بازار سهام و اقتصاد کشور یک هفته را با قطع نسبی اینترنت پشت سر گذاشت. ارزش معاملات روزانه چند هزار میلیارد تومانی و ۹۰۰ هزار شرکتکننده برای عرضه اولیه یک سهم، اهمیت اینترنت و توسعه آن را برای این بازار مشخص میکند. بیش از نیم قرن از آغاز به کار بورس میگذرد و معرفی سهام به عموم جامعه، عمدتا با ابزار اینترنت محقق شده است. بنابراین اثر قطعی اینترنت بر معاملات نمادها، کاهش محسوس کارآیی بازار و ایجاد هیجان در معاملات بررسی شده است.
بال آنلاین توسعه بورس
اینترنت و آن دسته از ابزارهایی که به سرعت انتقال اطلاعات و گسترش هر چه بیشتر ارتباطات در سطح جهان کمک کردهاند به تدریج اثرات خود را در اقتصاد کشور نیز منعکس میکنند. در شرایط کنونی گرچه اینترنت به تدریج در کل کشور در حال وصل شدن است اما اظهارنظرهایی از برخی شنیده میشود که اینترنت باید محدود شود و این در حالی است که اثرات مثبت آن بر بخشهای مختلف اقتصادی غیرقابل انکار است و این هراس وجود دارد که محدودسازی و قطعی اینترنت این حرکت رو به جلو را متوقف کند. در بورس تهران نیز بسیاری از اهدافی که در شرایط کنونی بورس به آن دست پیدا کرده است بدون اینترنت امکانپذیر نبود. گرچه لازمه رسیدن به ارزش معاملات هزار میلیارد تومانی یا حضور بیش از ۹۰۰ هزار نفر در عرضه اولیه نیازمند موقعیت جذاب سود است اما اگر دسترسی به اطلاعات وجود نداشت این مهم محقق نمیشد.
تقسیم عادلانهتر کیک اقتصادی
نمیتوان این موضوع را منکر شد که اینترنت در تقسیم عادلانه کیک اقتصاد اثر ویژهای داشته است. این موضوع به این معنا است که برای مثال بنا نیست حتما شخصی پایتختنشین باشد تا بتواند از امکانات و اطلاعات بهره ببرد تا پیشرفت کند و برای کارآفرینی که در یک شهر یا روستای کوچک کشور نیز حضور دارد این امکان فراهم شده است که محصولات تولیدی یا خدماتی خود را به همگان معرفی کند. در این خصوص اثر اینترنت در افزایش گردشگری و بومگردیها و آشنایی با موقعیتهای گردشگری در کشور غیرقابل انکار است. به این واسطه توسعه اینترنت در تمرکززدایی از شهرهای بزرگ کشور موثر است؛ زیرا بنا نیست همه برای دسترسی به موقعیت شغلی به شهرهای بزرگ کوچ کنند. عدم دسترسی به منابع اقتصادی یکی از دلایل اصلی بود که جمعیت روستاها و شهرهای کوچک را نزول میداد و سیل جمعیت را برای گذران زندگی و تامین منابع مالی خود به شهرهای بزرگ سوق داد. بر این اساس در مسیر توسعه اینترنت و ابزارهایی مانند اینستاگرام و تلگرام بود که کسبوکارهای کوچک رونق یافتند. کسبوکارهای کوچکی که امروزه به واسطه تلگرام فیلترشده یا اینستاگرام توانستهاند در برابر شهرنشیان و سرمایه کلان آنها قد علم کنند.
