از نظر ترکيب شيميايى و کانى شناسى،
زمرد با فرمول Be3Al2(SiO3)6 از بريليوم، آلومينيوم و سيليکات تشکيل شده است که به همراه
آكوامارين آبى، مورگانيت صورتى، هليودور طلايى و
بریل با رنگ پريده سبز به خانواده
بریل تعلق دارد.
بریل خالص بى رنگ است. اضافه شدن مقادير ناچيزى کروم و واناديوم، رنگ سبز زيباى
زمرد را پديد مى آورد. واژه زمرد از کلمه يونانى اسماراگدوس SMARAGDOS به معنى سبز گرفته شده است.
رنگ سبز با شکوه زمرد، رنگى است که عشق طبيعت را تجلى مى بخشد. گفته مى شود رنگ سبز باعث شادى شده، هيچگاه چشمها را خسته نمى کند. سبز هميشه بعنوان رنگ تازگى و حيات شناخته مى شود. رنگ سبز
زمرد، رنگ بهار و زندگى است که براى قرنها رنگ زيبايى و عشق جاودانى بوده است. در روم باستان، سبز رنگ ونوس خداى عشق و زيبايى بود. امروزه نيز رنگ سبز جايگاه خاصى در بسيارى از فرهنگها و مذاهب دارد. به عنوان مثال در اسلام، رنگ سبز رنگ مقدسى است. بسيارى از کشورهاى مسلمان در پرچم کشورشان از اين رنگ به عنوان نشانه وحدت و يگانگى در ايمان استفاده مى کنند.
اين رنگ همچنين در کليساى کاتوليک به عنوان برترين رنگ مذهبى در نظر گرفته مى شود. رنگ
زمرد در برابر نور خورشيد و يا نور مصنوعى و دما استوار مى ماند و رنگى است به نسبت پايدار که تنها در گرماى 700 تا 800 درجه سانتى گراد تغيير پذير است. سيستم تبلور زمرد هگزاگونال و سختى آن بين 8-7.5 است. بنابراين از کوارتز سخت تر است. وزن مخصوص آن 78/2-68/2 بوده، کليواژ ندارد و به طور معمول پديده فلورسانس نشان نمى دهد. درخشش با روح و شعف انگيز زمرد، آن را گوهرى بى بدل ساخته است. با اين حال انواع مرغوب اين گوهر به شدت کمياب هستند.
کريستالهاى زمرد اغلب داراى ناپاکيها و ادخال هايى هستند که نشانه اوضاع آشفته خاستگاه آنهاست. اين ادخالها در صورتى که در حد معينى باشند به هيچ وجه از ارزش و بهاى زمرد نمى کاهند، به طورى که زمردى با رنگ سبز زنده و حاوى ادخال، ارزشى به مراتب بيش از
زمرد فاقد ادخال و ناپاکى اما با رنگ پريده دارد. در صورتى که اگر با ذره بين يا ميکروسکوپ زمرد را از نزديک نگاه کنيم، اطلاعاتى در مورد روند پيدايش و تشکيل آن به دست خواهيم آورد. ادخالها ممکن است حبابهاى کوچک گاز، شکافهاى پرشده، کريستالهاى بسيار ريز و غيره باشند.
گوهرشناسان براى اين ادخالها تعبيرى در حد شاعرانه در نظر گرفته و در مورد زمرد آنها را ژاردن Jardin، گاردن Garden، يا باغچه مى گويند و از آن به عنوان ابزارى جهت تشخيص کريستالهايى که به صورت طبيعى رشد کرده اند، بهره مى برند. زمردهايى طبيعى فاقد ادخال با کيفيت و رنگ خوب همانطور که گفته شد بسيار کمياب هستند و ارزش آنها حتى از الماس بالاتر است. ادخالهايى که در زير ميکروسکوپ به صورت حفرات دندانه دار مشاهده مى شوند. شاخص زمردهاى کلمبيايى هستند که مشهورترين زمردها به اين کشور تعلق دارند. کشور کلمبيا در آمريکاى جنوبى، در صدر کشورهاى توليدکننده
زمرد جان قرار دارد. حدود 150 ذخيره زمزد در اين کشور شناخته شده که مهمترين و مشهورترين اين ذخاير، معادن موزوMuzo و شيوور Chivor هستند که در زمانهاى گذشته توسط تمدن اينکاها، معدنکارى و استخراج مى شده اند. از نظر اقتصادى مهمترين معدن کلمبيا، معدن کاسکيوز Coscuze است که به صورت تقريبى حدود سه چهارم زمزد توليدى کلمبيا از اين معدن استخراج مى شود.
