صعود شاخص بازارهای سهام کاملا تحت تاثیر فدرال رزرو آمریکا است و به محض به پایان رسیدن سیاست انبساط پولی فدرال رزرو، سرمایهگذاران به داراییهای دیگر مانند طلا روی میآورند.
شواهد بسیاری مبنی بر تصمیم فدرال رزرو آمریکا برای کاهش روند اجرای انبساط مالی وجود دارد که باید برای سرمایهگذاری در طلا مورد نظر گرفته شود. سیاست فدرال رزرو در خرید اوراق قرضه، احتمال رشد تورم را تقویت و به روند صعود طلا کمک کرد، اما با توجه به اینکه تورم رشد چندانی نداشت، در صورت پایان اجرای این سیاست و نبود فشارهای تورمی، طلا ممکن است تحت فشار قرار بگیرد. از سوی دیگر تحلیلگر ارشد وال استریت ژورنال اخیرا در گزارشی این استدلال را مطرح كرده که بن برنانکه، ريیس فدرال رزرو ممکن است تا ماه اوت از این سمت خود کناره گیری كند و سیاست انبساط پولی نیز به پایان رسد و در نتیجه شاخص سهام در بازارهای جهانی سقوط کند. برنانکه فاکتورهای متعددی را در نظر دارد که به افزایش سریع نرخ بهره و پیامدهای متعاقب آن منجر میشود.
طلا، دلار را مطیع خود میکند
دلار نقش پیشرو را بازی میکند و تغییرات طلا متاثر از تغییرات دلار است. عکس آن نیز در مواردی دیده شده است؛ یعنی طلا دلار را مطیع خود کرده و تغییرات دلار از پی تغییر قیمت طلاآمده اما به طور کلی آنچه معمول است این است که دلار جهت طلا را مشخص میکند. علت این مساله این است که طلا در بازارهای جهانی به دلار ارزش گذاری میشود و با بالا رفتن ارزش دلار قیمت طلا برای کسانی که با دیگر ارزها قصد خرید دارند، گران میشود و در نتیجه از تقاضای آن کاسته شده که کاهش قیمت را به دنبال دارد. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی کاهش ارزش دلار موجب کاهش قیمت طلا برای خریدارانی است با ارزی غیر از دلار که قصد خرید دارند، در نتیجه تقاضا بالا رفته موجب افزایش قیمت میشود. بنابراین یکی از اولین قوانین بازار طلا این است که قیمت این فلز با ارزش دلار رابطه معکوس دارد و در جهت خلاف آن حرکت میکند. البته بسیاری اوقات دیده شده که این قانون نقض میشود و طلا و دلار هم جهت با یکدیگر حرکت میکنند که نمونه مشهور آن هم رفتار بازار در سال ۲۰۰۵ بود که طلا و دلار هر دو افزایش داشتند. ممکن است اینجا این سوال پیش بیاید که چرا دلار با وجود اینکه آمریکا دارای بیشترین ذخایر طلای جهان است از قاعدهای که بین ارزش طلا و فرانک سوئیس است، پیروی نمیکند. در پاسخ باید گفت اقتصاد آمریکا اقتصاد بسیار بزرگی است و با اینکه دارای بیشترین ذخایر طلای جهان است، اما این میزان طلا به نسبت کل اقتصاد این کشور ناچیز است و وزنه سنگینی محسوب نمیشود، اما در مورد سوئیس اینگونه نیست و ذخایر طلای سوئیس برای اقتصاد متوسط این کشور وزنه وزینی محسوب میشود و تغییر ارزش در قیمت طلا اقتصاد این کشور را قدرتمندتر میکند که بالا رفتن ارزش ارز اولین نتیجه آن است.
چرا بانکهای مرکزی جهان طلا میخرند؟
بانکهای مرکزی جهان در سالهای اخیر به خریدار خالص طلا تبدیل شدهاند. بر اساس آمارهای شورای جهانی طلا بانکهای مرکزی جهان از سه ماه دوم 2009 میلادی تاکنون به خریدار خالص طلا تبدیل شدهاند. بانکهای مرکزی جهان تا پیش از این فروشنده خالص طلا بودهاند. از زمان آغاز بحران مالی و اقتصادی جهان بانکهای مرکزی به خصوص در کشورهای در حال توسعه و نوظهور ترجیح میدهند ذخایر ارزی خود را متنوع کنند و با کاهش سهم دلار میزان ذخایر طلای خود را افزایش دهند. در سال 2012 میلادی بانکهای مرکزی جهان بیش از 534 تن طلا خریداری کردهاند که این رقم در 48 سال اخیر بیسابقه بوده است. این رقم نسبت به سال 2011 میلادی 17 درصد رشد داشته و بالاترین رکورد از سال 1964 میلادی بوده است.
سه عامل صعود و سقوط طلا
سه عامل منفی میتواند موجب کاهش قیمت طلا شود و سه عامل مثبت نیز بر افزایش قیمت طلا تاثیرگذار خواهد بود.
بر این اساس، نخستین عامل منفی میتواند کاهش شدید ارزش سهام به پایینترین حد خود در بیست سال اخیر باشد و این مساله تمایل سرمایهگذاران برای طلا را کاهش خواهد داد. عامل دوم افزایش ارزش دلار آمریکا و افزایش نرخ بهره بانکی این کشور به علت افزایش رشد اقتصادی خواهد بود و عامل سوم نیز کنترل نرخ تورم در آمریکا است که میتواند به ضرر قیمت طلا باشد.
سه عامل مثبت نیز بر قیمت طلا تاثیرگذار است. نخست جنگ ارزی در جهان و اتخاذ سیاستهای انبساط پولی که میتواند قیمت طلا را افزایش دهد. دوم افزایش تقاضای طلا از سوی کشورهای در حال توسعه و نوظهور خواهد بود و سومین عاملی که میتواند افزایش قیمت طلا را در پی داشته باشد، افزایش سهم طلا در ذخایر ارزی بینالمللی است. به نظر میرسد مهمترین عامل تاثیرگذار در این بین نرخ بهره بانکی باشد. اگر نرخ بهره بانکی در آمریکا افزایش یابد، قیمت طلا کاهش خواهد یافت.
حسن جعفری طاهری