یک کارشناس اقتصادی تغییر مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران را چاره ساز حل مشکلات و وضعیت فعلی بازار سرمایه ندانسته و معتقد است که این کار میتواند ثبات در حال شکلگیری را دوباره دچار تزلزل کند.
به گزارش ایسنا، در یادداشت محمد حسین زاده آمده است: بازار سرمایه در ایران به دلیل تکانههای شدید اقتصادی ناشی از تحریمها به ویژه طی دو سال و نیم گذشته، مشخصا از ابتدای امسال با نگاهی منطقی به مبدا و مقصد نقدینگی سرگردان در جامعه مورد توجه ویژه دولت و به تبع آن مردم قرار گرفت تا بتواند به نوعی اثرات مخرب این نقدینگی هنگفت را مدیریت کند.
عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی، رهاسازی ارزش سهام عدالت و... از جمله تمهیداتی بود که سعی شد با انجام آن تا حدود زیادی از سرریز نقدینگی مردم به بازارهایی چون ملک، سکه، طلا و ارز جلوگیری شده و این پول با ورود به بورس در خدمت تولید قرار گیرد.
روند رو به تزاید ارزش شاخص کل، گرچه در مقاطعی با برخی ناهماهنگیهای بین دستگاهی و تصمیمات غیرکارشناسی دچار اختلال شد، اما این مسئله را نباید به حساب ناموفق بودن بازار سرمایه گذاشت، چه، علاوه بر این موارد، آنچه بیش از هر چیز روند رو به جلوی این بازار را تحت تاثیر منفی خود قرار داد، اثرات روانی و التهابات عمدتا غیر اقتصادی بود.
حال که پس از گذشت بیش از یکماه از تلاطمهای وارده، این بازار مسیر خود را تا حدود زیادی پیدا کرده و روی آرامش به خود گرفته، متاسفانه برخی شنیدهها حاکی از احتمال برکناری مدیرعامل بورس تهران در هفته آینده است که همین امر میتواند ثبات در حال شکلگیری را دوباره دچار تزلزل کند.
در این خصوص چند ملاحظه بسیار مهم وجود دارد:
۱- چنانچه اشاره شد، بورس طی شش ماه گذشته یکی از اصلیترین بازارهای تاثیرگذار بر ارکان اصلی اقتصاد کشور بوده و فراز و نشیبهای کمسابقهای داشته است. در شرایط موجود هرگونه تصمیمگیری در مورد این بازار به ویژه موضوعاتی که در رویکردهای مدیریتی بازار سرمایه اثرگذار باشد باید با احتیاط، درایت، دوراندیشی، فارغ از رویکردهای سیاسی و... باشد تا مجددا به یک شوک ناخواسته تبدیل نشود.
۲- به دلیل حساسیتهای بازار سرمایه و اثرگذاری مستقیم آن بر شرایط اقتصادی بخش بزرگی از جامعه با سرمایههای خرد و کلان، توجه دشمن به ویژه رسانههای معاند طی ماههای گذشته به صورت مستقیم معطوف به ایجاد اعوجاج و بههمریختگی در این بازار بوده و حجم عملیات روانی که برای خارج کردن این بازار از تعادل انجام میشود بیسابقه است.
۳- کلیه کارشناسان اقتصادی در کشور با وجود تاکید بر ضرورت هدایت سرمایههای خرد و کلان به بازار سرمایه و جلوگیری از ورود حجم عظیم نقدینگی به بازارهای کاذب و غیر مولد بر این نکته تاکید دارند که رشد بازار سرمایه در کشور ما از منطق اقتصادی دقیقی پیروی نکرده و از این رو تاثیر عوامل روانی بر نوسانات این بازار میتواند بیش از شرایط معمول باشد. از این رو در اتخاذ هر تصمیمی باید شاخصهای روانی تاثیرگذار بر بازار را حتی بیش از مولفههای موثر اقتصادی مورد توجه قرار داد و ضمن استفاده مثبت از این عوامل، امکان تاثیرپذیری بازار از عوامل روانی و غیراقتصادی را به حداقل رساند.
۴- بر اساس موارد ذکر شده و حساسیتهایی که بازار سرمایه با آن روبرو است و با وجود مشکلات عدیدهای که مدیران و سرمایهگذاران و نهادهای نظارتی طی ماههای گذشته در حوزه تعادلبخشی به این بازار با آن روبرو بودهاند و همچنین با چشمپوشی از برخی تصمیمهایی که به دلیل ناهماهنگیهای اداری و برخی رقابتها در دستگاههای دولتی و حاکمیتی بروز و ظهور پیدا کرد و اثرات مخربی به دنبال داشت، باید پذیرفت که بازار سرمایه و نقش آن در جذب و هدایت نقدیندگی کارنامه نسبتا قابل پذیرشی داشته و در شرایط پیچیده اقتصادی موجود توانسته نقش تعیین کنندهای در عبور کشور از میدانهای پرخطری که نظام سلطه برای ایجاد فروپاشی در اقتصاد کشور تدارک دیده داشته باشد.
۵- در این میان و در کنار تلاش مجموعه بخشهای اقتصادی، اداری، مدیریتی و نظارتی در کشور، مدیریت بورس اوراق بهادار به ویژه بورس تهران که وزن اصلی بازار سرمایه کشور را به خود اختصاص داده نمیتواند به عنوان یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر شرایط فعلی نادیده گرفته شود و به طور قطع همانگونه که شکلگیری شرایط ناخواسته و احیانا نامطلوب، همه توجهات را به سمت ارکان مدیریتی بورس هدایت میکند ارزشهای مثبت ایجاد شده را نیز بدون شک باید به نحوه مدیریت ارکان تصمیمگیری و اجرایی این سازمان اقتصادی مرتبط دانست.
۶- بدون شک مهمترین عامل منفی تاثیرگذار بر نفوذ تصمیمات مدیریتی ارکان بورس، اتخاذ رویکردهای سیاسی و غیراقتصادی و تلاش در بهرهگیری از واقعیتهای اقتصادی برای تامین منافع کلان سرمایه.