زمردهای کلمبیايي از
زمردهای کلمبیايي از زمردهاى ديگر کشورها کاملا متمايز هستند و به جرات مى توان گفت که مرغوبترين و خوشرنگ ترين
زمردها، به کلمبيا تعلق دارد. علاوه بر اين، گاهى اوقات از معادن اين کشور، زمردهاى بسيار نادرى استحصال مى شود تحت نام زمردهاى تريپيک trapiche که از مرکز آنها 6 پرتو ساطع مى شود. با اين که بى شک خاستگاه بهترين زمردها، کشور کلمبياست، مکان پيدايش يک سنگ هرگز بعنوان ضمانتى براى کيفيت آن در نظر گرفته نمى شود. چه اين که زمردهاى مرغوب ديگرى نيز در کشورهاى زامبيا، برزيل، زيمباوه، ماداگاسکار، پاکستان،هندوستان، افغانستان و روسيه يافت مى شوند. کشورهاى زامبيا، برزيل و زيمباوه از شهرت بالايى در تجارت بين المللى زمردهاى مرغوب برخوردارند. رنگ اين زمردها تيره تر از انواع کلمبيايى بوده، ته رنگ آبى دارند. زمردهاى مرغوب در اندازه هاى کوچک با رنگهاى بسيار زنده و ته رنگ زرد از معدن مشهورى در زيمباوه با نام سانداوانا Sandawana استخراج مى شوند.
همچنين کشور برزيل که در همسايگى کلمبيا قرار دارد. زمزدهايى با رنگ سبز بسيار زيبا از معدن نوا ارال اNova Era استخراج مى کند، در اين کشور زمردهاى بسيار کمياب چشم گربه اى و ستاره اى با 6 پرتو استخراج مى شود. امروز به برکت زمردهاى يافت شده در کشورهاى آفريقايى و برزيل، ميزان زمرد در بازار افزايش يافته که موجب خرسندى دوستداران اين گوهر شده است. در حالى که سختى بالاى زمرد (8-7.5) تا حدود زيادى مانع خراش ديدن اين گوهر با ارزش مى شودف قابليت شکنندگى آن بخاطر شکافهاى موجود، تراش ديدن، سوارکردن و پاک کردن آن را نسبتا مشکل کرده است. حتى براى يک تراش دهنده خبره، تراش
زمرد کار دشوارى بحساب مى آيد نخست به خاطر قيمت بالاى کريستال هاى خام و دوم به دليل وجود ادخالها، اما با وجود اين موانع، از عشق و علاقه تراش دهندگان ذره اى نکاسته، آنها تراش خاصى را براى اين گوهر بکار مى برند با نام تراش زمردى يا تراش چهارگوش که در اصل يکى از طرحهاى تراش پلکانى است که در اين تراش، گوشه هاى زمرد به صفحاتى مزين مى شود که علاوه بر تشديد زيبايى آن، مقاومت آن را در برابر فشارهاى مکانيکى و عوامل فيزيکى افزايش مى دهد.
همچنين
زمردها به روشهاى ديگرى نيز تراش داده مى شوند و در صورتى که کريستالهاى خام حاوى ادخال و ناپاکيهاى فراوانى باشد، تراش کابوشن Cabochon (تراش گرد) را براى آن در نظر مى گيرند (تراشى است به صورت نيمکره که با قاعده هاى دايره يا بيضى انجام مى شود و بيشترين کاربرد را جهت انگشترى دارد).
نام نويسنده : شيما شمالى
بيست و ششمين گردهمايى علوم زمين شناسى سازمان زمين شناسى کشور