«هدف ما رشد و پویایی بازار سرمایه است.» جملهای خبری که در ماههای گذشته در صحبتهای مسوولان و مقامات اقتصادی و سیاسی کشور بسیار شنیده شده است. اما حالا همین جمله و دیگر جملههای مشابه آن شده است سوژه فعالان شبکههای اجتماعی تا با استفاده از آن برای کانالهای تلگرام، صفحههای اینستاگرام یا صفحههای شخصی در توییتر تولید محتوا کنند. محتواهایی که تمام آنها مغایر با صحبتهای مسوولان درباره بازار سرمایه است.
مردمی که حالا میدانند وعدهها به ضررشان تمام شده است. کنایهها به جایی رسیده است که صحبت از این میشود نکند روزگاری از راه برسد که از سهامداران برای حضورشان در بورس علاوه بر مالیات و کارمزد، هزینه دیگری هم گرفته شود! طنزها و کنایههایی که حسابی این روزها در شبکههای اجتماعی خریدار دارند و انگار سهامداران علاوه بر انتقاد از آنچه بر سرمایههایشان رفته است، ترجیح میدهند در کنار این انتقادها کمی هم طنز و کنایه چاشنی نوشتهها و پیام هایشان کنند تا هم از بار انتقادهای تند و تیزشان کم کند، هم توجه دیگر افراد را جلب کند.
حالا که صحبت از هزینهها شد، باید به این مساله اشاره کنیم که این روزها حرف از کسب درآمد دولت از بورس برای اداره کشور به شدت در شبکههای اجتماعی زیاد میشود. هرچند صحبتهای محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی درباره دست داشتن دولت در گران کردن دلار نقش زیادی در جلب توجه کاربران به این موضوع داشت و منجر به تکذیب آن از سوی واعظی شد، اما از قبل هم بین کاربران شبکههای اجتماعی درباره این موضوع یعنی دخالت دولت در بازار سرمایه صحبت میشد. با مطرح شدن حرفهای رئیس دفتر رئیسجمهور مبنی بر اینکه «از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست» ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم تا امروز دشمنان بگویند که فشار حداکثری شکست خورده و آنها به دنبال حل مسائل هستند و امروز ایران از موضع قدرت است.»
موج توجه به دخالت دولت در بازارهای سرمایه برای تامین کسری بودجه در بین کاربران شبکههای اجتماعی بیشتر شد. قبل از صحبتهای واعظی در رابطه با این موضوع، این بحث اکثرا در بین گعده فعالان و چهرههای اقتصادی مطرح میشد. آنها با دلیل و تحلیل درباره چگونگی و چرایی دخالت دولت در بازارهای سرمایه مینوشتند؛ اما بعد از مطرح شدن صحبتهای واعظی و تکذیب حرفهایش توجه عموم مردم به این موضوع جلب شد و از آن به بعد یک اما و اگر یا یک شایعه، رنگ و بوی واقعی برایشان گرفت. حالا از آن روز به بعد در شبکههای اجتماعی کاربران زیادی درباره دخالت دولت در بورس، ارز، طلا و دیگر بازارهای مالی مینویسند. از این موضوعات که بگذریم، دو شب پیش دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس در شبکه خبر حاضر شد تا در یک برنامه تلویزیونی درباره بورس و اوضاع و احوال آن صحبت کند. او در بخشی از صحبتهایش درباره سود سهام عدالت صحبت کرد و گفت که این سود ۲۰۰هزار تومانی برای افرادی است که دست به پرتفویشان نزدهاند.
دهنوی همچنین بیان کرد که تلاش ما این است که تمام ۲۰۰ هزار تومان را قبل از سال ۱۳۹۹ به افراد پرداخت کنیم؛ اما ممکن است که بنا به شرایطی نصف سود را در اسفندماه و مابقی آن را در سال آینده پرداخت کنیم. این بخش از صحبتهای رئیس سازمان بورس در توییتر خیلی دست به دست شد. افراد زیادی با زبان طنز درباره این مساله نوشتند که بورس ایران کم کم در حال تبدیل شدن به صندوق سپردهگذاری طولانیمدت است. یکی از کاربران شبکه اجتماعی توییتر در همین رابطه در صفحه شخصی خود نوشت: «بورس در حال تبدیل شدن به سپرده طولانیمدت چند ساله با سود تضمینی است که البته برای آن محدودیت ۱۰ میلیون تومان در نظر گرفتهاند.»
کاربران دیگری هم درباره این مساله نوشتند که در سالهای اخیر با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی کشور، تحریمها، مسائل بینالمللی و... اولینهای زیادی در کشورمان اتفاق افتاد که هرچه بدی و دردسر داشتند، یک خوبی برای ما داشت که بعدها میتوانیم بگوییم جزو نسلی بودیم که خیلی از اولینها و ایدههایی را که تا به حال در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته دنیا هم اجرایی نشده بود، ما در ایران دیدهایم. اما شاکله اصلی انتقادها در این رابطه نه به سازمان بورس و رئیس آن بلکه به دولت بود. دیگر مثل ماههای گذشته سهامداران در انتقادهایشان به این مساله فکر نمیکنند که موضوعات مورد انتقادشان از سمت چه شخص یا نهادی مطرح میشود، بلکه مستقیما هرچه را که باشد به دولت وصل میکنند و به آن انتقاد میکنند.
برای مثال در همین بحث سهام عدالت که رئیس سازمان بورس در برنامه تلویزیونی مطرح کرد، افراد زیادی درباره این مساله نوشتند که دولت و صداوسیما در تلاش هستند تا پرداخت این ۲۰۰هزار تومان سود سهام عدالت را بهطور ویژهای جزو دستاوردهایشان به مردم نشان بدهند؛ در صورتی که ۲۰۰ هزار تومان ارزش چندانی برای مردم با این وضع اقتصادی ندارد. از طرفی احتمال پرداخت دومرحلهای همین رقم هم صدای خیلی از افراد را درآورده بود. این دسته از افراد به این مساله میپرداختند که بهتر است کمپینی راهاندازی شود تا مردم خیر ایران به دولت برای پرداخت سود سهام عدالت کمک کنند که خدای نکرده به دولت فشاری در پرداخت ۲۰۰ هزار تومان وارد نشود و سخت به او نگذرد.
سعید ابراهیمی
کارشناس بازار سرمایه
جناب گودرزی که فرموده بودند؛ «تماما چنین رشدی با واقعیتهای اقتصادی همخوانی ندارد.» کاش شفافسازی جدیدی بفرمایند ببینیم «تماما چنین ریزشی با واقعیتهای اقتصادی مدنظر ایشان همخوانی دارد یا نه؟»
شاهین احمدی
تحلیلگر بازار سرمایه
متخصصان نظر بدهند: این همه فروش اوراق که عمدتا بانکها طرف خریدشان هستند، در نهایت از کجا تامین منابع میشود؟ این فرمول، عملا به چاپ پول منجر نخواهد شد؟ آن اوراقی که انتشارش به تورم دامن نمیزد، به نظر من یک مدل دیگر بود، نه به این صورت که شما راه انداختید.