وقتي بورس تهران منفي ميشود، همه فروشنده و وقتي مثبت است همه خريدار ميشوند. اين موضوع به خصوص در زمان منفي شدن بازار تا حدي آزاردهنده است كه باعث ميشود سهامداران بدون توجه به پتانسيلهاي سهام خود در نقش فروشنده ظاهر شوند تا بر شدت افت بازار بيفزايند. اما چرا الگوهاي رفتاري در بورس تهران در ميان سرمايهگذاران مختلف يكسان است و تمامي گروهها را تحتالشعاع قرار ميدهد؟ آيا سرمايهگذاران در بورس تهران از الگوهاي خريد و فروش خاصي پيروي ميكنند؟ اين مباحث از موضوعاتي هستند كه سعي شده در گفتوگو با كارشناسان به آن پرداخته شود تا تحقيقي درباره استراتژيهاي سهامداران بورس تهران باشد.
سرمايهگذاري با الگوي صف خريد يا فروش
يك تحليلگر بازار سرمايه درخصوص الگوهاي رفتاري سرمايهگذاران در بازار سرمايه گفت: پاسخ به این سوال در دو سطح کلان و خرد قابل تشریح است؛ در سطح کلان به دلیل آنکه ما بازاری با محدودیتهای فراوان معاملاتی داریم رفتار سرمایهگذاران شباهتهایي با هم پیدا ميکند. همايون دارابي افزود: دامنه نوسان 4درصدی و حجم مبنا موجب به تاخیر افتادن کشف قیمت عادلانه در بورس ميشود یعنی وقتی شما ميبینید خبری منتشر ميشود و تاثیر آن باید 20درصد قیمت را به بالا یا پایین هدایت کند، در بورس صف تشکیل ميشود. همین صف موجب ميشود که شما فرصتی را پیدا کنید که بدون تحلیل با سه روز صفنشینی شانس خود را برای خرید یا فروش سهام پیش از قیمت تعادلی بهدست آورید.
وي تاكيد كرد: همین مساله باعث ميشود که در سطح کلان بازار، سرمایهگذاران به دنبال صف خرید بگردند و همین امر موجب ميشود واکنش بیش از حد نیز رخ دهد یعنی یک سهم با لزوم اصلاح قیمت 20 درصدی وقتی 10 روز صف خرید است و مثلا هر روز یک درصد رشد قیمتی داشته است آنچنان صف خریدي را میتواند شاهد باشد که آن اصلاح 20 درصدی حتی در سطح 30 درصد نیز متوقف نمیشود و از این نظر صف فروش و خرید موجب بینظمی بیشتر در بازار ميشود. اين كارشناس بازار سرمايه خاطرنشان كرد: در کنار این رفتار کلان، سرمایهگذاران در سطح خرد نیز مدلهای رفتاری متفاوتی را در پیش ميگیرند که برخاسته از تحليلهاي تکنیکال و بنیادی و همچنین ترکیبی از این دو روش یا حتی روشهای بدیع دیگری از جمله الگوریتم ژنتیک، دیفرانسیلهای نامتقارن و سریهای زمانی ميشود. دارابي ادامه داد: گاهی هم البته علم رجال و موارد دیگر مشاهده ميشود و سرمایهگذاران به استناد خرید و فروش فرد حقیقی یا حقوقی خاصی اقدام به خرید و فروش ميکنند كه سرمایهگذاران بزرگ حقیقی یا حقوقی در این شرایط حکم گروه مرجع پیدا ميکنند.
اثر اطمينانبخش حقوقيها
اين كارگزار بورس سپس گفت: بازار ملغمهای از ترس و طمع است و همه تصمیمات در بستر بازار شکل ميگیرد گاهی ما حتی به مواردي نیز بر ميخوریم که فعالان بازار با حرکت یک گروه کوچک همه دنباله رو ميشوند و فروش یا خرید ميکنند؛ این امر البته در بازارهای مختلف و با سطوح تحلیل متفاوت فرق میکند.
اين كارشناس درخصوص تاثير حقوقيها در روند معاملات نيز گفت: اینکه یک خریدار حقوقی سهمی را بخرد امیدواری را ایجاد ميکند که اولا تصمیم حقیقی در خرید از سوی رفتار حقوقی که عموما تصمیمات کارشناسانهتری ميگیرد، حمایت ميشود و در همین حال چون خریدهای حقوقی کلان است عموما موجب رشد قیمتی و تشکیل یک کف حمایتی از سهم ميشود؛ چرا که حقوقیها معمولا یک قیمت ثابت را برای خرید خود اعلام ميكنند و اين امر بازار را مطمئن ميکند که حقوقی در این قیمت خریدار است.
