سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در سال اقتصاد مقاومتی تلاش کرده است تولید ملی با رونق سرمایه گذاری و تولید نیز همراه شود.
باید تا فراگیر شدن بورس کشور در میان همه جمعیت و خانوارهای ایرانی ، توسعه بازار خارجی بورس تهران و حضور سازنده خارجی ها در بازار سرمایه کشورمان بیشتر تلاش کنیم.
بازار سرمایه کشور در حال حاضر شامل بورس اوراق بهادار، بورس کالا ، فرابورس و بورس انرژی است و ابزارهای معاملاتی هم به تدریج توسعه یافته و در حال توسعه است.
یکی از مهمترین اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی،مردمی کردن اقتصاد وتامین منابع مالی لازم برای امکان پیشرفت است که به طور حتم با توسعه بازار سرمایه امکان پذیر می شود.
در سه سال اخیر امکان خوبی برای توسعه سرمایه و مردمی تر کردن اقتصاد فراهم شده است.
تعداد سهامداران از هدفگذاری برای سال جاری (10 میلیون نفر)، فراتر رفت است . این میزان در ابتدای سال 92 یعنی پیش از دولت یازدهم حدود 6.5 میلیون نفر بوده است.
رشد تعداد سهامداران در بازار سرمایه نه تنها نقش پذیری بیشتر مردم را در پی دارد بلکه امکان فعالیت جوانان در حوزه تخصصی بازارهای مالی را نیز فراهم می کند و نوید دهنده حرمت اقتصاد بر مدار درستی است که از یک سو امکان تامین منابع را برای شرکت های مختلف در بازار سرمایه فراهم می کندو از سوی دیگر منابع بانک ها را به سوی بنگاه های کوچک و متوسط سوق خواهد داد .
این اقدام در وزارت اقتصاد در چارچوب بندهای زیر که در سیاست های اقتصادمقاومتی تاکید شده ،دنبال و عملیاتی شده است.
تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط . اصلاح و تقویت همهجانبه نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی موثر است.
سازمان بورس اکنون با گذشت نیم قرن از عمرش به یکی از رکنهای تاثیرگذار اقتصادی تبدیل شده است.
با توجه به رشد ابزارها و نیاز بیش از پیش اقتصادهای نوظهور به تامین مالی، در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نیز یک پروژه برای افزایش تامین مالی از طریق بازار سرمایه تعریف شده تا هم بازار پول از فشار موجود خارج شود و هم بازار سرمایه به جایگاه و سهم واقعی خود از اقتصاد دست پیدا کند.
ماموریت این پروژه به سازمان بورس واگذار شده تا به عنوان نهاد ناظر بازار سرمایه بسترهای لازم را ایجاد کند.
دکتر شاپور محمدی، رئیس این سازمان و معاون وزیر اقتصاد می گوید : تعمیق بازار سرمایه در سطوح سیاستگذاری و چه در سطوح مدیریت کلان و در سیاستهای کلی نظام پرسیده میشود و به این موضوع توصیه میشود که بتوانیم از بانکمحوری به سمت محوریت یافتن بازار سرمایه حرکت کنیم.
ابن پرسش که محوریت داشتن بازار سرمایه بهتر است یا بازار پول در تئوریهای فاینانس پاسخهایی داده شده و یک جایزه نوبل هم برده است.
باید فرهنگسازی و آشنا کردن مردم با بازار سرمایه است که باید پیگیری شود.
بحث دیگری که باید به آن پرداخته شود مدیریت ریسکهای بازار سرمایه است. سرمایهگذار باید از بازدهی حداقل معقولی مطمئن باشد که برای تحقق این امر شفافیت و نقدشوندگی لازم است. اولا افراد باید مطمئن باشند که نرخهای بازار به صورت دستوری تعیین نمیشوند و ثانیا باید اطلاعاتی وجود داشته باشد که با استفاده از آنها بتوان تا حدودی نرخهای بازده را پیشبینی کرد. برای یک سرمایهگذار این مهمترین مسئله است که بداند قاعده حرکت در مورد این بازار چیست.
تعداد کدهای سهامداری بدون احتساب سهام عدالت از 6میلیون و500 هزار در سال 91 به 10 میلیون و 700 هزار رسیده است. اما این سهام داران باید وارد بازار سرمایه شوند و حضور فعالانه داشته باشند. البته توصیه می شود عدهای از این سهام داران به جای ورود مستقیم در سهام، به صندوقهای سرمایهگذاری وارد شوند.
