بالاخره پس از كش و قوسهاي فراوان طي هفتههاي اخير شيوه معاملاتي محدوديت فروش برداشته شد؛ سياستي كه براساس آن بين ساعت 8:30 تا 12 سقف مجاز ورود سفارش فروش از هر كد معاملاتي در هر نماد 2 درصد حجم مبنا يا 50 هزار سهم (هر كدام بيشتر باشد) بود و اگرچه بين ساعت 12 تا 12:30 سقف فوق اعمال نميشد، ولي سفارشهاي خريد و فروش صرفا به قيمت پاياني ساعت 12 و آن هم از نوع انجام و ابطال ميتوانست وارد سامانه شود.
اين دستورالعمل به نظر بيشتر كارشناسان بازار باعث شد كه بازار از حالت حراج خارج شده و به يك بازار سفارشي كه هدف آن حفظ شاخص است، تبديل شود.پيامد ديگر اين سياست طولانيتر شدن پروسه روند اصلاح شاخص بود كه در واقع شاخص عدم توانايي خود اصلاحي سريع را در زمان جبران كرد و مجبور شد يك پروسه طولاني را طي كرده و نزديك به 12درصد افت كند، در حالي كه اگر اين اتفاق به صورت لحظهاي و در زمان مناسب انجام ميشد قيمت سهام با اين افت روبهرو نشده و كاهشي متناسب با ريزش شاخص را تجربه ميكرد، نه در خيلي از موارد بيش از دو برابر آن.در اين بين سازمان معتقد است كه تنها براي حمايت از سهامداران جزء و تازهوارد خود اين سياست را اعمال كرده، در حالي كه آنان نيز نفعي از اين سياست نبردند؛ چراكه طي اين مدت شاخص در حدود 3 هزار و 500 واحد ديگر ريزش داشت و قطعا سهامدار حقيقي تازهوارد، بار اين ريزش را به دوش كشيد.به نظر ميرسد سازمان بايد به عنوان نهاد ناظر قبل از اتخاذ چنين تصميماتي از نمادهاي ديگر بازار از جمله شوراي بورس و فعالان آن نيز نظرخواهي كند تا ريسك تصميم خود را به حداقل برساند و بهترين تصميمگيري را در شرايط سخت داشته باشد.
اعضاي شوراي بورس نظر مثبتي درخصوص محدوديتهاي شيوه معاملاتي جديد كه در چند هفته اخير معمول شد، نداشتند و نهايتا راي و اصرار آنها براي رفع اين محدوديتها باعث شد كه از امروز وضعيت به شيوه سابق برگردد.حسين عبدهتبريزي از اعضاي شوراي عالي بورس در اين زمينه گفت: با توجه به آنكه جلسات رسمي شورا حداكثر ماهي يك بار تشكيل ميشود و در چند ماه اخير 3 بار شورا تشكيل جلسه داده و از طرفي ساير جلسات شورا كه به نشست فرعي شورا مشهور است نميتواند رسما اخذ تصميم كند و براي جلسات اصلي شورا خوراك و مطلب آماده ميكند در نتيجه اصولا شورا وارد موضوعات اجرايي مربوط به مقام ناظر نميشود و اين تصميمات را سازمان بورس و اوراق بهادار اخذ ميكند.
وي در ادامه افزود: سازمان دليل محدوديتهاي اخير را حمايت از سهامداران جديد و كساني ذكر كرده كه طي چند ماه اخير به سمت بازار سهام آمدهاند. يعني سازمان معتقد است اين عده هستند كه به طور خالص زيان كردهاند و سهامداران حرفهاي قبلي كه در گذشته سود بردهاند، زيان خالص نداشتهاند. اين استدلال از نظر اينجانب و بسياري از اعضاي شورا پذيرفتني نيست، چراكه اولا حرفهايهاي بازار و نيز كارشناسان مالي چنين دخالتهايي را دخالت در بازار و تغيير جهت آن تلقي ميكنند و ميگويند مدير بازار حق ندارد به بازار جهت دهد حتي اگر هدف از آن تغيير جهت، هدفي خير باشد. ثانيا عموم بازيگران بازار اين محدوديتها را متاسفانه به شاخصسازي ربط ميدهند؛ براي نمونه آنها بسته شدن يك نماد خاص را حمايت از شاخص بازار تعبير ميكنند. به علاوه اينكه وقتي محدوديت تعداد فروش تا ساعت 12 اعمال ميشود، بعد از اين ساعت هم تنها به قيمت متوسط صبح ميتوان سهم معامله كرد؛ در حالي كه اين معامله هم مشروط است كه خريداري در بازار باشد و اگر تقاضا نباشد اجازه عرضه داده نميشود، آنگاه فعالان بازار همه اين اقدامات را به مثابه حمايت از شاخص و بازار تعبير ميكنند. گويي كه فردي تلاش ميكند همه راههاي پايين رفتن شاخص را مسدود كند.
