عباسعلی حقانینسب، دربارهی اهمیت نقد شوندگی در بازار سرمایه، اظهار کرد: اصل نقدشوندگی باید اولویت اول بازار سرمایه قرار گیرد، چرا که بازار محلی است که عرضهکنندگان و متقاضیان با هم دادوستد دارند، پس مهمترین موضوع نقدشوندگی است. من اعتقاد دارم که بستن نماد و بلوکهکردن منابع مردم به نقدشوندگی آسیب میزند و در برخی موارد مصداق دخالت در بازار است.
وی افزود: همانطور که شاپور محمدی در ابتدای ریاستش در سازمان بورس مطرح کرد سازمان باید به دنبال این باشد که مهمترین اصل بازار که همان نقدشوندگی است را احیاء کند. در نتیجه باید اینطور باشد که هر مشکلی که در بازار سهام ایجاد میشود اول به این موضوع توجه شود که آیا آن موضوع به نقدشوندگی سهم ضربه میزند یا خیر. اگر به نقدشوندگی ضربه نمیزد موضوعات دیگری مانند شفافیت و تامین مالی را در اولویت قرار دهیم.
این کارشناس بازار سرمایه، افزود: در حال حاضر سه چیز به بازار سرمایه ما لطمه میزند یکی بحث توقف نمادها و موضوع دوم وجود دامنه نوسان و مبحث بعدی وجود حجم مبناست. متاسفانه در مورد بعضی از این موضوعات به صورت سلیقهای تصمیمگیری میشود.
حقانینسب اظهار کرد: به نظر من باید رتبه کارمندان و مدیران براساس این معیار دستهبندی شود که چقدر به نقدشوندگی بازار کمک کردهاند، چرا که تمام این موانع نقدشوندگی بازار هم فقط توسط مدیرانی انجام شده که سعی کردهاند به نوعی شاخص را کنترل کنند البته شاید اهدافِ خاصی هم با حسن نیت صورت گرفته باشد.
وی با بیان اینکه باید به موضوع حاکمیت شرکتی بیشتر توجه شود، گفت: خیلی از مدیران به ویژه در بحث افزایش سرمایهها و حق تقدمهای استفاده نشده عملا منافع سهامداران خود را در نظر نمیگیرند. سازمان بورس باید به این موضوع توجه ویژهای داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: قانونی در بازار سرمایه وجود دارد که در آن سهامدار عمده ملزم است زمانی که افزایش سرمایه اتفاق میافتد حق تقدمهای استفاده نشده را خریداری کند در این موضوع منافع سهامداران در حق تقدمهای استفاده نشده به طرقی زیرپا گذاشته میشود.
حقانینسب گفت: به تازگی هم جایزه نوبل به افرادی تعلق گرفت که در حوزه تئوری قراردادها کار کردند. ما میتوانیم در بازار سرمایه به تضاد منافع سهامداران و مدیران توجه کنیم و این موضوع را تبدیل به همسویی منافع آن ها کنیم. این جایزه نوبل نشان میدهد چقدر دنیا و اقتصاددانانِ جهان به این موضوع اعتقاد دارند که مدیران همیشه نماینده سهامداران خرد نبوده اند، حتی در مواردی نماینده سهامداران عمده هم نبودند و در برخی از موارد سعی کردند که در راستای منافع خود هزینههای بالایی را به سهامداران تحمیل کنند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: البته رییس سازمان بورس به این موضوعات تاکید زیادی دارد و ما اعتقاد داریم که در این مسیر باید حرکت شود. اجرای حاکمیت شرکتی فلسفهای دارد در راستای سیاست فساد ساختاری، چرا که از این طریق مدافع حقوق سهامداران هستیم.
وی تاکید کرد: ما از سازمان بورس انتظار داریم که زمینهای را ایجاد نکند حقتقدمهای سهامداران که به دلیل مشکلِ مالی حق تقدم خود را نمیتوانند بخرند به ثمنبخس فروخته شود، چرا که وقتی مدیران شرکتها اختیار فروش حقتقدمها را در اختیار میگیرند ممکن است در راستای منافع سهامداران عمده یا در راستای منافع خود استفاده کنند.
حقانینسب اضافه کرد: مسوولان شرکتها باید بازاریابی کاملی را برای فروش حقتقدمهای خود انجام دهند و آن را به بهترین قیمت بفروشند. سازمان نیز باید زمینههای لازم را برای فروش درست حق تقدمها را مهیا کند. مثلا اگر حق تقدم استفاده نشدهای باید به صورت بلوکی فروخته شود، این کار انجام شود چرا که در درصدهای مدیریتی حق تقدم استفاده نشده به قیمت بالاتری از قیمت تابلو فروخته میشود.