اين تحليلگر بازار سرمايه خاطرنشان كرد: افراد بايد پیش از شروع به فعالیت، هویت خود را در بازار بشناسند؛ یعنی بدانند که در بازار چه شخصیتی را ایفا ميکنند. آیا معاملهگر هستند یا سرمایهگذار؟ آیا معاملهگر کوتاهمدت هستند یا میانمدت؟ آیا سرمایهگذار بنیادی هستند یا تکنیکال؟ آیا سرمایهگذار شرکتهای کوچک هستند یا شرکتهاي بزرگ یا حتی شرکتهای ورشکسته؟ وقتی شخصیت فعال بازار مشخص شد آنگاه الگوهای مختلفی مطرح ميشود.
دارابي درخصوص سطح تحليل در دادوستدهاي بازار سرمايه تاكيد كرد: متاسفانه در ماههای اخیر ما رفتارهايي حتی از شرکتهای سرمایهگذاری و بانکها دیدیم که از حقیقیهای تازه کار نیز انتظار آن نمیرود به هر حال سطح تحلیل در بازار ما بسیار پایین است.
وي درخصوص دورههاي زماني مختلف نيز گفت: رفتار تاریخی به ویژه در ماه فروردین، ماه محرم و ماه رمضان و همچنين هفته پایانی تیرماه و شهریورماه تفاوت دارد كه این نوع اثر تاریخی را ما شاهد هستیم.
رفتارهای دوگانه سرمایهگذاران
سیدیوسف هاشمی از کارشناسان بازار سرمایه نیز معتقد است: به طور کلی، الگوي خريد و فروش حاصل از بهکارگیری یکسری قوانین است که با تکرار آنها نتایج معینی حاصل میشود یا پدیدههای طبیعی است که از اصول معینی تبعیت میکند؛ بنابراین در بورس تهران نیز میتوان سرمایهگذاران را به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته اول که از الگوهای مشخصی برای سرمایهگذاری استفاده میکنند و این الگوها از روشهای علمی یا تجربی معینی نشات گرفته است به نوعی میتوان گفت با تحلیل اقدام به سرمایهگذاری میکنند و دسته دوم از سرمایهگذاران که از این الگوها استفاده نکرده و تنها بر اساس حرکت کلی بازار تصمیم گیری میکنند و به نوعی دنباله رو هستند که این رفتار را نمی توان الگو یا استراتژی نامید، حتی این روش سرمایهگذاری را در قالب الگوهای رفتاری هم نمیتوان جای داد. وی در ادامه توضیح داد: این دسته از افراد کاملا ارادی از این روش برای سرمایهگذاری استفاده میکنند، اما متاسفانه اکثر سرمایهگذاران در بورس تهران در این دسته جای دارند؛ البته بدیهی است این افراد چون دنباله رو هستند بخش عمدهای از بازده را از دست خواهند داد و صد البته اگر محدودیت دامنه نوسان قیمتها در بورس تهران وجود نداشت یا حداقل دامنه نوسان قیمتها بیشتر از میزان فعلی بود، این دسته، بازده خیلی بیشتری را از دست میدادند یا اصلا بازدهی کسب نمیکردند و به طور خودکار از تعداد این دسته سرمایهگذاران کاسته شده یا حذف میشدند.
تحلیل یا نوسانگیری
هاشمی در ادامه اظهاراتش به تاثیر روند معاملات بر تصميمات سرمايهگذاران اشاره کرد و گفت:روند معاملات در تصمیم گیری سرمایهگذاران با دیدگاهای مختلف اهمیت متفاوتی دارد؛ یکی از ویژگیهای بورس، نوسان در قیمتها است که همین امر باعث جذابیت آن برای یکسری از سرمایهگذاران کوتاهمدت یا به عبارتی نوسان گیرها میشود.
وی ادامه داد: نوسانگیری یا سرمایهگذاری با دید خیلی کوتاهمدت در کنار سرمایهگذاری با دید میانمدت و بلندمدت، یک استراتژی در سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذاران بخشی از سرمایه خود را به منظور منتفع شدن از نوسانات قیمت سهام در کوتاهمدت به کار میبرند. این دسته از سرمایهگذاران به طور عمده از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و مسلما به صورت حرفهای در بورس حضور دارند، یعنی هم دانش و تجربه کافی را دارند و هم شغل دیگری نداشته و تمام وقت خود را صرف پیگیری نوسان قیمتها میکنند. برای این سرمایهگذاران روند قیمتها در تصمیمگیری بسیار مهم است و اتفاقا بیشترین وقت خود را صرف پیگیری روند قیمتها میکنند.
