کوارتز شیاردار
کوارتز شیاردار،
کریستال روشنی است که دارای شیارهای طلایی یا
قرمزرنگ است. این رشتهها بهشدت و برقدرت عبور
کریستال میافزایند، زیرا جریانهای تندی از بارهای الکتریکی را حمل
میکنند
و درمان را سریع میکنند.
اختلافی در بین رنگهای
روشنتر (نقرهای) و رنگهای گرمتر و تیرهتر (طلایی و
قرمز) موجود است که برروی ارتعاشات اثر میگذارد، بهطوریکه رنگهای
نقرهای آرامتر هستند درحالیکه رنگهای قرمز و طلایی با احساسات
شدیدتری
در ارتباط هستند. اثرات موجود در کوارتز شیاردار بسیار باارزش
هستند.
گاه این اثرات، نقشهای زیبا و علایمی را بهوجود میآورند که
حوزههایی
با قدرتهای مغناطیسی را ایجاد میکنند.
کلید رمز در زمینه
قدرت و انرژی درمانکننده کوارتز شیاردار، جریانهای الکتریکی
منتشره از این سنگ است که آشفتگیهای موجود در بدن را تغییر شکل
میدهد
و به ساختن سلولهای سالم در بافت و اعضاء آلوده کمک میکنند. بهخاطر رنگ
طلایی، میتوان از کریستال شیاردار برروی چاکرای سوم (منطقه ناف و
سْولِرپلِکسْوس)، استفاده کرد و بدینوسیله، اضطراب و ترس را از
میان
برداشته، به ایجاد تعادل و قدرت کمک کرد.
اگر قلبی غمگین یا
ضعیف بوده باشد، شما میتوانید از کریستال شیاردار، برای کار بر
روی قلب خود (و چاکرای قلب) استفاده میکنید. کوارتز شیاردار دارای اثرات
متعادلکننده و درمان کننده فوقالعادهای است.
تورمالین
کوارتز
تورمالین کوارتز،
کوارتز شفافی است که دارای سوزنهایی از تورمالین سیاه است، بدین جهت
دارای قدرت مضاعف و دوبرابری است، مجموعه نیروهای
کریستال شفاف و تورمالین سیاه، برروی قانون تضادها و قطبیت، عمل میکند.
تورمالین کوارتز کمک میکند تا شرطهای قدیمی را که مانع از رشد و
پیشرفت ما هستند، رها کنیم. تورمالین کوارتز، اُرا را متعادل میسازد و
دارای قدرت الکتریکی بسیار زیادی است و بسیار حساس است.
الماس
الماس
بالاترین مظهر نور سفید، نور عاملگیر است.
الماس سلطان رنگها،
گرانترین و پرقدرتترین سنگ است و بالاترین علامت شفافیت،
خلوص، نورافشانی و تلالو است. الماس مظهری از تمرکز خالص انرژی
است
که از جنبه الهی خواسته، سرچشمه میگیرد و موجب هماهنگشدن قلب و
خواسته،
با ذهن الهی میشود و باعث بهوجودآوردن مثلث کمال میشود. هفت
طیف،
با یکدیگر مخلوط میشوند و وحدت کیهانی را ایجاد میکنند و الماس
دارای
همه نسبتها و کیفیتها، در جهت مرحله کمال، در قلمرو معدنیهاست.
الماس
جواهری با بالاترین قدرت است و حوزه فعالیت آن نامحدود است.
برخلاف سایر سنگها،
الماس از ذغالسنگ بهوجود میآید که بر اثر صیقل خوردنها و
تراشهای بینهایت، درخشش غیرقابل تصوری بهدستآوردهاست. الماس دارای
قدرت درمانکننده فوقالعادهای است، بیشتر بیماریها را درمان میکند
و محافظتکننده بزرگی در مقابل ارتعاشات و افکار منفی است. الماس سخت
و تیز است و تمامی تصورات بیپایه را قطع میکند و ما را به کرانه دیگر
روشنبینی میرساند. دارای شفافیت خالص و انعکاسی است که هرچیز
را
میبرد، در ضمن هیچچیز نمیتواند الماس را ببرد.
