رونق بخشهای مولد اقتصادی از درگاهی به نام بورس قابل ارزیابی است و نقش بورسها بهطور خاص بورسهای کالایی به شکل چشمگیری در اقتصاد کشورها در اقصینقاط جهان پررنگ شده است زیرا بورسهای کالایی با طراحی سازوکاری مبنی بر کشف قیمت با پارامترهای عرضه و تقاضا، سعی در پیادهسازی اصول بازار رقابتی را داشته که بهدنبال آن بستر لازم برای ارتباط بخشهای تولیدی و بازرگانی داخلی و خارجی فراهم میشود.
طبق نظریههای اقتصاد کلان، انباشت سرمایه یکی از شرایط لازم برای رشد اقتصاد ملی بهحساب میآید. بهعلاوه همراه با گسترش زمینههای افزایش تولید و بهرهوری در اقتصاد ملی، میزان پیشرفت جامعه با میزان سرمایهگذاری انجام شده در آن ارتباط مستقیمی مییابد. از اینرو بازارهای مالی به سبب نقش اساسی در گردآوری منابع از طریق پساندازهای کوچک و بزرگ موجود در اقتصاد ملی، بهینهسازی گردش منابع مالی و هدایت آن به سوی مصارف و نیازهای سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصادی موردتوجه قرار میگیرند.
هرقدر میزان شفافیت و سلامت اقتصادی افزایش یابد، زمینههای جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی نیز افزایش خواهد یافت. بورسهای کالایی بهعنوان یکی از ارکان اساسی شفافسازی فعالیت میکنند. شاید بتوان گفت که بورسهای کالایی به لحاظ ساختاری نزدیک به بازار رقابت کامل هستند؛ زیرا بازارهایی هستند که در آن فروشندگان و خریداران زیادی به خرید و فروش کالاها میپردازند. به همین جهت قیمتگذاری در این بازارها بهطور مستقیم و با توجه به عرضه و تقاضا و توافق خریداران و فروشندگان صورت میگیرد. از آنجا که عمده کالاهایی که در بورسهای کالایی دنیا معامله میشود از جمله کالاهای استراتژیک و مهم نظیر نفت، طلا، مس، گندم، برنج، ذرت و... هستند، تحولات قیمت و میزان عرضه و تقاضای آنها از مهمترین مسائل روز دنیا بهشمار میآید. زمانی که شاهد شفافیت در بازار مواد اولیه در بورسکالا باشیم، قیمت محصول نهایی هم شفاف خواهد شد زیرا قیمت یک محصول نهایی بهطور مستقیم مرتبط با یک زنجیره تولید متشکل از مواد اولیهای است که به یکدیگر متصل هستند. به این ترتیب بورسهای کالایی مهمترین نقاط قوت اقتصادها بهشمار میروند زیرا یکی از آزادترین و واقعیترین بازارها هستند. از مزایای تشکیل چنین بازارهایی میتوان به بهبود عرضه و تقاضا، توسعه استانداردسازی محصولات، شفافسازی اطلاعات و بهبود عملیات بازاریابی و همچنین پوشش ریسک قیمت اشاره کرد.
علاوه بر اصلاح ساختار و افزایش رشد اقتصادی که هر دو زمینهساز بهبود جایگاه اقتصاد در بازارهای جهانی هستند، برخی پیامدهای حضور بورسهای کالایی تاثیر مستقیم بر بهبود مزیتهای نسبی اقتصاد ملی هر کشوری دارد. کالایی که در بورسکالا مبادله میشود باید از ویژگیهای استاندارد برخوردار باشد. نظام استانداردسازی باعث تولید و عرضه محصولاتی میشود که به لحاظ معیارهای کیفی، قابلیت رقابت در عرصه بینالمللی را دارد از اینرو میتواند زمینهساز حضور فعال در بازار جهانی باشد.
یکی از مشکلات عدیدهای که اقتصاد ایران از لحاظ ساختاری با آن مواجه بوده، فقدان حلقه واسط بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و انجام مبادلات اقتصادی خارج از مدارهای رسمی و کنترلپذیر اقتصاد بوده است. براین اساس نیاز به ایجاد بازاری متشکل و سازمانیافته سبب راهاندازی بورسهای کالایی در ایران شد. در پی این امر در ابتدا سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران و بورسکالای کشاورزی به ترتیب در سالهای ۸۲ و ۸۳ شروع به فعالیت کردند. پس از آن در راستای ورود کالاهای گروه محصولات نفتی و پتروشیمی در سال ۸۶ شرکت بورسکالای ایران فعالیت خود را آغاز کرد.
