کاهش دامنه نوسانات دلار موجب شده که روزهای مختلف بازار تا حدود زیادی شبیه به هم شود. در این میان، عوامل مشخص و مشابهی- بهخصوص در یک هفته گذشته- موجب شدهاند که شاخص ارزی از محدوده خاصی خارج نشود. رفتار بازارساز و مدیریت قیمت، بالا نبودن ارزش دلار در کشورهای همسایه و نوسانات محدود نرخ حواله درهم از جمله عواملی هستند که به کاهش نوسان کمک کردهاند. افت دامنه نوسان بهطور محسوسی منجر به اثرگذاری محیطی در بازار شده که نشانه دیداری آن را میتوان در خلوت شدن راسته بازار ارز و پاساژ افشار مشاهده کرد. در ادامه این روند کمنوسان، روز دوشنبه، دلار با 4 تومان کاهش به قیمت 3 هزار و 530 تومان رسید. افت نرخ حواله درهم و پایین آمدن نرخ فروش دلار برخی ازصرافیهای بانکی به زیر 3 هزار و 530 تومان دو عاملی بودند که زمینهساز این کاهش قیمت شدند. در بازار سکه نیز قیمتها چندان جابهجا نشد و مهمترین فلز این بازار، یعنی سکه تمام بهار آزادی با 2 هزار تومان افزایش به قیمت یک میلیون و 111 هزار تومان رسید. افزایش بهای اونس در بازارهای جهانی مهمترین عاملی بود که سکه را در جاده افزایشی قرار داد و آن را به کانال بالاتر بازگرداند.
تعداد دلالان حاضر در بازار در سال 95 در مسیر کاهشی قرار گرفته و هر چقدر از ابتدای سال فاصله گرفتیم، حضور فیزیکی این دسته در بازار کمرنگتر شده است. دلالان بازار ارز عموما در چند دسته خاص معرفی میشوند که «کمیسیونبگیرها»، «فرداییها»، «امروزیها»، «متفرقهکارها»، «درهمکارها» و... بخشی از آنها هستند.
این دسته خود به دو گروه از دلالان تقسیم میشوند. گروه اول کسانی هستند که در اطراف پاساژ افشار حضور دارند و بیشتر با دیگر معاملهگران اقدام به خرید و فروش ارز میکنند. کمیسیونبگیرها کسانی هستند که ارزی از خود ندارند. در این شرایط، آنها ارز یک معاملهگر را میفروشند یا برای آن معاملهگر اقدام به تهیه ارز میکنند و در قبال این حرکت از سوی معاملهگر مبلغی را بهعنوان مزد خود دریافت میکنند. بهعنوان مثال، یکی از بازیگران ارزی میگوید که یک کمیسیونبگیر در ازای فروش صد هزار دلار برای یک معاملهگر حدود صد هزار تومان دریافت میکند. این در حالی است که برخی دیگر از آنها به گونه دیگر و با مبالغ متفاوتی مزد خود را دریافت میکنند.
دسته دوم کمیسیونبگیرها کسانی هستند که بیشتر با مردم عادی سر و کار دارند و سود خود را از همین افراد دریافت میکنند. دسته حاضر بیشتر در راسته خیابان فردوسی حاضر هستند و معمولا به عابران پیاده پیشنهاد میدهند که با قیمت بالاتر یا پایینتری ارز آنها را بخرند یا بفروشند. تاکتیک و جمله معمول آنها به این گونه است: «ارز شما را بالاتر از قیمت بازار خریداریم یا ارز خود را با قیمت پایینتری نسبت به بازار به شما میفروشیم.»
