در مقایسه با 19 اردیبهشت قیمت دلار با 46 درصد افزایش مواجه شده و همزمان این رقم برای سکه بهار آزادی 42 درصد است.
در عین حال قیمت جهانی طلا در مقایسه با مارس 2012 افزایش چندانی نداشته و اگر برای محاسبه رشد این دو دامنه به اعداد ابتدا و انتهای دوره اکتفا کنیم، رشد تقریبا دو درصدی حاصل میشود، اما در این فاصله (مارس تا سپتامبر) طلای جهانی بیشتر نوسانات نزولی را تجربه کرده تا جایی که تا 1500 دلار در هر اونس نیز رسیده است. نکته جالب، واگرایی قیمتهای جهانی و داخلی طلا و سکه است. منطقا قیمت سکه متناسب با قیمت اونس جهانی و دلار افزایش مییابد، اما نمودارها از این حکایت دارند که اولا افزایش قیمت سکه در کشور ما تحت تاثیر واقعیتهای اقتصادی دنیا تغییر نمیکند؛ چراکه در همان شرایطی که قیمتهای جهانی طلا روندی کاهشی را طی میکند در کشور ما سکه در حال اوج گرفتن است. ثانیا تناسب و همزمانی طلا و سکه حکایت از اثر قوی ارز بر قیمت دارد؛ اثری که البته تنها مختص بازار سکه نیست و در تمام بازارها جریان دارد.
بحث در رابطه با اینکه چه عواملی بازار ارز را متلاطم کرده جای خود را دارد، اما آیا همه تلاطم بازار سکه به دلیل نوسانات ارزی است؟ در پاسخ باید قیمت ارز و عملکرد واسطهها را در کنار تزریق سکه به بازار به عنوان عوامل مستقیم اثرگذاری بر قیمت قلمداد کرد، در حالی که در حقیقت عوامل پنهان و غیرمستقیم نیز فراوان هستند. یکی از این عوامل، تلقی سکه به عنوان کالایی سرمایه ای است که در برهههای زمانی خاصی اثرات منفی فراوانی را در بازار بر جای گذاشته و سودهای کلانی را از محل معاملات سوداگرانه عاید واسطهها کرده است.
در بازار آتی نیز وضعیت چندان بر طبق مراد نیست. قیمتهای آتی سکه در روزهای اخیر روند رو به صعودی را طی کردهاند و در یک ماه اخیر بیش از 150 هزار تومان افزایش قیمت را شاهد بودهایم. این موضوع با توجه به این که بازار آتی باید این توانایی را داشته باشد که ریسکهای ناشی از نوسانات را کنترل كرده و قیمتها را کنترل کند، با ورود سفتهبازان به بازار عملا این قابلیت را از دست داده است. در این شرایط عملکردها در راستای توازن در بازار نیستند و تنها باعث حرکتهای سودجویانه برای سفتهبازان شدهاند.
البته ابزارهای بورس کالا نیز در این زمینه کم نیستند، اما شکاف قیمتی بازار نقد و آتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از ابزارهایی که میتوانست جلوی التهابات بازار نقدی را بگیرد انتشار اوراق سلف موازی سکه بود که میتوانست با پشتوانه سکه و در سررسیدهای معین در بورس منتشر شود. در عین حال با معامله این اوراق در بازار زمینههای حرکت سکه به سمت اوراق فراهم میشود و حباب سکه به اوراق مذکور منتقل میشود. البته طبیعتا این اوراق نیازمند پشتوانه توزیع سکه در سررسید سلف است، اما میتوان قبل از سررسید اوراق مذکور را فروخت یا واگذار کرد. نکته مهم در این بین آن است که قیمت این اوراق به دلیل ماهیت نسیه آن همواره کمتر از قراردادهای سکه است و از آنجا که خريدار مي تواند اوراق را قبل از سررسيد به فروش برساند قيمت پايين تر از قيمت نقد خواهد بود. در نهایت باید گفت با قراردادهای آتی موجود در بازار و قراردادهایی که بر سکههایی در بازار بسته میشود که عملا وجود خارجی ندارد بهتر است فرصتهای سرمایهگذاری به سمت این اوراق حرکت کنند. این موضوع التهابهای بازار نقدی را نیز کاهش میدهد و بازار آتی را که بر بازار نقد اثرگذار است کنترل میکند چرا که شکل کنونی معامله سکه در بازار شکل منطقی و مبتنی بر نیاز متقاضیان نیست و تنها انتفاع ناشی از افزایش قیمت وجود دارد؛ اما میتوان با انتشار این اوراق توجه سفتهبازان را از بازار سکه به منافع ناشی از اوراق سلف متمایل کرد؛ اقدامی که نیاز متقاضیان واقعی را با مخاطره مواجه کرده است.
* کارشناس مسائل اقتصادی
برای اطلاع از آخرین اخبار بازار طلا و سکه در ایمیل خود، در خبرنامه سایت زر عضو شوید.