طلا يك عنصر سيدروفيل با خاصيت ضعيف كالكوفيلي است. فراواني طلا در پوسته جامد زمين 7- 10 * 5/4 يا 5/4 گرم در تن است. كه اين مقدار تقريبا بيست مرتبه كمتر از مقدار نقره در تركيب پوسته جامد زمين مي باشد.
فراوانی طلا درآب دريا و سنگهای مختلف به صورت زير است:
- آب دريا 4/0 گرم در تن
- سنگهای رسوبی 1 گرم در تن
- سنگهاي متامورف 2/4-7/0 گرم در تن
- سنگهای آذرين اسيد 2 گرم در تن
- سنگهاي آذرين بازيك10-2 گرم در تن سری بازالتی مانتو (قسمت تحتاني پوسته زمين) در بر دارنده مقدارنسبتا بالايی طلا می باشد. كه اين خود گواهي است بر نشات گرفتن اين سري بازالتی، از طبقه زيرين خارجي ترين قشر زمين.
با اين وجود در بازالتها و سنگهای گرانيتی، تمركزهاي عمده اي از طلا بوجود نمي آيد و اين بدان سبب است كه طلا در مرحله ماگماتيسم تاخيري مهاجرت كرده و تشكيل كمپلكس هاي تيو سولفيتو كلريد را مي دهد. اجزاي اين كمپلكس ها بوسيله محلولهاي آب دوست حمل شده و ذخایر هيدروترمال متنوعي را تشكيل مي دهند. در شرايط برون زا، طلا، از كانيهای درون زای همراهش جدا شده و تمركز هاي ثانويه اي را در قسمتهاي آلتره و در پلاسرها بوجود مي آورد.
طلا در درجه اول همراه كاني هاي نقره يا به طور مستقل در داخل كوارتز، آرسنو پيريت و يا پيريت از منشا گرمابي تشكيل مي شود. مقاومت زياد طلا در برابر عوامل تجزيه (برخلاف نقره) موجب تمركز اين فلز در پلاسر ها مي گردد. از اين لحاظ محلولهاي تجزيه اي فقط به مقدار كم حاوي طلا هستند، به طوري كه مقدار آن در تشكيلات رسوبي تجزيه اي به زحمت به حد قابل توجه مي رسد.
درجه خلوص طلا، يعني مقدار طلا در 1000 واحد وزني، از رسوبات با دماي پائين به رسوبات با دماي بالا، از رسوبات كم عمق به رسوبات عميق و ازسنگهاي آلتره شده اوليه به سنگهاي مجددا رسوب شده افزايش مي يابد. طلا اكثرا به حالت فلزي يافت مي شود، با اين وجود اين فلز به هيچ وجه خالص نيست. بلكه تقريبا هميشه با مقداري نقره (2 تا 20 %) بلور مختلط تشكيل مي دهد.
طلای پلاسرها داراي نقره كمتری نسبت به طلای اوليه است؛ زيرا نقره در طي تجزيه كانسنگ از آن جدا مي گردد. مس، بيسموت و جيوه نيز ممكن است به مقدار كم در طلا وجود داشته باشد و طلا غالبا با مقدار زيادي پالاديوم و روديوم همراه است.
طلا به همراه مس و نقره به گروه IB جدول تناوبي عناصر تعلق دارد.و عموماً اين عناصر با فرآيندهايي چون تفريق ماگمايي مرتبط اند. تجزيه متئوريتها نشان داده که طلا تمايل سيدروفيلي واضح و تمايلکالکوفيلي ثانوي دارد،درحاليکه نقره و مس تمايل کالکوفيلي قوي دارند.طلا در فازفلزي و در غياب فلز در فاز سولفيدي متمرکز ميشود. متئوريتهاي سيدريتي تا ppm 10 طلا (با ميانگين ppm 2/1)دارند. متوسط مقدار طلاي کندريتها بسته به نوع آنها بين ppm 17/0 تا ppm 34/0 است.
در برخي تحقيقات اوليه اي که روي رفتار طلا در خلال فرآيندهاي ماگمايي صورت گرفت،همبستگي مثبتي بين طلا و مس به اثبات رسيد.
مقدار طلاي بين ppb 3 و ppb 7 شاخص مواد مانتوي فوقاني است و تغييرات آن در نتيجه اختلاف درجه ذوب بخشي در خلال تشکيل ماگما است. بخش عمده طلاي مانتو فوقاني به صورت بين دانه اي است.اين حالت پيدايش طلا ممکن است معرف وجود مذاب سولفيدي غير قابل امتزاجباشد.مقدار ماگما در خلال تبلور تفريقي ماگما افزايش نشان مي دهد و گابروهاي درون کمپلکس بيشترين غلظت را که حدود ppb 7/1 است دارا مي باشند. اين محققين بيان داشتند که اشباع ماگما از سولفور ممکن است در غني شدگي طلادر محصولات تفريق پسين نقش داشته باشد.
وجود طلا در رگه کوارتزي در سنگ هاي اولترامافيک و مافيک آرکئنبه اين واقعيت که طلا در اين سنگ ها به طور غيرعادي بالاست ،نسبت داده مي شود و اين سنگ ها منابع خوبي براي طلا هستند، هر چند اختلاف آشکاري بين سنگ هاي مينراليزه و غير مينراليزه مشاهده نشده است.