شركت آي.بي.ام IBM)) در نوزدهم ژانويه 1993 مبلغ 5/46 ميليارد دلار را به عنوان زيان سه ماهه چهارم سال 1992 و مبلغ 4/97 ميليارد دلار (يعني بزرگترين زيان در تاريخ شركتهاي آمريكايي )را به عنوان كسري درآمد اعلام كرد. در جريان اصلاح ساختار، اخراج 42900 نفر در سال 1992، و پيشبيني تعديل 25 هزار نفر نيز در برنامه سال 1993 منظور شد، كه بااحتساب پنجمين تجديد ساختار شركت از سال 1985، تعداد اخراجيها به 100 هزار نفر بالغ گرديد. قيمت سهام آي.بي.ام كه در تابستان 1992 بالغ بر 100 دلار بود، در پايينترين ركورد 11 ساله به 48 دلار كاهش يافت. آي.بي.ام كه به عنوان شركت معظم تراشه ـ آبي در صنعت رايانه مطرح بود، چگونه مشكلاتش ناگهاني آشكار شد؟

به سمت تسلط صنعت
«توماس جي واتسون» ميگويد در سال 1914 كه پدرم در شركت آي.بي.ام استخدام شد، من متولد شدم بنابراين، من تا حدودي متعلق به آي.بي.ام هستم. «واتسون» در سال 1956 شركت متوسط را از پدرش تحويل و آن را به يك غول فناوري تبديل و در سال 1992 بعد از تقريباً 19 سال بازنشسته شد و شاهد بزرگترين تحولات بعدي گرديد.
آي.بي.ام به بزرگترين سازنده رايانه در دنيا با سود روزافزون تبديل، و از سال 1946 پيشگام صنعت تراشه شناخته شد و با استخدام 350 هزارنفر در سطح دنيا به عنوان بزرگترين كارفرماي آمريكايي محسوب گرديد. درآمد آي.بي.ام در سال 1991 به 67 ميليارد دلار بالغ گرديد و سود آن نسبت به بالاترين ميزان سود يعني 5/6 ميليارد دلار در سال 1985، كاهش يافت. علي رغم كاهش سود، سهام آن هنوز از نظر ارزش، بالاي 100 دلار و از اين بابت محبوب تمام سهامداران بود. در سال 1989 به عنوان اولين شركت از نظر سهم بازار و كسب رتبه چهارم از نظر فروش و سود خالص گرديد.
نگونبختي
در اوايل دهه 1980 دو شركت كوچك «اينتل» و «مايكروسافت» در بازاري كه عمدتاً توسط آي.بي.ام اداره ميشد، كار خود را آغاز كردند. موفقيت آنها در دهه 1990 عمدتاً ناشي از واگذاري بخشي از كارها بود ، كه توسط شركت آي.بي.ام انجام گرفت. شركت اينتل براي ساخت تراشهها و مايكروسافت براي نرمافزار در نظر گرفته شدند. دو شركت جوان و پويا، شاخص و استانداردهاي ريزرايانه هاي تحت بازار آي.بي.ام را تدوين كردند كه بعداً تبديل به استاندارد ساير ريزرايانه هايي گشتكه دوش به دوش رايانه هاي بزرگ توسعه مييافت.به موازات توسعه شركتهاي اينتل و مايكروسافت، آي.بي.ام بازارهاي خود را يكي پس از ديگري از دست داد. در سال 1982 ارزش سهام مجموعه اينتل و مايكروسافت به يك دهم آي.بي.ام رسيد و در اكتبر 1992 ارزش سهام آنها ازآي.بي.ام جلو افتاد و در پايان همان سال، اين دو شركت موجب شدند كه ارزش بازار آي.بي.ام50 درصد كاهش يابد. (جدول 1)
ريز رايانه هاي آي.بي.ام
علي رغم اينكه رايانه هاي بزرگ حدود 20 ميليارد دلار درآمد داشت، خط ريزرايانه به ستاره شركت تبديل شد. اما در سال 1990 سهم بازار آن به لحاظ رقابت ساير رقبا، كه ريزرايانه را به قيمت بسيار پايين عرضه كردند، به شدت كاهش يافت، اكثر كارشناسان بر اين نظر بودند كه كيفيت ريزرايانه هاي رقبا مشابه آي.بي.ام است و در طول سال 1992، آي.بي.ام در بازار، سهم خود را، در جنگ قيمت از دست داد. در اين رقابت، شركت مجبور به كاهش قيمت ريزرايانه هاي آي.بي.ام شد كه معادل يك سوم از سايرين گرانتر بود. بدترين ضربه به خط ريزرايانه زماني وارد آمد كه آي.بي.ام محصول جديدي را اعلام كرد و همين حركت نسنجيده سبب كاهش خريد محصول جاري در بازار گرديد. در طرف مقابل بازار ريزرايانه، شركتهايي مانند سان (Sun) ، ميكرو سيستمز (Microsystems) و هيولت پاكارد (HP) دستگاههاي خيلي قوي با قيمت به مراتب ارزان را كه قابل اتصال به مينيرايانه و يا رايانههاي بزرگ بودند، عرضه كردند و حفظ واحد ريزرايانه را در شرايط سخت قرار دادند.