سپس دبيركل سابق بورس اوراق بهادار به اتفاقات اخير در بورس روسيه اشاره و اظهار کرد: شاهد بوديم كه بورس مسكو پس از اتفاقات اوكراين در يك روز 11 درصد افت شاخص سهام داشت و از فرداي آن روز معاملات عملا به حالت عادي بازگشت؛ نه صفي بود و نه شكايت و نه نامهنگاري. چراكه در خارج از كنترل بازيگران و مديران بازار حادثهاي رخ داده بود كه روي شاخص تاثير گذاشت و حاصل آن 11 درصد كاهش بود.
عبدهتبريزي از طرفي رشد شاخص را به رشد دلار نسبت داد و عنوان كرد: در ايران افزايش عمده شاخص به دليل اصلاح قيمت ريال پس از افزايش نرخ دلار، در يك روز يا دورهاي كوتاه در شاخص انعكاس نيافت و محدوديتهاي قبلي شاخص يعني دامنه نوسان و حجم مبنا نيز به شاخص اجازه عكسالعمل سريع نداد تا پس از آن معاملات به وضعيت عادي برگردد. در عوض اين افزايش شاخص ظرف چند ماه صورت گرفت و در طول آن هم رسانهها از فتح قلل جديد قيمت و برخي مقامات كشور نيز از افزايش شاخص به مثابه دستاوردهاي اقتصادي كشور سخن راندند. به عقيده وي، اما در كاهش يك ماهه اخير شاخص محدوديتهاي گذشته و همچنين محدوديتهاي جديد نگذاشت شاخص به يكباره اصلاح شود و معاملات به شرايط عادي برگردد.
عبدهتبريزي افزود: مقامات علاقهمند به شاخص در اين روزها نيز ناچار بودند كاهش شاخص را توجيه كنند، در حالي كه واقعا نه بالا رفتن شاخص و نه پايين آمدن آن در حيطه مسووليت، نظارت يا كنترل آنان نيست. بسياري از كارشناسان بازار اين محدوديتها را نميپذيرند و معتقدند كه اصلاح بايد با سرعت انجام شود و نوسان در ذات بازار است. اما همكاران سازمان در نقطه مقابل معتقد بودند كه نبايد افت شاخص به بحران تعبير شود و سرمايهگذاران جزء متضرر و از بازار گريزان شوند. بنابراين ضمن اينكه هكاران شورا همگي بر حسن نيت و هدف خير سازمان اتفاق نظر دارند، اما در مورد محدوديتهاي جديد بازار همچون بسياري از بازيگران و كارشناسان بازار معتقد بودند كه اين شيوه به بازار كمك نميكند و بايد هرچه زودتر به شرايط عادي بازگشت.
اين عضو شوراي عالي بورس در ادامه به عمق بازار سرمايه اشاره و بيان كرد: بازار سرمايه ايران ديگر در وضعيت سالهاي آغازين دهه 80 نيست كه حجم و تعداد بازيگران آن محدود باشد. به نظر ميرسد كه كودك بازار سرمايه پس از گذشت چندين سال، نوجواني است كه به مراقبتهاي پيشين احتياجي ندارد. زماني كه مديران وقت بازار در گذشته دامنه نوسان و حجم مبنا را برقرار كردند، بازار سرمايه كوچك و تعداد شركتكنندگان در آن محدود بود، در عين حال حجم معاملات بسيار نازل بود و گاهي با معاملهاي كوچك به قيمت بالا يا به قيمت پايين شاخص به شدت تحت تاثير قرار ميگرفت. البته همان زمان نيز محدوديتهاي دامنه نوسان يا حجم مبنا منتقدان خود را داشت. اكنون نه تنها نيازي به اعمال شيوههايي همچون شيوه چند هفته اخير نيست، بلكه بايد در جهت گسترش دامنه نوسان و حذف حجم مبنا تصميم گرفت. بنده خود تصور نميكنم اگر اين محدوديتها كم شود به زيان بازار باشد و حساسيت همه ما نسبت به شاخص بايد كاهش يابد و تعداد شاخصها بايد افزايش يابد تا سرمايهگذاران صرفا به اتكاي شاخص كل و بالا و پايين رفتن آن تصميم نگيرند.
به گفته وي، كاهش اتكا به شاخص سطح تحليل بازار را بالا ميبرد. سرمايهگذاران جزء و غيرحرفهاي نبايد براي خريد سهم بي محابا اقدام كنند. آنها بايد به تجربه و مهارت مدير صندوقها تكيه كنند. سرمايهگذاران بايد بدانند كه مديران بازار دخالتي در شاخص ندارند و وظيفه آنها محدود به روان نگه داشتن بازار و سالم نگه داشتن آن است. عبدهتبريزي در پايان اظهار اميدواري كرد كه در سال 1393 برنامهريزي مديران بازار در راستاي ايجاد تحول براي كنار گذاشتن محدوديتها و رساندن سطح بازار سرمايه به سطح بورسهاي منطقه باشد. به گفته وي، بيشك بازار سرمايه ايران ظرفيتهاي گستردهاي دارد كه آثار آن را در سالهاي پيشرو خواهيم ديد اگر اتفاقات لازم در بخش واقعي اقتصاد رخ دهد.