حشرونشر بيواسطه داشت و از اين فرصت بهرهها نصيبش گرديد. «دراكر» شعارهاي نوشته بر در و ديوارها به دست هيتلر را به چشم خود ديد. وي پس از دريافت مدرك دكترا از دانشگاه فرانكفورت در آلمان، به سال 1933 عازم لندن شد و عاقبت در سال 1937 ايالات متحده را براي اقامت دائم برگزيد. «دراكر» در نقش معلم و مشاور، نسلهايي پياپي از مديران و رهبران را پروراند. در كنار احترام شايستهاي كه در دنياي غرب دارد، در ژاپن تا حد پرستش پذيرفته شده است.
آموزگار پير شايد درگذشته باشد، ولي درياي خرَد او براي ساليان سال همچنان مواج بوده و گرهگشاي آموزشهاي مديريتي حال و آينده در زمينههاي گوناگون خواهد بود:
- هدف غايي(Focus)- در چه كسبوكاري هستيد؟ آيا ميخواهيد در سودپرستي گسترده به هرز برويد؟ آيا در پي كاخ و ثروت كلان هستيد؟ از ديد دراكر «هدف كسبوكار بايد آفرينش و نگهداري مشتريان باشد. به اين چراغ راهنما چشم بدوزيد- همه چيزهاي خوب ديگر نيز در پي خواهند آمد».
- گوش شنوا (Listening)- بسياري از خبرگان حوزه مديريت، بر چگونگي انتقال پيام تأكيد دارند. دراكر برجستهترين نياز مديران و رهبران را «برخورداري از گوشي شنوا» عنوان نموده است. هوشمندانه چنين گفته است «مهمترين نكته در زمينه ارتباطات انساني، شنيدن چيزهايي است كه بر زبان نيامدهاند-»
- رهبري(Leadership)- «رهبري به معناي داشتن شخصيتي آهنرباگونه نيست- يك زبان چربونرم به خوبي ميتواند ديگران را جلب كند. به معناي دوستيابي و نفوذ در ديگران هم نيست- كاري كه از راه تملقگويي نيز شدني است. رهبري، بالا كشيدن انديشه و گسترش ديد انسانها به سوي چشماندازهاي برتر است... رهبران، همانند و يكسان از قالب بيرون نميآيند. من با مديرعاملها و رهبران زيادي ازكسبوكارها و سازمانهاي غيرانتفاعي كار كردهام كه هركدام شخصيت، نگرش، ارزشها، توانمنديها، و كاستيهاي ويژه خود را داشتهاند».
- كارايي(Efficiency)- به ادعاي دراكر، «كارايي يعني انجام كارها بهتر از آنچه تا كنون بوده است. ولي نكته مهتر در كارايي اين است كه ببينيم آيا اصلاً آن كار ارزش انجامدادن دارد؟ براي مثال؛ شما ساختار يك اداره را بهسازي ميكنيد. بهتر است ابتدا از خود بپرسيد كه آيا وجود اين واحد ضروري است؟" از ديد دراكر؛ "كارايي و بهسازي در بخشهاي ارزش نيفزا همان بهتر كه اصلاً انجام نشوند».
- اعتقاد (Conviction)- نوشتههاي دراكر تنها در زمينه مديريت نيست. با سازمانهاي غيرانتفاعي هم فراوان كار كرده است: پيشاهنگي دختران، انجمن بيماريهاي قلبي، و صليب سرخ از اين دستهاند. شوروشوقي كه از انجام فعاليتهاي داوطلبانه در انسانها برانگيخته ميشود، سخت مورد توجه «دراكر» بود. در كتاب مديريت آينده- 1993، از بانويي ياد ميكند كه پُست مديريت ارشد در يك بانك نامدار را رها كرده تا بتواند در «انجمن طرفداران محيط زيست» خدمت كند. چيزي كه او را به مبادله فيش فربه حقوقي با كاري بدون مزد مادي واداشت، در پيام ساده وي انعكاس دارد: «اينجا ميدانم به چه منظوري كار ميكنم». دراكر نتيجه مي گيرد كه «در كسبوكار هم بايد چنان محيطي براي انسانها فراهم آوريم».
- تصميمگيري (Decision- making)- «چنين تصور ميشود كه تصميمگيري تنها كار مديران ارشد است- يا تنها تصميمهاي ايشان ارزشمند است». به باور دراكر؛ «اين امر، اشتباهي خطرناك است. انجام كار براي ديگران را بسيار دشوار ميكند».
- نوآوري(Innovation)- «برترين راه پيشبيني آينده، ساختن آن است». دراكر در يكي از قديميترين كتابهايش «مديريت- نشر هارپر 1974»، توماس اديسون را پربارترين مخترع سده نوزدهم معرفي كرده است. در آنجا ميگويد؛ «مردم گمان ميكنند كه اديسون تنها به ياري نبوغ خود اختراع ميكرد- در حاليكه او در كنار نبوغ، از رفتاري نظاممند(سيستماتيك) نيز برخوردار بود. به اين دليل است كه شمار بزرگي از دستيارانش هم به اختراعهاي مستقل و ارزندهاي موفق گرديدند».
از ويژگيهاي برجسته «دراكر»، توان عدول وي از انديشههاي پيشين و همخوانسازي آنها با نيازهاي تازه است- چيزي كه در دهههاي 1980 و 1990 آشكارا از او سراغ داريم. آموزگاري كه بذر انديشههايش را در مغز ما كاشته است، هرگز نخواهد مُرد.
پي نوشتها:
1 – «هاروي مك كي» ستون نويس روزنامه نيويورك تايمز است.
2 – اين كتاب را مترجم به سال 1372 به فارسي برگردانده كه اكنون چاپ چهارم آن در نشر رسا – تهران موجود است.