بحران
در بيست و پنجم ژانويه 1993 «جان اكرز» بركناري خود از رياست عالي آي.بي.ام را به لحاظ از دست دادن رأي اعتماد هيئت مديره، اعلام كرد. تا اواسط ژانويه او در نظر داشت تا زمان بازنشستگي در دسامبر 1994، در مسند مديريت آي.بي.ام باقي بماند، ولي هراس ناشي از زيان 4/97 ميليارد دلاري به تغيير نظر سرمايهگذاران و افكار عمومي نسبت به او منجرگرديد. سه ماهه آخر سال 1992 واقعاً وحشتناك بود و در آن مقطع، فروش مينيرايانه و رايانه هاي بزرگ در اروپا شديداً افت پيدا كرد. و ارزش سهام آي.بي.ام در پايينترين سطح خود در طول 17 سال يعني زير 46 دلار قرار گرفت.
در بيست و چهارم مارس 1993 بعد از دو ماه

جستجو و جنجالهاي رسانههاي جمعي، «لوئيز ـ وگستنر» (Louis. V Geistner) به «جاي اكرز» به رياست آي.بي.ام منصوب گرديد. «گستنر» قبلاً مدير شركت مواد غذايي و تنباكو (RJR Nabisco ) بود.
تحليل
در بررسي علل نزول آي.بي.ام فاكتورهاي تأثيرگذار ذيل قابل تامل و بررسي است.
سازمان لخت: رشد توأم با موفقيت آي.بي.ام، آن را بيش از بيش بوروكراتيك كرد. واقعيت اين است كه آي.بي.ام در اواخر دهه 1980 نتوانست رايانه هاي جديدي سريعاً به بازار عرضه كند و يا در مقابله با رقباي كوچك در زمينه قيمت تصميمات استراتژيك بگيرد. تعدد لايههاي مديريت، تلاقي منافع، تفكرات متكي به سنت، به زمينگير شدن در قسمتهاي مهم يك صنعت متحول منجر گرديد. درست مشابه يك كشتي سنگيني كه براي توقف و يا دور زدن نياز به مسافت كافي و زمان قابل ملاحظه دارد، آي.بي.ام به عنوان يك غول خود را در مقابل رقباي كوچك ولي چابك و پيشرو در شرايط بدتر يافت و در برابر تلاشهاي اساسي براي تغييرات مؤثر، عارضههاي تمام سازمانهاي بالغ بزرگ يعني مقاومت در برابر تغيير را به منصه ظهور رساند.
تمركز بيش از حد ساختار مديريت: معمولاً تمركز از ويژگيهاي سازمانهاي بوروكراتيك لخت است. پارهاي نارساييهاي منفي از تمركز همه تصميمات اساسي در اداره مركزي، و عدم واگذاري آن به سطوح پايين به وجود ميآيد. تصميمگيري در تمركز بسيار كند است. زيرا مديران نميتوانند تمام جوانب امر را مد نظر قرار دهند.