وی در ادامه افزود: ولی برای سهامداران با دید میانمدت و بلندمدت روند قیمتها در تصمیمگیری زیاد حائز اهمیت نیست، چون مبنای سرمایهگذاری آنها بر پایه تحلیل بنیادی استوار بوده و وضعیت سود دهی حال و آینده شرکتها مهم است.
هاشمی خاطرنشان کرد: اما در این میان سرمایهگذارانی وجود دارند که تنها دنباله رو هستند که صد البته برای این دسته از سرمایهگذاران که بدون هیچ استراتژی مشخصی اقدام به سرمایهگذاری میکنند، روند قیمتها بی معنی بوده و اساسا هیچ چیز دیگری نیز در بورس در تصمیمگیری آنها تاثیر ندارد مگر حرکت سایر سرمایهگذاران.
حضور اشخاص حقوقی و افزایش بازدهی
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر اینکه آيا حضور خريداران حقوقي در نمادهاي مختلف بر ميزان فعاليت حقيقيها موثر است؟ گفت: به طور قطع هر چه عمق بازار و تعداد فعالان آن بیشتر باشند نقدینگی بیشتری جابهجا شده و دو پدیده کشف دقیق تر قیمتها و نقدشوندگی بیشتر سهمها حاصل میشود که به شادابی و پویایی بازار میافزاید، قطعا برای سرمایهگذاران عاملی که بیشتر از بازدهی اهمیت دارد، سرعت نقدشوندگی سرمایه آنها است و هر چه این عامل در بازار قوی تر شود فعالیت سهامداران افزایش یافته وسرمایهگذاران بیشتری جذب بازار سرمايه میشوند؛ حضور اشخاص حقوقی و میزان فعالیت آنها یکی از فاکتورها در تحقق این مهم است. این کارشناس بازار سرمایه در ادامه اظهاراتش به بررسی رفتار سرمایهگذاران در شرایط تعادلی پرداخت و گفت: در شرایط تعادل بازار نیز سرمایهگذاران کوتاهمدت به دنبال شرکتهایی که در یک کانال مشخص نوسان قیمت بیشتری دارند و از فاکتور نقدشوندگی خوبی برخوردار هستند، میروند و سرمایهگذاران میانمدت و بلندمدت به دنبال بهینه کردن و تغییر وزن مالکیت شرکتها در سبد سهام خود با توجه به اختلاف قیمت با ارزش ذاتی شرکتها هستند. هاشمی در ادامه افزود: اما به طور کلی میزان آشنایی سهامداران با بازار سرمایه سال به سال در حال بهبود است به طوری که شرایط فعلی نسبت به سالهای گذشته اصلا قابل مقایسه نیست، ولی تا شرایط مطلوب و ایدهآل خیلی فاصله وجود دارد. وی ادامه داد: قطعا افزایش سطح تحلیل بر ساختار تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر خواهد گذاشت و به میزان قابل توجهی بر بازده حاصل از سرمایهگذاری آنها میافزاید، حتی میتواند بر شرایط کلی بازار نیز تاثیر گذار باشد و از حرکتهای احساسی کاسته و روندها را بهبود بخشد.
نوسانات گوناگون در ماههای سال
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه تصریح کرد: در این میان بررسی عملكرد سهامداران در ماههاي مختلف سال نيز متفاوت است؛ با فرض ثابت بودن سایر شرایط، بيشتر شرکتها به صورت دورهای اقدام به انتشار اطلاعات در ماههاي تير، مهر، دي و اسفند میکنند و همانطور که میدانید ماههایی از سال نیز به فصل مجامع معروف هستند که شرکتها در این ماهها به برگزاری مجامع عادی سالانه خود اقدام میکنند که در این ماهها نوسانات قیمت سهمها به علت رد و بدل شدن اطلاعات شرکتها بیشتر است و به تبع آن حساسیت بازار به اخبار بیرونی کمتر میشود، ولی در سایر ماهها بازار با کمبود اطلاعات از شرکتها مواجه است که در این شرایط نوسان قیمتها تقریبا متعادل و دامنه آن کم است. البته نکته قابل توجه این است که در این ماهها بازار نسبت به وقایع بیرونی بسیار حساستر میشود و خبرهای نامتعارف بیرون از بازار میتواند نوسانات زیادی را در بازار ایجاد کند.