تامین مالی از طریق بازار سرمایه از 15 هزار و 600 میلیارد تومان در سال 92 به 103 هزار میلیارد تومان در حال حاضر رسیده ولی این میزان در بازار پول بیشتر است به این خاطر که تسهیلات بیشتری در نظام بانکی وجود دارد.
اما باید دید چه میزان از این تسهیلات زنده هستند و چه تعدادی تجدیدشده هستند، یعنی تامین مالی در بازار پول باید واقعیسازی شود. تامین مالی در بازار سرمایه به چند طریق انجام میشود. روش اول افزایش سرمایهی شرکتها از محل آوردهی سهام دارهاست که پول به شرکت وارد میکند و روشی بسیار عالی برای تامین مالی است. دومین روش، تامین مالی از طریق فروش محصولات به صورت سلف موازی و یا پیشفروش آنهاست که روشی کوتاهمدت اما مهم است. این نوع از تامین مالی خوشبختانه در بورس کالا و بورس انرژی انجام می شود.
روش سوم، تامین مالی از طریق صندوقهای پروژه است که با تامین مالی شرکتی متفاوت است.
پول سرمایهگذاران در این صندوقها به پروژهها تزریق میشود. ما تا به حال چند صندوق زمین - ساختمان داشته ایم و در حال عملیاتی کردن صندوق پروژه مپنا هستیم.
تامین مالی فقط به افزایش سرمایه شرکتها اطلاق نمیشود، بلکه میتواند در بخش تاسیس شرکتها باشد. مثلا پذیرهنویسی شرکتها در بازار سرمایه یک نوع تامین مالی است.
فقط سی هزار میلیارد تومان از100هزار میلیاردی که بازار سرمایه تامین مالی میکند به صورت افزایش سرمایه یا تاسیس شرکت است و عمدهی این پول به صورتهای دیگری است. بخشی به صورت تامین مالی کالایی و بخشی به صورت mutual fund است. وقتی بازار افزایش سرمایه را از محل مطالبات انجام میدهد، پول جدیدی به شرکت وارد نمیشود. همانطور که در مورد بازار پول میگوییم تسهیلاتی که این بازار ارائه میدهد جدید نیست باید در مورد بازار سرمایه هم بگوییم که بخشی از تامین مالی در آن جدید نیست.
محمدی تصریح کرده است : سه بازار مالی بورس و بیمه و بانک را داریم. تصمیمگیریهای هر یک از این سه، میتواند روی دو بازار دیگر تاثیر جدی بگذارد و حتی میتواند برای آنها شوک آور باشد. ما به وجود یک شورای ثبات نیاز داریم. چنین شورایی در همه کشورهای دنیا یا وجود دارد و یا تشکیل آن در حال پیگیری است. البته نکته قابل توجه در مورد این شورا این است که شورای ثبات، هماهنگکننده نرخها نیست بلکه هدف آن مدیریت ریسک فراگیر است. از آن جایی که ریسک و بازدهی دو روی یک سکه اند، اگر ریسکها درست تنظیم شوند، مشروط به وجود رقابت کافی، نرخ بازارها هم خودبهخود تنظیم میشود.
عالی ترین سطح توسعه بازار سرمایه هم حضور همه افراد حقیقی و حقوقی در اقتصاد ملی وب ین المللی با همه فرصت های عینی و بالقوه استکا خود را در قالب گواهی سپرده نمایش می دهد.
کشاورزی که سال اینده محصول ذرت تولید خواهد کرد باید بتواند در چارچوب اصل شرعی و قانونی ؛ گواهی سپرده یا اوراق بهادار تهیه و عرضه کند.
همچنین خودروسازی که مدل های جدید در برنامه تولید دارد یا سال اینده عرضه خواهد کرد باید بتواند تامین مالی کند برای همه فرصتها و البته با مدیریت ریسک.
هدف نهایی و غایی از فعالیت های بورس کمک به ایجاد شفافیت در اقتصاد، هدایت پس اندازهای مردمی به سمت تولید و افزایش رقابت است و باید تلاش کنیم بازار سرمایه به مهم ترین و اصلی ترین بازار تامین مالی باشد.
برخی کارشناسان معتقدند اگر بازار سرمایه در اقتصاد بتواند بازار پول را پشت سر بگذارد ، حتما به رونق پایدار و مستمر خواهد رسید حتی در دوره رکود اقتصاد جهانی.
