«بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنویم» محور نوشتهها، تحلیلها و پیشبینیهای گعده فعالان حوزه بورس در روز گذشته بود که البته بهبود اوضاع حوزه بورس دغدغه بیشتر افراد بود تا بهبود اوضاع جهان.
در این میان شرایطی که پیش آمده به این سمت رفته است که حالا حتی برنامههای رادیویی هم با دعوت از کارشناسان بازار سرمایه از آنها در رابطه با آنچه در بورس میگذرد و روند این بازار سرمایه سوال میپرسند و نظرات آنها را جویا میشوند. مثلا دیروز صبح یکی از کارشناسان بازار سرمایه در یک برنامه رادیویی در رابطه با تعطیلات دوهفتهای آذر به مردم توصیه میکرد فعلا سهمهای خود را اگر فکر میکنند ارزنده است نفروشند و صبوری پیشه کنند.
برخی از سهامداران هم با این برنامه رادیویی تماس میگرفتند و از کارشناس برنامه میخواستند که توضیح دهد چه زمانی سرمایههای خود را از بورس خارج کنند! این موضوع باعث شد کارشناس برنامه جدای از توصیههای خود به این مساله بپردازد که این سوالها نشان میدهد متاسفانه مردم نسبت به بازار سرمایه بیاعتماد شدهاند و در حال بررسی زمان مناسب هستند تا سرمایههای خود را هرطوری که هست از بورس بیرون بیاورند. اما در شبکه اجتماعی توییتر هم تقریبا همین حرفها توسط اکثر فعالان بازار سرمایه تکرار میشود. اما این تفاوت وجود دارد که افراد حاضر در شبکه اجتماعی توییتر بدون محدودیتی نظر و پیشبینی خود را مطرح میکنند. روز گذشته همانطور که گفته شد یکی از محورهای نوشتههای افراد فعال در حوزه بورس درباره اتفاقاتی بود که در این بازار سرمایه در حال رقم خوردن است.
اما همچنان افرادی هستند که از نوشتههایشان اینطور بر میآید که در چنین بازار و شرایطی باید دست به عصا راه رفت. این دسته از افراد در رابطه با آنچه که در بورس میگذرد، مینویسند که یا در حال راهنمایی بازار به سمت دوره رکود هستند یا میخواهند بعد از این دو هفته بازار را گرم کنند و برایش برنامههایی دارند. البته نگاه سومی هم در این جریان وجود دارد و آن هم عدم اعتماد به سیاستهای دولت است. نگاهی که ماههاست سهامداران خرد با آن در حال گذران و فعالیت در بازار هستند.
یکی دیگر از موضوعاتی که همچنان در شبکههای اجتماعی درباره آن صحبت میشود، موضوع برخورد با مدیران متخلف است. افرادی که درباره این موضوع مینویسند، به این مساله میپردازند که این برخوردها، جریمهها و سلب صلاحیتها چه دردی از سهامداران که به دلیل تخلفات این مدیران ضرر و زیان کردهاند، دوا میکند! این افراد درباره این موضوع مینویسند که جریمهها در نهایت به جیب دولت میرود.آنها همچنین به این موضوع انتقاد دارند که چرا از همان ماههای ابتدایی که صحبت از دعوت مردم به بورس و سرمایهگذاری آنها در این بازار بود، به ایجاد زیرساختها و شفافسازی مسائل فکر نشده بود که امروز و بعد از گذشت چند ماه شاهد اتفاقهایی نباشیم که یکی از آنها برخورد با مدیران متخلف است. مسالهای که بهطور علنی برخی از کاربران با انتقاد درباره آن مینوشتند عدم وجود نظارت بر بازار سرمایه بود. آنها معتقدند که این مساله باعث شده است که نه فقط در بورس، بلکه در بسیاری از حوزههای دیگر چنین تخلفاتی رخ دهد و انگار مدیران کشور هیچوقت از این موضوع درس نگرفتهاند. چراکه همیشه متخلف و برخورد با متخلف سرفصل فعالیتهای اقتصادی در کشور بوده است.