کاربرد فلزات و سنگهای قیمتی نمادی از عشق به زیبایی و ارائه طرحهای جدید و انعطافناپذیر است و سبب شکلگیری سبک بینظیری در ساخت جواهرات شده است که به الساندرو ولتری Alessandro Velletri تعلق دارد.
فلزات و سنگهای بیروح در دستان ولتری حیات تازهای میگیرند. جواهراتش دیدگان را خیره میکند و چنین جاذبهای تنها ناشی از درخشش ذاتی سنگهای گران قیمت نیست، بلکه این زیبایی احساس برانگیز متغیر و فوقالعاده طرحهایش است که انسان را با تمامی وجود مفتون خود میکند و چنین است که ولتری طراح چیمنتو Chimento در ایتالیا به طرز قابل تحسینی در کار خود موفق است.
او در این رابطه میگوید: من همواره شیفته هنرهای تزیینی و صنایع دستی بودهام که از جمله خصوصیات بارز فرهنگ ایتالیا محسوب میشوند. علاقه مزبور، سبب شد تا پس از پایان دوران دبیرستان، به تحصیل در رشته هنر پرداخته و در بخش طراحی جواهر وابسته به انستیتو طراحی اروپا در رم، قبل از آنکه در همان جا به تدریس مشغول شود، تخصص بگیرد. او در سال ۱۹۸۷ بهطور رسمی به عنوان طراح، فعالیت خود را حدود ۱۶ سال پیش در آتلیه جواهرساز مشهوری در رم آغاز کرد.
دوران کودکیش در شهری واقع در حومه رم سپری شد. هنگامی که دوران دانشجویی خود را در رم میگذراند، واقعهای مسیر آیندهاش را تغییر داد. همکلاسیش از او درخواست کرد تا با خانوادهاش که سرپرستی آتلیهای را بر عهده داشتند، همکاری کند. پس از مصاحبه دوران شاگردی و آشنایی او با حرفه جواهرسازی، تمامی مراحل ساخت یک جواهر شروع شد. متخصصانی همچون طراح شرکت و دیگر معلمان در آموزش او تاثیر بهسزایی داشتند و بر آگاهی او نسبت به نیاز مستمر به نوآوری و عرضه طرحهایی بهتر افزودند. در چنین شرایطی پذیرش ایدههای نوین اهمیت به تاریخ، به عنوان منبعی گرانبها و الهامبخش از جمله تاریخ جواهرات، معماری و هنرهای تزیینی، کسب اطلاع از وضعیت گذشته و فرهنگی جامعه، ارج و منزلت بسیاری یافتند. ترکیب سبکهای مختلف زندگی در حال و گذشته، سنت و تکنولوژی، ویژگیهای متناقض جهانی به شمار میآیند که ما هم اکنون در آن به سر میبریم. جاذبه این شرایط در نزد او سبب ارائه طرحهایی شد که از طلا و پلاتینیوم ساخته شده و مزین به الماس و مروارید بودند و در نهایت جوایزی را به خود اختصاص دادند. اولین جایزه در سال ۱۹۸۶ هنگامیکه در دانشگاه رم به سر میبرد، به او اهدا شد. نام این جایزه آرماندوسیمونی Armando Simoni بود و آخرین جایزه را به عنوان فینالیست در مسابقه بینالمللی ۲۰۰۱ برای طرح جواهری که در آن مرواریدهای اتوپیا به کار رفته بود، کسب کرد.
آثار او نه تنها رقیب ساختههای هنرمندان مستعد ایتالیایی به شمار میآید بلکه در مقابل طرحهای طراحان بینالمللی کشورهایی مانند: استرالیا و شهرهایی چون توکیو و... عرض اندام میکند و حتی در مقایسه با بسیاری از آنها از جذابیت چشمگیری برخوردار است.
از نظر او، آن دسته از جواهراتش که به آنها جایزه تعلق گرفته است همگی از خصوصیت مشترکی بهرهمند هستند. طرحی هماهنگ و مشخص، ترکیبی از ساختار و دکوراسیون همراه با تاثیر عینی فوقالعاده از جمله ویژگیهایی هستند که در تمامی آثارش به چشم میخورند.