اگر در سال اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل در این مسیر حرکت کنیم و نقشه راه آن هم تهیه و برای دهه های اینده اجرایی شود ؛ اقتصاد ایران در مقایسه با همتاهای منطقه ای خود از لحاظ ثبات بالنده و رشد و توسعه اقتصادی پایدار ، معجزه خواهد کرد و نرخ رشد دو رقمی ، حداقل دستاوردهای ان خواهد بود.
توسعه عمودی (گسترش عمق بازار و کیفیت فعالیت ها ) و توسعه افقی ( گسترش وسعت و دسترسی جغرافیایی و مجازی ) بورس باید در الویت قرار گیرد و هدف گذاری حضور یک هزار شرکت در بورس در اینده نزدیک و ده هزار شرکت در اینده تحقق یابد.
تمام شرکت های سهامی عام بر اساس قانون موظفند سهام خود را در بورس یا فرابورس عرضه کنند ، برخی شرکت ها شرایط پذیرش در بورس را ندارند که برای انها بازار پایه فرابورس را ایجاد کرده ایم.
یکی از معیارهای رونق تولید ، افزایش نقش بورس در تامین مالی و کاهش بانک محوری است و اگر می خواهیم اهداف سال اقتصاد مقاومتی تحقق یابد ، باید همه تلاش کنند ، بورس به مرحله پیشرفت پایدار برسد که نتیجه طبیعی ان هم رونق جذب سرمایه مردم و ایجاد تقاضا برای نیروی کار یا حمایت از کار ایرانی خواهد بود.
اما در سال یا دهه های اقتصاد مقاومتی باید در بازارهای رقیب و منفی از لحاظ ایجاد ثروت واقعی و مبتنی بر تولید هم ( بدون تکیه بر بازی های اقتصادی دلالی و غیر مبتنی بر تولید واقعی یا همان الگوی مطرود شده میلتون فریدمن ) ، همه سیاست ها بر محوریت تقویت بورس تنظیم شود.
اگر بازار پولی بیش از اندازه رشد کند ، به مرحله انفجاری می رسد و کل اقتصاد را تخریب خواهد کرد و مشکلات موسسات مالی و اعتباری یا بانک های خصوصی هم از نشانه های ان است.
اگر بازار پول با افزایش نرخ سود تسهیلات تقویت شود ، سبب افزایش نرخ تورم می شود چون هزنیه تولید بالاتر می رود.
به هار حال بورس ؛ علمی ترین و شفاف ترین بستر برای " کشف قیمت های واقعی و اقتصادی" است چون ارتباط و همبستگی مستقیم با هزینه ها و قیمت های تمام شده تولید دارد و هر اندازه بازارهای رقیب ان تضعیف شود ، بورس هم رونق می گیرد و نتیجه طبیعی ان هم رونق تولید و تحقق اهداق نامگذاری سال است.
در ان صورت می توان زنجیره ای از دستاوردهای واقعی را در همه بازارهای تولید و کالا تا بازار کار ( اشتغال) شاهد بود.
در دو قرن اخیر ، ثبات ، پایداری و رشد شاخص های بورس به عنوان یکی از نشان های ممتاز توسعه اقتصادی مورد توجه بوده ، چون به معنی توسعه سرمایه گذاری و رونق تولید است.
فرهنگ سازی در بازار سرمایه شامل سه رویکرد آشنایی با افرادی که بورس را نمی شناسند؛ شناسایی کسانی که با بازار بورس آشنایی کمی دارند و ارائه مقولات جدید بورس که تا به حال در کشور وجود نداشته است ؛ می شود.
اقتصادشناسان ، شاخص های بورس را نشانه تحولات اقتصادی می دانند و رشد شاخص های بورس در ایران به تنهایی نشان می دهد که بخش تولید و سرمایه گذاری گرفتار رکود اقتصادی ساکن و نرخ رشد منفی نیست و تاکنون هیچ مرجع داخلی یا خارجی از کاهش تولید ناخالص داخلی خبری نداده و براوردی ارائه نکرده است.
بلکه حرکت در سمیر رونق تولید اغاز شده است اما دست اندزهایی هم دارد.
یکی از دست اندازهای مهم نیز رقابت منفی بازار پول با بازار سرمایه است.
هدف بنیادین دانش و علم اقتصاد نیز همان "کشف قیمت های واقعی" و استقرار ان است که از طریق بورس بهتر به نمایش در می اید.