فارغ از وضعیت بنیادی که در شرایط مختلف در بورس تهران تغییر میکند، برخی تصورات اشتباه میان سهامداران و مسوولان وجود دارد که باعث کاهش کارآیی میشوند. در سطح سهامدار، «بدفهمی»هایی مثل همهگیر بودن رانت اطلاعاتی، دنبالهرویهای بدون تحلیل، عدمپذیرش ریسک سرمایهگذاری و بیتوجهی به مسیر صحیح ورود به بورس مطرح میشوند. در سمت مسوولان نیز محافظهکاریهای بیمورد برای اجرای تصمیمهای درست، توجه به کمیت سهامداران به جای کیفیت آنها، احساس مسوولیت در برابر نوسان قیمتها و حمایت به جای نظارت از جمله تصورات نادرستی است که به چشم میخورد.
هنگامی که بورس اوراق بهادار تهران را با بازارهای مالی توسعهیافته مقایسه میکنیم تفاوتهای آشکار و نهانی میان برخی از مهمترین مولفههای این بازارها مشاهده میشود که برخی از آنها به خطاهای تشخیص سهامداران تازه وارد و بعضی دیگر به نقاط ضعف مسوولان سازمان برمیگردد که در نهایت این موارد موجب شده در مجموع با بازار کارآیی روبهرو نباشیم.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد سهامداران تازه وارد ذهنیت و بعضا نگاههای نادرستی نسبت به مواردی همچون وجود رانت اطلاعاتی در کل بازار، دنباله روی به جای تحلیل، عدم پذیرش ریسک بازار سهام و عدم شناسایی مسیر ورود در بورس تهران دارند. این در حالی است که مسوولان سازمان نیز درخصوص یکسری رویهها دچار نقاط ضعفی هستند. محافظهکاری در انتشار اطلاعات و اجرای تصمیمهای درست، توجه به کمیت به جای کیفیت سهامداران، احساس مسوولیت در برابر نوسان قیمتها و حمایت به جای نظارت از جمله مهمترین مواردی هستند که مسوولان سازمان باید در آنها تغییر رویکرد دهند.
دنیای اقتصاد در گفتوگو با کارشناسان به بررسی کجفهمی و تشخیصهای نادرست سهامداران تازه وارد و مسوولان سازمان درخصوص نحوه فعالیت در بورس پرداخته و راهکارهایی برای رفع این معضلات ارائه کرده است.
معاون تامین مالی شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» درخصوص چرایی شکلگیری برخی نگاههای بدبینانه سهامداران نسبت به وجود اطلاعات نهانی در بازار و در نتیجه ریسکگریزی زیاد آنها میگوید: بورسها را به لحاظ کارآیی در ردههای قوی، نیمهقوی و ضعیف دستهبندی میکنند.
بورس اوراق بهادار تهران در بهترین حالت بازاری با کارآیی ضعیف است که به همین دلیل اطلاعات نهانی در آن وجود داشته و موجب میشود رویههای ناخوشایندی نظیر تخلف و تقلب در آن امکانپذیر باشد. به بیان دقیقتر برای شخصی که به این اطلاعات نهانی دسترسی دارد زمینههای تقلب را فراهم کرده و برای سهامداری که نمیتواند پی به این اطلاعات نهانی ببرد زمینه تخلف را با شایعهسازی موجب میشود. این در حالی است که مهمترین پیش نیاز یک بازار قوی و کارآ، انتقال سریع و شفاف اطلاعات در ارتباط با سهام شرکتها است بهطوریکه سهامداران بدون هیچ واسطهای به تمامی اطلاعاتی که برای خرید و فروش سهام نیاز دارند به سرعت دسترسی داشته و به این ترتیب از بروز شایعات و تقلب در این بازار جلوگیری شود. بنابراین، اینکه سهامداران نسبت به وجود اطلاعات نهانی نگرانند صحیح است؛ چراکه بازار مالی ما به لحاظ شفافیت در انتقال اطلاعات ضعیف عمل کرده است. در این رابطه لازم است تا مسوولان بازار سرمایه با شناخت درست از ویژگیهای عملی یک بازار کارا سازوکار حرکت سریع به سمت آن را طراحی و پیادهسازی کنند.