در ازای این موضوع، آنها به مشتری میگویند که مقداری وجه ریالی را بهعنوان پاداش و مزد خود دریافت میکنند. بهعنوان مثال، اگر شما 100 دلار داشته باشید و قیمت خرید این ارز بر تابلوی صرافیها 3 هزار و 525 تومان باشد، کمیسیونبگیر اظهار میکند که ارز شما را با قیمت 3 هزار و 530 تومان خریداری میکند. در این شرایط، اگر شما ارز خود را به صرافی بفروشید، مبلغ 352 هزار و 500 تومان دریافت خواهید کرد. ولی اگر ارز خود را به کمیسیونبگیر بفروشید، قاعدتا باید مبلغ 353 هزار تومان تحویل بگیرید. با این حال، کمیسیونبگیر پس از معامله در ازای این معامله از شما در خواست 5 تا 15 هزار تومان پول کرده و از این طریق کسب سود میکند. آنها میگویند این مبلغ حق کمیسیون معامله است. مشاهدات چند هفته گذشته نشان میدهد که در بازار ارز، تعداد کمیسیونبگیرهای دسته اول کاهش پیدا کرده است، ولی تغییری در تعداد افراد دسته دوم مشاهده نشده است. شاید مهمترین دلیل کاهش نیافتن دسته دوم به خرد بودن فعالیت آنها مربوط باشد. به گفته یکی از این کمیسیونبگیرها، غیر از این کار قادر به انجام فعالیت دیگری نیست و تنها به دلیل بیکاری، در بازار باقی مانده و به سود محدودی دل خوش کرده است. به گفته او مردم نیز این روزها بیشتر ترجیح میدهند که از صرافیها ارز خود را تهیه کنند تا از کمیسیونبگیرها.
معاملهگران فردایی کسانی هستند که براساس انتظارات خود اقدام به خرید و فروش دلار میکنند.
این دسته در بازار براساس پیشبینی خود ارز امروز را برای فردا خرید یا فروش میکنند و سود و زیان این معامله را دریافت میکنند. به زبان سادهتر، اگر پیشبینی معاملهگر محقق شود، او در ازای آن سود دریافت کرده و اگر پیشبینی او محقق نشود، باید ضرر آن را پرداخت کند. بهعنوان مثال، یک معاملهگر زمانی که قیمت دلار در بازار 3 هزار و 530 تومان است، دلار فردا را با قیمت 3 هزار و 531 تومان خریداری میکند. در این فضا، اگر روز بعد قیمت دلار به بالای عدد دوم برسد، معاملهگر سود کرده است و اگر به زیر 3 هزار و 530 تومان برود، او دچار ضرر خواهد شد.
در چند هفته گذشته به واسطه کاهش دامنه نوسانات، معاملهگران فردایی ناچار شدند که با فاصله کمتری نسبت به نرخ معاملات نقدی اقدام به خرید و فروش دلار کنند؛ در واقع میتوان گفت معاملهگران فردایی شرایط بنیادی بازار را که بیشتر در نرخ معاملات نقدی مشاهده میشود پذیرفتهاند و به سودهای محدودتر دل خوش کردهاند. نفوذ کمتر معاملهگران فردایی و کاهش نوسانات منجر به افت حجم معاملات فردایی شده است.
فعالیت معاملهگران امروزی تقریبا شبیه به معاملهگران فردایی است؛ با این تفاوت که تسویه این معاملات در همان روز و عمدتا ساعت 3 بعدازظهر انجام میشود.
این معاملهگران کسانی هستند که با ارزهای اصلی چون یورو و دلار سر و کار چندانی ندارند و بیشتر سعی میکنند از طریق معامله با ارزهایی چون لیر ترکیه، دلار کانادا، دلار استرالیا و کرون سوئد کسب سود کنند. تعداد این معاملهگران نسبت به افرادی که دلار معامله میکنند، بسیار کمتر است و همین موضوع موجب میشود که در قیمتگذاری ارزهای یاد شده کمی قدرت مانور بیشتری داشته باشند. البته از آن سو تعداد مشتریان این دسته نیز کمتر است. فعالیت متفرقهکارها در یک هفته گذشته تغییر چندانی نداشته است و آنها مطابق سابق کار خود را ادامه دادهاند. در این بازار جدا از نفوذ آنها، تغییر و تحولات بازارهای جهانی نیز در تعیین قیمتها موثر است.
قیمت حواله درهم در بازار داخلی نقش بسیار مهمی در نوسانات دلار دارد. از این رو، دستهای از معاملهگران که در بازار خرید و فروش درهم را انجام میدهند، با نام «درهمکار» شناخته میشوند. این دسته از معاملهگران معمولا در منطقه دبی نیز فعالیت دارند و نقش یک واسطه را ایفا میکنند. فعالیت درهمکاران در یک هفته گذشته در بازار به میزان اندکی کاهش یافته است.