توسعه در برابر محدودسازی
یکی از مسائل دیگری که بعضا مطرح میشود محدودسازی اینترنت به داخل کشور است. طرح چنین موضوعی سدی در برابر ادامه مسیر توسعهای است که تاکنون پیموده شده است. شاید این تفکر در میان برخی از سیاستگذاران شکل گرفته باشد که میزان توسعه اینترنت تا وضعیت کنونی کافی است و از این به بعد با محدودسازی یا بومیسازی اینترنت به داخل کشور میتوانیم به اهداف مدنظر خود دست یابیم. اما بهصورت مشخص باید ابتدا به دلایل توسعه اینترنت در کشور توجه داشت. اگر برنامهنویسی به یک شغل جذاب در کشور تبدیل شده است و بسیاری درصدد توسعه روزافزون برنامهها و ارائه استارتآپهای جدید هستند به دلیل آزادی ارتباط با جامعه جهانی و استفاده از دریای اطلاعات در بازار جهانی است. تاکسیهای اینترنتی یکی از ارمغانهای اینترنت و دسترسی به بازار جهانی بود، موضوعی که احتمالا کمتر کسی اثرات مثبت آن در جامعه را انکار میکند. محدودسازی اینترنت سدی در برابر افراد بسیاری خواهد بود که پیشرفت آنها وابسته به دسترسی به اطلاعات بهروز در جامعه جهانی است. و نباید فراموش کرد این پیشرفت شخصی قطعا به نفع اقتصاد کشور تمام میشود. به این ترتیب استعدادهای بسیاری که به واسطه اینترنت در جایجای کشور شکل میگیرند با محدودسازی اینترنت ممکن است به فراسوی مرزها تارانده شوند.
سالهای سال دولتهای مختلف بهدنبال توسعه دولت الکترونیک بودند و درحالیکه در مسیر پیشرفت در این حوزه هستیم ناگهان هراس از تکرار قطعی اینترنت کشور و محدودسازی ارتباط با جهان بار دیگر کشور را فراگرفته است. در اخبار آمده بود که احتمال اتصال اینترنت از امروز بهصورت کامل در سطح کشور وجود دارد. به هر دلیلی کشور حدود یک هفته قطعی اینترنت را تجربه کرد اما بهصورت مشخص هراس از تکرار این رویه در آینده میتواند به هدررفت سرمایههای عظیمی در کشور ختم شود.
اینترنت و وسایل ارتباط جمعی قطعا در افزایش سطح عمومی آگاهی جامعه اثرگذار و در دسترسی عادلانهتر همگان به کیک اقتصاد موثر بوده است. اثرات این موضوع در بورس تهران نیز به وضوح قابل مشاهده است. شاید اگر اینترنت نبود بورس تهران هیچ زمان میان عموم جامعه تا این حد شناخته نمیشد. در شرایط کنونی که بورس به یکی از گزینههای سرمایهگذاری تبدیل شده است باید پرسید اگر اینترنت نبود واقعا بورس تهران در جایگاه کنونی قرار داشت؟ شاید اینترنت در شرایط کنونی گرچه در برخی از موارد به مذاق عدهای خوش نیاید اما قطعا اگر هزینه-فرصت آن در کنار یکدیگر بررسی شود فواید آن بسیار بیشتر از آسیبهای آن است.
برای آنهایی که فکر میکنند اینترنت داخلی راهحل درخوری برای رسیدن به اهدافشان است باید گفت که چنین تفکری یک ضربه به مسیر توسعه اقتصادی کشور محسوب میشود. اگر سیاستگذاری بنا بر چنین رویهای بود، قطعا سالها قبل، از ورود اینترنت به کشور ممانعت میشد و همین پیشرفتهایی که بهواسطه اینترنت در کشور مشاهده میشود نیز حاصل نمیشد. در شرایط کنونی که موج هراس از تکرار احتمالی قطعی یا محدودیت اینترنت از سوی عدهای درحال رواج است، سران کشور بهتر است شفافسازی قاطعی در این خصوص ارائه کنند که بنا نیست از این طریق سدی در برابر توسعه افراد و اقتصاد کشور ایجاد شود. زیرا این موج خود میتواند افکار عموم و بسیاری از فعالانی که از اینترنت بهره میبردند، آموزش میدیدند، کسبوکار خود را رونق بخشیده بودند را آزرده و ایجاد نااطمینانی و بیاعتمادی کند.