ابوالفضل شهرآبادی ادامه میدهد: راهاندازی سامانه کدال رویکرد مثبت و سازندهای از سوی سازمان بورس در ارائه اطلاعات مالی شرکتها به شمار میرود، اما میتوان فرآیند اطلاعرسانی و انتقال اطلاعات را به کمک راهاندازی ابزارها و روشهای معاملاتی جدید سرعت بخشید و از ظرفیت گروههای مجازی نیز در این مسیر بهره برد.
وی یکی از نقاط ضعف بازار ناکارآ را ریسکگریزی زیاد سهامداران دانسته و میافزاید: سهامداری که ریسک گریز است در خرید و فروش سهام، به دیگران نگاه کرده و به این ترتیب بدون تعقل و تحلیل صحیح به دادوستد میپردازد که این رویکرد در نهایت موجب میشود صف نشینی و لیدرمحوری در بورس شکل گیرد و با بروز گره معاملاتی بعضا معاملات در این بازار قفل شود، در حالی که اگر فرهنگ سهامداری توسعه یابد و تقویت شود، معاملهگری که با تحلیل واقعی و نه پیروی از دیگر سهامداران اقدام به خرید سهم خاصی میکند حتی اگر بسیاری اقدام به فروش آن کنند، در تصمیم خود ثابت قدم باقی میماند.
به گفته وی محافظهکاری و ریسکگریزی بعضا در رفتار مسوولان نیز دیده میشود، بهطوری که ممکن است یک خبر ناخوشایند، اعلام نشده یا با تاخیر طولانی به اطلاع عموم سهامداران برسد؛ این رفتار اگرچه در بازارهای مالی پیشرفته در هنگام بروز هیجان و بحران ممکن است در دستور کار مسوولان قرار گیرد، اما رویکردی همیشگی نیست و مسوولان بازارهای سرمایه همواره خود را مقید به ارائه اطلاعات سریع و شفاف راجع به رخدادهای اقتصادی و تحولات مربوط به شرکتها میدانند؛ چراکه در غیر این صورت بازار از کارآیی دور شده و زمینه برای افزایش شایعات و اطلاعات نهانی تقویت میشود.
وی یکی دیگر از نقاط ضعف بازار سهام را تاثیر زیاد سهامداران خُرد بر نوسانات شاخص عنوان کرده و ادامه میدهد: اثرگذاری زیاد رفتار معاملاتی سهامداران خُرد در نوسانات بورس تهران در حالی است که در بازارهای مالی پیشرفته عکس این رویه را شاهدیم، در این بورسها سهامداران تازه وارد، خُرد و بعضا حقیقیها از طریق صندوقهای سرمایهگذاری، تامین سرمایهها و... بهصورت تخصصی قدم در فرآیند معاملات بورس میگذارند و اینگونه نیست که خود بهطور مستقیم وارد جریان دادوستد سهام شوند. بهعنوان مثال در برزیل که 300 میلیون نفر جمعیت دارد، تعداد سهامداران حقیقی به 300 هزار نفر نیز نمیرسد، اما متاسفانه برخی مسوولان بورس کشور با علاقه نشان دادن به برخی کمیتهای کمارزش، به ارائه آمار درخصوص افزایش کدهای سهامداری، تنها بر کمیت این مساله تکیه کرده و توجهی به کیفیت حضور معاملهگران خُرد در بازار سهام نمیکنند. وی میافزاید: یکی دیگر از آثار ناخوشایند این موضوع (افزایش تعداد سهامداران حقیقی و رفتار معاملاتی بعضا غیرکارشناسی آنها) این است که مسوولان بازار نیز هنگام ارائه ابزارهای مالی جدید یا عرضههای اولیه بیش از حد نگران رفتار سهامداران خرد بوده و به این ترتیب با تاخیر اقدام به ارائه این ابزارها میکنند.