مظهر بالاترین
تغییرات است، زیرا از زغالسنگ آغاز میکند و بهصورت درخشانترین
جواهر، با ابعاد متعدد درمیآید. ابعاد الماس (که اجازه میدهند تا
نور به درونش راه یابد و نور را از همه جهات منعکس میکنند)،
بیانگر
این نکته هستند که پنجرههای زیادی را بگشاییم، و از هر سو بدرخشیم.
مرحلهای از آگاهی موجود است که در خلوص منقسمنشده آن، جایی برای
دوگانگی فاعلی و مفعولی وجود ندارد. خلوص این مرحله از آگاهی را
بهعنوان
درخشش بهسوی همه جهات و نفوذ در هر چیز بهکمک روشنایی تلقی میکنند.
در این مرحله روشنبینی
حاصل شدهاست. کسانی که به این مرحله از آگاهی رسیدهاند،
سنگ فلاسفه یا جوهر باارزش خویش را یافتهاند. روزگاری پادشاهی
در
هند زندگی میکرد که به ثروت خود بسیار میبالید. روزی یک یوگی به او
چنین
گفت: مگذار که ثروت موجود، چشمهایت را کور کند.
پادشاه چنین پاسخ داد:
اگر بتوانی به من راهحلی نشان دهی و نصیحتی بنمایی که
بتوانم با توجه به طبیعت و ظرفیتم آن را بهکاربندم، بدون اینکه
زندگی خارجی خود را تغییر دهم، آن نصیحت را میپذیرم و بهکارمیبندم.
یوگی که به علاقه
پادشاه نسبت به جواهرات آگاه بود، از این علاقه در جهت مثبت و
برای تشویق او به مدیتیشن استفاده کرد و برطبق رسوم، کوشید تا
نقطه
ضعف را به منشاء قدرت تبدیل کند.
او به پادشاه چنین
توصیه کرد: به الماسهای دستبندتان نگاه کنید، ذهنتان را
روی آنها متمرکز سازید و بهاین نحو مدیتیشن کنید. خواهید دید
که
الماسها، تلالو رنگهای قوسوقزح را به نظرتان خواهندآورد، با اینهمه
این
رنگها که قلبتان را شاد میسازند، از خود هیچ کیفیتی ندارند. تنها
ذهن،
جواهر درخشندهای است و همه چیز واقعیت موقتی خود را از آن به امانت
میگیرد.
پادشاه به نحوی که
یوگی به او گفتهبود، تمرکز برروی الماسهای دستبند را که در
دست چپ خود داشت شروع کرد و بدین ترتیب مدیتیشن را آغار کرد و
ادامه
داد، تا به جاییکه ذهنش خلوص و درخشندگی کامل و بینقص جواهر را
بهدستآورد
و خود به الماس تبدیل شد.
فردی که سنگ فلاسفه
را یافتهاست و جواهر درخشان ذهن روشنبین شده را در درون قلب
خود پیدا کردهاست، آگاهی فناپذیر را به آگاهی فناناپذیر تبدیل میکند
و لایتناهی را در محدود مشاهده میکند. این آموزش از طریق الماس است
که توسط بودائیان تبتی، تعلیم داده میشود.
ما همگی الماسهایی
هستیم که درحالحاضر برش و صیقل نخوردهایم. ما باید مراحل
مختلفی را بگذرانیم تا به مرحله زیبایی و کمال خویش برسیم. بیایید تا
نسبت به این مرحله عناد نورزیم، بلکه در مقابل هریک از این مراحل
سپاسگزار باشیم، زیرا هریک از این مراحل، کمک خواهند کرد که به هدف
خویش،
که مرحله کامل روشنبینی است دست یابیم.
از زمانهای قدیم،
اعتقاد بر این بودهاست که سنگها دارای قدرت مافوق طبیعی هستند
و برروی جنبههای مختلف زندگی ما تاثیرات زیادی برجا میگذارند.
سنگها موجودات زندهای هستند که میتپند، میدرخشند و بادرجات
مختلف،
ارتعاشاتی را پخش میکنند. سنگها، حوزههای قوی انرژی را ایجاد
میکنند
و بهما امکان میدهند تا با انرژی آنها خود را شارژ کنیم، استعدادهای
ما را فعال میسازند، موجب آرامش و راحتی ما میشوند، ما را درمان میکنند
و از طریق خلوص و هدایت انوارشان ما را متعادل میسازند و از وراء
سطوح خویش، تنوع بیپایان جنبههای مختلف ما را بیان میکنند