مسیر توسعه بورس از طریق اینترنت
بیش از ۵۰ سال از افتتاح بورس تهران میگذرد. از همان روزهای نخست یکی از دغدغههای درست و بجایی که ذهن متولیان بورس تهران را درگیر خود کرده بود تلاش برای آشنایی عمومی با بورس بود. شرط لازم برای حضور یک سرمایهگذار در یک بازار وجود موقعیت کسب سود است اما اگر این موقعیت از نگاهها پنهان بماند بین بود و نبود آن فرقی وجود نخواهد داشت. به این ترتیب از همان سالهای اول راهاندازی بورس روزنامههای مختلف درصدد برآمدند تا موقعیتهای سودآوری و علت اهمیت بورس را به جامعه گوشزد کنند. اما توفیق چندانی تا سالهای سال در این حوزه کسب نشد. حدود ۴۰ سال بعد نیز گرچه در دورههایی استقبال عمومی نسبت به بورس بیشتر میشد اما میزان دسترسی به اطلاعات تا حدی محدود بود که مانع از رونق پایدار بورس میشد. از اوایل دهه ۹۰ بود که به تدریج پای معاملهگران آنلاین به بورس باز شد و تحولی با بال آنلاین در بازار سهام رقم خورد. بهصورت مشخص اگر آنلاینها نبودند ارزش معاملات هزار میلیارد تومانی در حد یک رویا برای بورس باقی میماند. در سالهای نهچندان دور و آنطور که ما از قدیمیترهای بورس شنیدهایم تابلویی در ساختمان بورس وجود داشت که اطلاعیه مالی شرکتها در آن نصب میشد تا عدهای که در آن تالار حضور داشتند از آن استفاده کنند.
این فضا را با سامانه کدال که بهصورت آنلاین اطلاعات را در اختیار همگان قرار میدهد مقایسه کنید. سرعت تحولات به همت اینترنت روز به روز بیشتر شد و بعضا رسانهها و معاملهگران با آگاهی از میزان پیشرفت بورسهای جهانی مطالبه حرکت در مسیر پیشرفت بورس تهران را مطرح کردند. حال اینکه تجربههای جهانی و توسعه بورس تهران میتواند مسیر تامین مالی بخش تولید را هموار سازد. معاملهگران بورس تهران کمکم به سمت تلگرام کشیده شدند و حتی با فیلترینگ تلگرام نیز معاملهگران بورسی عقب ننشستند. تالارهای گفتوگو و کانالهایی که در اختیار معاملهگران و تحلیلگران قرار گرفت نقش بسزایی در افزایش سواد عمومی جامعه نسبت به بورس داشت. همین سرعت بالای انتقال اطلاعات بود که باعث شد بورس جای خود را در سبد سرمایهگذاران در اقتصاد کشور بیش از قبل پیدا کند.
در شرایط کنونی نیز ممکن است عدهای فکر کنند که آری چون از میزان معاملات آنلاین کاسته نشده به این معنی است که محدودسازی اینترنت به داخل کشور اثری در بورس نداشته و ندارد. اما این دقیقا عدمآگاهی از اثرگذاری توسعه اینترنت بر مسیری است که بورس را به ارزش معاملات هزار میلیارد تومانی رسانده است. در مرحله نخست، موقعیت جذاب کسب سود در بورس یا به بیان بهتر از حدود ۱۸ ماه اخیر امکان حفظ ارزش ثروت در برابر موج تورم افسارگسیخته زمینه را برای استقبال عمومی از بورس فراهم آورد، اما در نبود اینترنت امکان افزایش محسوس آگاهی نسبت به بورس وجود نداشت. اهمیت دست بهدست شدن اخبار بورسی و دسترسی بیشتر به اطلاعات از طریق اینترنت بود که رونق کنونی بورس را بهدنبال داشت.
سهام یکی از مکانهای اصلی تامین مالی در جهان است (equity). میتوان گفت بورس تهران همچنان جایگاه واقعی خود را در اقتصاد کشور پیدا نکرده است. پیشرفت سالهای اخیر بازار سهام را باید مدیون توسعه اینترنت دانست؛ حال باید ترسید که با محدودسازی اینترنت به داخل کشور مسیر توسعه اینترنت بسته میشود و بورس همین جایگاه کنونی را نیز از دست بدهد. در چنین شرایطی اینکه چشمان خود را بر واقعیت ببندیم و اثر اینترنت را در توسعه اقتصادی کشور نادیده بگیریم و بهصورت یکجانبه به قطعی و محدودسازی آن رای بدهیم بیانصافی است. با محدودسازی اینترنت به داخل کشور شاید میزان توسعهای که از این طریق بهدست آمده تا حدودی حفظ شود اما نسبت به ادامه توسعه که جهان شتابان در مسیر آن حرکت میکند باید قطع امید کرد. در بورس نیز باید نگران بود که گامهای مثبتی که پس از ۵۰ سال برای آشنایی عمومی با بورس برداشته شد از ادامه مسیر ناکام بماند.