شهرآبادی وظیفه اصلی سازمان بورس را تمییز دادن دخالتهای نظارتی در بازار سهام از دخالتهای حمایت محور عنوان کرده و اشاره میکند: بهعنوان مثال در بورس دبی هنگامی که سه روز متوالی قیمت سهم خاصی تا 5 درصد افزایش یا کاهش مییابد (در حالی که دامنه نوسان قیمت تا 10 درصد است)، ناظر بازار علت این رخداد را از شرکت جویا شده و در صورت مستند و قابل دفاع بودن پاسخ، به سرعت آن را در اختیار بازار و کلیه سهامداران قرار میدهد، در غیر این صورت اقدام به بستن نماد شرکت میکند. این در حالی است که در بازار سهام کشور در کنار دخالتهای نظارتی، رفتارهای حمایتی نیز به وفور مشاهده میشود، مانند فشار بر سهامداران عمده برای حمایت از بازار و افزایش رقم شاخص. وی در پاسخ به این سوال که آیا مسوولان سازمان باید خود را مسوول نوسانات بازار بدانند یا خیر میگوید: کار سازمان مانند هواشناسی است که اقدام به پیشبینی وضع هوا میکند، اما مسوول بارش برف یا باران نیست، این رفتار اشتباه و بعضا استفاده ابزاری از بورس در سالهای گذشته به دفعات رخ داده است، بهطوری که مسوولان سازمان برای نشان دادن وضعیت خوب اقتصادی، روند مثبت و روبه رشد بورس را در فضای رسانهای دائم پررنگ کرده یا در هنگام افول بازار بعضا از انجام هرگونه مصاحبه پرهیز میکردند. به گفته وی، این رویکرد ناپسند، جزو ویژگی بازاری با عمق کم و نوسان زیاد است در حالی که در بازار عمیق که با نوسان محدودتر شاخص همراه است مسوولان بورس هرگز نیازی به این کار نخواهند داشت.
وی پیشنهادهایی به منظور ارتقای فرهنگ سهامداری برای جلوگیری از نگاههای غلط و بروز برخی کجفهمیها در بازار سهام مطرح کرده و توضیح میدهد: توسعه فرهنگ سرمایهگذاری در بازار سهام و آموزش آن از سنین کودکی و از سالهای ابتدایی اشتغال به تحصیل کودکان، افزایش تولید و پخش برنامههای آموزشی پیرامون سرمایهگذاری در بازار سهام از طریق رسانههای عمومی و فراگیر، توسعه نهادهای تخصصی مانند تامین سرمایهها، سرمایهگذاریها و صندوقها برای جذب و هدایت تخصصی سرمایه سهامداران خُرد، گسترش دانش تحلیل سهام و بازار، سادهسازی ورود سرمایه گذاران خارجی به بورس و اثر مثبت آن بر عملکرد کل بازار به واسطه حرفهای عمل کردن این طیف از سهامداران، افزایش ارتباطات بینالمللی بورس تهران با سایر بورسهای معتبر دنیا و پرهیز از جزیرهای و محدود عمل کردن و در نهایت آمیخته شدن و گره خوردن بازار سهام کشور با بازارهای مالی توسعه یافتهتر نظیر بورسهای معتبر اروپایی یا دیگر کشورها برای شناخت و استفاده از ابزارهای مالی نوین آنها از جمله راهکارها و پیشنهادهایی است که میتوان برای هرچه عمیقتر شدن بورس تهران و ارتقای فرهنگ سهامداری ارائه کرد.
مدیرعامل تامین سرمایه نوین نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درخصوص چرایی شکلگیری برخی نگاههای غلط سهامداران نسبت به نحوه فعالیت آنها در بورس به ریشهیابی این کجفهمیها پرداخته و توضیح میدهد: بازار سهام كشور و فعالان اقتصادي بيش از 10 سال است كه خود را با تورم نهادينه شده اقتصاد و پيامدهاي مثبت و منفي آن وفق دادهاند. طي اين سالها قيمت مواد خام نيز در بازارهاي جهاني همواره (بهجز موارد بحران) صعودي بوده و اهم منابع كشور اعم از سرمايه مادي، فكري و قوانين صرف توسعه صنايعي شده كه بهعنوان صنايع سودده و داراي مزيت نسبي مد نظر بودهاند، بنابراين عمده سود شركتهاي بورسي و فرابورسي ناشي از افزايش قيمت محصولات تحت تاثير افزايش قيمت بينالمللي مواد خام و تورم داخلي بوده است.