سه C (3 C): شركتهاييكه داراي موقعيت ممتاز صنعتي بوده و به مدت چندين سال بازار را تحت تسلط خود داشتند، معمولاً تفكر خاصي پيدا ميكنند، كه آنها را در مقابل رقباي نوآور لطمهپذير ميسازد. سه حرفC به شرح زير آفت تعيينكننده براي تداوم موفقيت اين گونه شركتها است.
رضايت به وضعيت حاضر عبارت است از رضامندي از وضعيت حاضر و مشتاق نبودن براي رشد.
محافظهكاري عبارت است از ويژگيهاي مديريتي است كه به گذشته خود و سنتهاي آن و روشهاي انجام كار شديداً وابسته است. از منظر مدير محافظهكار نياز به تغيير وجود نداشته و امروز نيز فرقي با ديروز ندارد. (يعني رايانه هاي بزرگ براي صنايع طرح شده و همواره براي صنايع مورد نياز خواهد بود). نهايتاً خودبيني نيز سبب عقبماندگي در رقابت ميگردد. باور خودبيني كه «ما بهترين هستيم و هيچ كس نميتواند به ما برسد» به سهولت سبب فروپاشي يك سازمان موفق چندين ساله ميشود.
3 C هرگونه انگيزه براي پويايي و نوآوري براي رشد و شكوفايي در عرضه تجاري، جلب رضايت مشتريان، خدمات و يا كنترل كيفيت را ضايع ميكند.
دوران گرستنر
«لوئيز گرستنر» در مارس 1993 حكم انتصاب خود را گرفت. همان طوري كه قبلاً ديديم شركت در مقابل رقبا موقعيت خود را از دست ميداد، ولي او آي.بي.ام را مجدداً به سطح سودآوري برگرداند به طوري كه در سال 1994 سود كمپاني به عنوان اولين سال سوددهي بعد از سال 1990 از 3 ميليارد دلار تجاوز كرد.
يكي از مهمترين شاخص تحول سال 1994 نوسان سود معادل 11 ميليارد دلار نسبت به سال قبلي است. براي اولين بار از سال 1990 درآمد شركت شروع به افزايش كرد و به موازات آن هزينههاي سالانه معادل 5/3 ميليارد دلار يعني 15 درصد كاهش يافت.
در سال 1994 وضعيت مالي آي.بي.ام با 10 ميليارد دلار نقدينگي و كاهش بدهي به سطح 3/3 ميليارد دلار بهبود يافت و از ارزش سهام آي.بي.ام از 40 درصد كاهش در سال 1993 به 114 درصد در هفدهم اوت 1995 تقريباً سه برابر افزايش پيدا كرد.
آخرين وضعيت
«لوئيزگرستنر» درسپتامبر2000 «ساموئل پالميسانو» کارمند 49 ساله آي.بي.ام رابه عنوان جانشين احتمالي به رياست منصوب کرد.اودر دوران خود،آي.بي.ام راازسازنده رايانه هاي بزرگ به معروف ترين شرکت عرضه کننده خدمات وفناوري جديدتبديل کردوتوانست بدون ادغام ودرقالب طرح وحدت استراتژيک،33/1 ميليارددلار بابت خدمات از فروش کل، 4/88 ميليارددلار کسب كند.اين ميزان درآمد 70درصدبالاترازعايدات نزديک ترين رقيب بود و شامل بهره گيري ازنيروي بازاريابي اتوماسيون، شبکه اينترنت، خدمات مشتري وعمليات رايانه است. وحدت استراتژيک به عنوان کليدجهت رشدمحسوب وقاعده برد- برد باشرکا به کاربرده شد.بنابراين طرح شرکا باتعهدتطبيق محصول ونرم افزارهاي خودباپلاتفرم هاي رايانه هاي بزرگ ويارايانه هاي متوسط ازامکانات جهاني بازاريابي وفروش 177 هزارنفري آي.بي.ام برخوردارشدند.درسال 2000 تعداد شرکا تحت طرح يادشده از 100 مورد فراتررفت.