نظر ولتری همواره معطوف به ارائه طرحهایی بوده است که در نوع خود بی نظیرند و حیاتی جاودانه خواهند داشت. او از عرضه جواهراتی که به زودی جاذبهشان را از دست داده و از مد میافتند، دوری میکند.
از این رو، به کارگیری منطقی ترکیبی از طراحی، نوآوری و مهارت را موجب ارائه جواهراتی نادر و کمیاب میداند. روش او در این رابطه با شیوه کارفرمایی او یعنی چیمنتو Chimento هماهنگی دارد.
شرکت چیمنتو در سال ۱۹۶۴ تحت نظارت آدریانوچیمنتو و خواهرش آنتونیت تاسیس شد. نظر آنها به خلق آثار دست ساز، (بسیار با کیفیت) در قالب طرحهای متداول ایتالیایی معطوف بود. آشنایی ولتری با این شرکت از طریق ملاقات نماینده آنه در جواهرفروشی بود که پیش از این، با او همکار بود. او میگوید: با شرکتهای خارجی و ایتالیایی بسیاری کار کردهام و همچنین مدرس انستیتوی طراحی در اروپا (رم) بودم. در سال ۱۹۹۳ به عنوان مشاور، همکاری با چیمنتو را آغاز کردم و سپس به طور رسمی به استخدام آنجا درآمدم.
رابطه ولتری با این شرکت با گذشت سالها عمیقتر شد به ویژه آنکه حس اطمینان به او، انگیزه مهمی در ادامه کار با آنها محسوب میشد. از طرفی، علاقه بسیار خانوادهاش به هنر و فرهنگ، الهامبخش او در انتخاب این نوع شیوه زندگی به شمار میرود. از نظر ولتری، عشق شدید به طراحی هنری، که به دست خود تجدید حیات مییابد، سبب میشود تا هر بار قطعهای از جواهر خلق شود و همراه با آن ایده جدید، جنبه واقعی و عینی پیدا کند و جاذبه آن موجب لذت و شادی فردی شود.
با وجود دریافت جوایز بسیار، ولتری ساعتهای متمادی به طراحی مشغول است. او مجرد است و دنیای خود را بزرگ و در عین حال کوچک فرض میکند که در آن با بسیاری از افراد رابطهای صمیمی دارد، کسانی که در لحظات دشوار همانند افراد خانواده از او حمایت میکنند و او خود را از این جهت سعادتمند مییابد.
عصر وروم
پاتریک شوارز Patrick Schwarz در چهار روز اول نمایشگاه جهانی بازل Basel سال ۲۰۰۶ جلساتی را برگزار کرد که از ساعت ۸ صبح الی ۷ شب ادامه داشت. نماینده جدید اترنا Eterna اگرچه فرصت تحقیق درباره دیگر بخشهای نمایشگاه را نداشت، اما با وجود آنکه تنها ۴ روز متصدی این کار شده بود با لبخند همیشگی خود و فراهم کردن برخی سرگرمیها، سعی میکرد نظر شرکتکنندگان را معطوف به اقداماتش کند.
در هر حال حضور او در نمایشگاه، نقطه عطفی به شمار میآمد. اگر چه از دید همکارانش او تازه وارد محسوب میشود اما با توجه به تاریخچه اترنا و طراحی، پورشی Porsche فردی با تجربه به شمار میآید. پورشی عنوانی مشهور در حیطه تولید اقلام مردانه متعلق به پورشی دیزان استودیو Porsche design studio در استرالیا است که شامل اشیای بسیاری میشود.
اترنا Eterna شهرت به سزایی در زمینه طراحی ساعتهای سوییسی دارد و طرحهای پورشی در قالب مدلهای حاوی تستوسترون Testosterone از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. به گفته شوارز Schwarz : طرح فوق، سالها قبل توسط IWC معرفی شده بود و ۲ سال قبل وارد بازار شد در حالیکه مواد بهکار رفته در آن تا حدودی تغییر یافته بود و از این جهت جدید به نظر میرسید، اما هنوز حاوی DNA و نوشته پروفسور فردیناند (الکساندرپورشی که پورشی ۹۱۱ را طراحی کرد) بود