ولی نادی قمی ادامه میدهد: تحت این شرایط هيات مديره شركتها نیز بيشتر وقت خود را صرف افزايش ظرفيت توليد کرده و وقت كمتري براي افزايش بهرهوري و جذب تكنولوژي اختصاص دادهاند. حال از يكسو رشد اقتصاد جهاني كُند شده و قيمت جهاني مواد خام در حال كاهش است و از طرف ديگر دولت تورم تكرقمي را نشانه گرفته و در حال سمزدايي از ترازنامه بانكها است، بنابراین اقتصاد در حال پوستاندازي بوده و شركتها و فعالان اقتصادي و بازار سهام بايد خود را با شرايط جديد وفق دهند.
وی تاثیر عوامل مذکور را در نهایت منجر به شکلگیری برخی نگاههای غلط از سوی سهامداران به خصوص معاملهگران تازه وارد به بورس عنوان کرده و میافزاید: بسياري از سرمايهگذاران به خصوص تازه واردها سود ناشي از تورم را به حساب توان خود در انتخاب سهام برنده گذاشته و همواره نيروهاي محدود بازار را در جهت افزايش ثروت خود ديدهاند. اين افراد بعضا با بهرهگيري از اطلاعات نهاني شركتها به سودهاي بالايي رسيدهاند و به این ترتیب تصور غلطي بين آنها شكل گرفته كه بازار سهام با حداقل ريسك بوده و همواره صعودي و سودآور است.
به گفته وی برخي رويههاي حاكم بر بازار سهام نیز در شكل گيري اين تصور موثر بودهاند؛ چراکه قاعدتا وظيفه يك نهاد نظارتي مثل سازمان بورس و اوراق بهادار، اطمينان از شفافيت، منصفانه بودن و سهولت معاملات اوراق بهادار است و حفظ شاخص يا توصيه به خريد سهام به هيچ وجه نباید از سوی مسوولان در این فضا مطرح شود که برخی کج فهمی را نیز به همراه آورد. مدیرعامل تامین سرمایه نوین اضافه میکند: براي كنترل نوسان نامطلوب قيمت سهام ناشي از اريبهاي رفتاري و اطلاعات گمراهكننده رويههايي نظير حجم مبنا، محدوده نوسان قيمت و توقف معاملات به كار گرفته ميشود كه تاكنون پديده صفنشيني و كسب سود از اين طريق را موجب شدهاند. از اين نظر بازار سهام كم ريسك است، اما از بسياري از جهات مثل سايه تصميمات سياست گذاران روي سود شركتها، محيط ناپايدار تجاري و شوكهاي سياسي، سرمایهگذاری در بورس بعضا بسيار پرريسك تلقي ميشود.
وی میگوید: در حال حاضر اين ريسكها ابعاد جديدي نيز پيدا كرده است. كاهش قيمت بينالمللي مواد خام، كمبود نقدينگي صنايع، ضعف بانكها در توليد نقدينگي، كاهش فروش سيمان، فولاد، خودرو و...، قانون جديد مالياتي و امكان افزايش ماليات بسياري از شركتهاي بورسي و فرابورسي، فضاي منفي مضاعفي را به وجود آورده است. نادی قمی ابراز امیدواری میکند: اگر چه جو حاكم بر فضاي فعاليتهاي اقتصادي منفي است، اما با توجه به پتانسيلهاي جامعه جوان ايراني، چشمانداز مثبت است. ايران كشوري است غني با سابقه تاريخي و فرهنگي درخور توجه كه سرمايه هاي انساني تحصيلكرده و خلاقي دارد. اين ويژگيها ستون فقرات رشد و توسعه اقتصادي هر كشوري را تشكيل ميدهد. با توجه به پيشبيني حل موضوعات هستهاي، برآورد ميشود كه ظرفيت اقتصادي كشور و سودآوري شركتها از فصل پاياني سال جاري رشد كند. با توجه به كاهش تورم، نرخ بازده بدون ريسك كاهش با اهميتي خواهد داشت. بر اين اساس انتظار بر این است که وضعيت بازار سهام از اوايل سال آينده مثبت باشد.