سیاوش صبور با اشاره به این که یکی از وظایف اصلی بازارهای مالی و سرمایهای جذب نقدینگی بخش خصوصی برای هدایت به سمت تولید در جهت رشد اقتصادی است گفت:بازار سرمایهبه عنوان یکی از نقدشوندهترین و اساسیترین ارکان بازارهای مالی همواره در راس توجهات برای انتقالات مالی بوده است؛ انتقالی که از آن میتوان به تامین مالی نسبتا سریع، کم هزینه و مؤثر یاد کرد.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: اگر در عصر کنونی، بازار سرمایه این کارآیی را از دست دهد، عملا نه تنها شرکتها و ناشران بلکه بازارهای مالی نیز دچار بحران غیر قابل جبران خواهند شد. بر این اساس در جوامع پیشرفته حفظ پتانسیلهای بازار سرمایه به عنوان یک عامل مهم و اساسی همواره مورد توجه سیاستمداران و اقتصاددانان بوده و هست.
وی با شاره به این که اصطلاح عرضه اولیه سهام از بازارهای پر رونق دهه 90 میلادی شروع شد اذعان داشت: عرضههای اولیه یا IPO یکی از بهترین راههای ورود شرکتها به بازار سرمایه تلقی میشود تا ضمن تامین مالی با فروش سهام در این بازار از مزایای پایدار آن جهت تولید استفاده شود.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: از این رو ورود به بازار سرمایه ایران (بورس یا فرابورس) اگرچه برای ناشران بورسی هزینههایی مانند تهیه اطلاعات و تغییر رویههای حسابداری، حسابرسی با صرف زمان نسبتا طولانی برای آمادهسازی شرکت برای ورود به بازار دارد، اما مزایای آن برای شرکتها و ناشران کم نیست.
وی در ادامه با بیان این که عرضههای عمومی میتواند به روشهای مختلفی مانند ثبت دفتری، حراج و عرضه به قیمت ثابت صورت گیرد که کم و بیش در بورس تهران نیز مورد اجرا در آمدهاند و اخیرا روش ثبت دفتری (Book Building) در راس توجهات قرار گرفته است تصریح کرد: عرضههای اولیه به طور سنتی با بازدهی غیرعادی مثبت همراه بودهاند و بیشتر سهامداران تحت تاثیر این پیش فرضها بدون در نظر گرفتن شرایط بنیادی شرکتها، به امید کسب بازدهی چند 10 درصدی اقدام به خرید میکنند که این امر در مواردی منجر به شناسایی زیان برای سهامداران میشود.
این کارشناس بازار سرمایه با طرح این پرسش که در موقع خرید سهامی که عرضه اولیه میشوند باید به چه مواردی توجه بیشتر داشت و اساسا بهترین عملکرد ناشران و سازمان بورس چه میتواند باشد اذعان داشت: برای بازدهی بلند مدت شرکتهای بورسی که عرضه اولیه شدهاند، دو متغیر اندازه و صرف ریسک بازار موثرترین عوامل در بازدهی هستند.
صبور توضیح داد: در زمانی که بازار حاضر به پذیرش ریسک بالاتری در قبال سرمایه گذاری است، احتمال بازدهی بالا در عرضههای اولیه بیشتر خواهد بود و از سوی دیگر شاید با تعمیم صرف ریسک بازار به شرکت مربوطه حتی بتوان یک قدم جلوتر رفت و بازدهی شرکتهای رشدی با ریسک بالاتر را بیشتر از شرکتهای ارزشی، شفاف و کم ریسک توصیف کرد.
وی با اشاره به اندازه شرکت گفت: این موضوع بدین معناست که هر چه ابعاد شرکت از لحاظ سرمایه و ارزش بازار کوچکتر باشد، احتمال کسب بازدهی بالاتر در بازه یک ساله افزایش خواهد یافت. البته این موضوع را نباید فراموش کرد که شرکتهای بزرگ عموما از شرایط شفافتری نسبت به شرکتهای کوچک برخوردارند و نسبتها و اهرمهای مالی تعدیل شدهتری دارند؛ اما این موضوع الزاما همزمان اتفاق نخواهد افتاد.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: با توجه به موارد مطرح شده شرکتهایی که در زمان عرضه هر دو ویژگی اندازه بزرگ و صرفه ریسک پایین را داشته باشند احتمالا از بازدهی پایین در زمان عرضه اولیه رنج خواهند برد و طبیعی است که استقبال سهامداران برای چنین شرکتهایی زیاد نخواهد بود و در این موارد قیمت گذاری کمتر از ارزش ذاتی، گزینهای مناسب برای جذب سرمایه در زمان عرضههای اولیه باشد؛ چرا که قیمت ارزان میتواند جذابیتهای لازم برای سرمایه گذاران را ایجاد کند تا نقدینگی مورد نظر هر چند کمتر از حالت ایده آل به شرکت وارد شود و در روزهای پس از عرضه نیز بازار به طور خودکفا از سهم حمایت خواهد کرد و نیازی به دخالت سهامدار عمده برای کنترل قیمت نخواهد بود.
وی ادامه داد: تجربه نشان داده است که موضوع بهینه بودن میزان سود آوری، ارزش دفتری و ریسکهای مالی در زمان عرضه اولیه، شرکتهایی با اندازه بزرگ را بیشتر هدف قرار میدهد و شاید بتوان علت آن را در تامین مالی بزرگتر در زمان عرضه اولیه دانست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: بنابراین در چنین شرایطی پیش از عرضه اولیه، اهمیت نقش نظارت سازمان بورس پیرامون گزارشدهی، قیمت گذاری منصفانه(در روش ثبت دفتری) و نظارت بر نحوه تامین مالی شرکتها برای حفظ منافع سهامداران خرد چه در کوتاه مدت و چه در میان مدت اهمیت ویژهای خواهد داشت و به نظر می رسد با توجه به حساسیت بازدهی قیمتی سهم در کوتاه، میان و بلند مدت نسبت به اندازه شرکتها، میزان توجه و نظارت قبل از عرضه اولیه در سهام بزرگ بیش از سهام کوچک اهمیت خواهد داشت.