ارزیابی آمار کل معاملات انجام شده در بازار سرمایه ایران نشان میدهد که بورسکالا با اختصاص درصد بالایی از ارزش معاملات به خود، نهتنها نقش ویژهای در بهبود شرایط صنایع مختلف و تولید کشور داشته بلکه در ارتقای سطح شفافیت کشور نیز تاثیر بسزایی داشته است. پیش از معاملات و پس از طی مراحل پذیرش، عرضهکننده هر کالایی در بورس اقدام به انتشار اطلاعیه عرضه کرده و جزئیات عرضه را برای عموم منتشر میکند. بهطور کلی وقتی کالایی در بستر بورسکالا قرار است به فروش برسد، نوع، کیفیت، قیمت پایه و سایر مشخصات آن کاملا برای همه مشخص میشود که این اتفاق یک مزیت مهم بورسکالا در حوزه شفافسازی است. همچنین در روند دادوستد نیز شفافیت کامل بر معاملات حاکم است. پس از عرضه محصول در بورسکالا نیز مصرفکننده در فضایی شفاف و کاملا آگاهانه، وارد عرصه رقابت میشود و براساس اصول بازار رقابتی، در صورتی که تقاضا بالا باشد، خریداران به رقابت میپردازند تا قیمت در محیطی قابل رصد و واقعی کشف شود. در شرایط عکس نیز وقتی عرضه از تقاضا بیشتر باشد، خریدار و فروشنده شاهد کاهش قیمت تا نرخهای پایه خواهند بود. به این ترتیب نتیجه کنار گذاشتن قیمتگذاری دولتی و واقعیشدن قیمتها، سرازیر شدن سودهای واقعی به سمت تولید و سرعت گرفتن توسعه صنایع در بخش بالادستی و پاییندستی خواهدشد.
بنابراین ایجاد چنین فضایی در کشور برای کشف نرخ واقعی و صحیح کالاها سبب افزایش شفافیت در قیمتگذاری کالاها، ایجاد فضای منصفانه برای خریدار و فروشنده، نزدیککردن بازار سرمایه ایران به چارچوبهای بینالمللی، انتشار اطلاعات، کمک به تصمیمگیری و تصمیمسازی مسوولان و کاهش فساد از مهمترین کارکردهای بورسکالا بهشمار میرود. طبق شواهد موجود، بورسکالای ایران این قابلیت را دارد که طی فعالیتهای پیشروی خود نقش پررنگتری را بر شاخصهای کلان اقتصادی برجای گذارد. با توجه به اقدامات مثبتی که تاکنون در زمینه کشف واقعی قیمتها و شفافیت در آمار و اطلاعات انجام داده است، با ارتقای جذابیت و تقویت جایگاه خود توانسته عرضهکنندگان و خریداران زیادی را با خود همراه کند که نتیجه آن سبب ایجاد تنوع بازارها و محصولات معاملاتی تحت نظارت این نهاد مالی شده است. اما این تنوع باعث شده که جذابیت بالاتر برخی بازارها، بیتوجهی به برخی بازارهای پرریسکتر نظیر بازار محصولات کشاورزی را در پی داشته باشد. درحالیکه توجه مجدد بورسکالا به این بازار میتواند با حذف واسطهها از بازار، کشف نرخهای منصفانه و بازاریابی محصولات، بخشی از معضلات عدیدهای که این صنایع از آن رنج میبرد را مرتفع سازد. عرضه محصولات کشاورزی از بستر بورسکالا با تضمین نقدشوندگی معاملات، نگرانی کشاورز درخصوص سوختشدن سرمایه و از بین رفتن تلاش چند ماهه را رفع خواهد کرد. به این ترتیب توجه مجدد مسوولان و برنامهریزان بورسکالا و سازمانهای ذیربط به این موضوع نهتنها با کمک به بخش کشاورزی کشور، بینیازی از واردات بسیاری از محصولات غذایی که در زمره کالاهای استراتژیک دستهبندی میشوند را سبب میشود، بلکه در گامی بلندتر میتواند به درگاهی برای ارزآوری از حیث فروش صادراتی محصولات کشاورزی تبدیل شود.
همچنین باید اذعان داشت که بهرغم اینکه در تمام سطوح مدیریتی کشور تاکید بر این است که برای کشف قیمتها به شیوه درست، شفافیت معاملات و حذف زمینههای سوءاستفاده، هرچه بیشتر تلاش شود، ناخواسته به سمت و سوی قیمتگذاریهای دستوری آنهم با عنوان کنترل و نظارت بر بازار منحرف نشود تا بیش از پیش ارزش بورسکالای ایران در اقتصاد ملی تقویت شده و با کمک به تعادل اقتصادی، به هموار کردن مسیر رونق و جهش تولید منجر شود.
برای بالندگی و توسعه هرچه بیشتر بورسکالا و اثرگذاری آن بر رشد اقتصادی، باید بهدنبال راهاندازی و تقویت ابزارهای مالی بیشتر و ارتقای حجم معاملات، جهت افزایش شفافیت در داد و ستد و بهبود آمارهای بورسکالا مخصوصا در بخش کشاورزی باشیم که به سبب آن امکان هرگونه دخالت در بازار که موجب ایجاد انحصار برای عدهای خاص و از بین رفتن رقابت در بازارها میشود، کاهش یافته و منابع سرمایهگذاران با هزینه کمتر به بخش تولیدی در اقتصاد هدایت شود. به این ترتیب میتوان ازحداکثر ظرفیت بورسکالا در جهت تنظیم بازار و جلوگیری از رانت گسترده در مبادلات استفاده کرد.