مجموعه مسائل واقعي مانند افزايش قيمت طلا در بازارهاي جهاني، اعمال سياستهاي پولي انبساطي و ركود نسبي در بازارهاي موازي گرفته تا مسائل رواني مانند بالا گرفتن بحث تغيير واحد پول ملي و سوداگري در بازار داخلي، التهاب آفريني جريان سوداگرانه داخلي و ناكارآمدي ابزارهاي ارتباطي بانك مركزي در مديريت افكار عمومي همه و همه عواملي هستند كه دست به دست هم دادهاند تا بازار روند عرضه و تقاضاي سكه در ايران دستخوش التهاب و اختلال شود.
اتفاقات و التهابات اخير در بازار داخلي سكه را ميتوان يكي از نمونههاي بارز غلبه فضاي رواني جامعه بر عقلانيت اقتصادي قلمداد كرد؛ مجموعه مسائل واقعي مانند افزايش قيمت طلا در بازارهاي جهاني، اعمال سياستهاي پولي انبساطي و ركود نسبي در بازارهاي موازي گرفته تا مسائل رواني مانند بالا گرفتن بحث تغيير واحد پول ملي و سوداگري در بازار داخلي، التهاب آفريني جريان سوداگرانه داخلي و ناكارآمدي ابزارهاي ارتباطي بانك مركزي در مديريت افكار عمومي همه و همه عواملي هستند كه دست به دست هم دادهاند تا بازار روند عرضه و تقاضاي سكه در ايران دستخوش التهاب و اختلال شود.
در اين ميان به نظر ميرسد عدم تفكيك ريشهها و علل اقتصادي از محركهاي رواني در دو حوزه به تشديد فضاي ناآرام و استمرار وضعيت هفتههاي اخير در بازار داخلي دامن زده و همچنان نيز ميزند.در يك سوي ماجرا سرمايهگذاران و دلالان حرفهاي طلا و سكه قرار دارند كه نه با هدف تبديل داراييهاي نامطمئن خود به دارايي كم ريسك تري مانند طلا بلكه با هدف نوسان گيري از قيمتها، سعي دارند با بهانه قرار دادن افزايش قيمت طلا دربازارهاي جهاني و با سوء استفاده از فشار رواني فراواني كه رسانهها به غلط به بانك مركزي براي وادار ساختن اين نهاد به افزايش حجم طلا و سكه تزريقي به بازار وارد ميكنند، سهم بيشتري از ذخائر ارزي خزانه كشور را در خانههايشان براي روزهاي آينده ذخيره كنند.
در اين ميان هم به نظر ميرسد رسانههاي متعددي با تحليلهايي متفاوت، خواسته يا ناخواسته با اين جريان همراه شدهاند و هر روز با رصد لحظهاي قيمتها و به تصوير كشيدن جنبههاي ناخوشايند سوداگريهاي موجود در بازار، بانك مركزي را هرچه سريعتر در مسير حراج بيشتر ذخائر طلاي خود حركت ميدهند.در اين راستا شايد بيراه نباشد توجه اين رسانهها را به اين موضوع جلب كرد كه پيش از افزايش حجم عرضهها نيز برخي كارشناسان هشدار ميدادند كه چاره وضعيت موجود، تنها چوب حراج زدن به ذخائر ارزي كشور نيست و بايد مشكل را در علل ماجرا جست و چاره كرد و در معلولها متوقف نماند. اين سخنان در فضاي ملتهب بازار كه دائما هم بر آتش التهاب آن دميده ميشد، چندان شنيده نشد و بانك مركزي هم كه خود را در برابر سيل تقاضا و فشار رواني حاصل از آن تنها ميديد، چاره را در گشودن درهاي خزانه يافت. اما حال كه با گذشت چند روز از دور جديد عرضه سكه و شمش طلا از سوي بانك مركزي، قيمتها كم و بيش در همان مدار حبابي چرخ ميزنند و با وجود اينكه درهاي خزانه بر همان پاشنه ميچرخد، اندك اندك فضا و شرايط براي طرح سوالات اساسي فراهمتر شده است؛ پرسشهايي مانند اينكه تقاضاي واقعي براي طلا و سكه در بازار ايران چه مقدار است؟ كاهش نرخ سود سپردههاي بانكي و خروج نقدينگي از بانكها در جريان يافتن سيل نقدينگي سرگردان چه نقشي دارد؟
سهم ركود موجود در بازارهاي جايگزين از قبيل بازار سرمايه و... در ادامه جولان اين نقدينگي سرگردان چه ميزان است؟ و از همه مهمتر اينكه براي جمع آوري اين حجم نقدينگي بيآشيان چه بايد كرد؟ قطعا براي يافتن پاسخهاي روشني كه علامت سوالهاي موجود را پاك كند، زمان زيادي در اختيار نيست واي بسا اساسا ضرورتي هم براي صرف زمان زياد وجود نداشته باشد چرا كه اغلب كارشناسان و حتي عده زيادي از مسئولان اقتصادي كشور بر اين مسئله اتفاق نظر دارند كه ريشه اصلي وضعيت موجود در بازار سكه، سياستهاي انبساطي است كه در حوزه پولي اتخاذ شده است و در صورت عدم تصحيح اين سياستها يا در پيش گرفتن به موقع اقدامات خنثي ساز، اين پيامدهاي اين سياستها در آينده هم عوارض فراواني براي اقتصاد كشور به دنبال خواهد داشت.كافي است تصور كنيم كه با فرونشستن تب تند بازار سكه، نقدينگي سيال بازار كه با نوسان گيري از قيمتها در بازار سكه و دريافت يارانههاي نقدي ماهانه، هر روز بر حجم آن نيز افزوده شده به سراغ بازاري مانند مسكن برود.
در اين صورت نتايج به مراتب نگرانكنندهتري به دنبال خواهد داشت چرا كه در چنين مواقعي امكان واردات و افزايش عرضه هم وجود ندارد. از اين رو به نظر ميرسد بانك مركزي بيش و پيش از آنكه به دنبال افزايش عرضه سكه به بازار باشد بايد با اتخاذ تدابيري عاجل در كوتاهمدت از قبيل انتشار اوراق مشاركت و تعريف سپردههاي ويژه با سود بالا در شبكه بانكي دست كم قدري از اين نقدينگي سيال را جمع آوري كند تا بتوان در ميان مدت به راهكارهاي ديگري مانند تصحيح بسته سياستي سال جاري پرداخت.
سروش صاحب فصول
۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۹:۱۷:۴۰ بعد از ظهر