بحث بورس نفت این روزها بیش از ماهیت و كاركرد بر مسئول و نحوه اداره
محدود و متمركز شده و كسی به اینكه این بورس چگونه و به چه ترتیب می خواهد
در اقتصاد نفتی ما نقش بازی كند نمی پردازد .شاید یكی از دلایل كم توجهی
به مسایل اصلی و ماهیتی بورس نفت عمده شدن مسایل حاشیه ای این پدیده
اقتصادی باشد كه پیش تر سیاسی شده است.
مسأله تأسیس بورس نفت بیش از دو سال است كه در ایران مطرح است. در عین حال
اینكه طرح بورس نفت در اقتصاد ایران بر اساس چه برآوردهایی و چه استدلال
منطقی و علمی ارایه و پی گرفته شده تاكنون از سوی هیچ مسئولی مطرح نشده
است . آیا این مسأله كه ایران از جمله تولید كنندگان مهم نفت در جهان است
دلیل و استدلال قابل قبولی است، اگر استدلال طرفداران این طرح این مسأله
است قابل قبول نیست چرا كه در این منطقه خیلی از كشورها تولید كننده نفت
هستند، آیا تولیدكننده نفت بودن شرط لازم برای تأسیس بورس نفت است؟ یا
شرایط و امكانات دیگری می خواهد كه كشور ما این شرایط را دارد و یا باید
داشته باشد. تا حال هیچ بحثی مبتنی بر استدلال های اقتصادی در مورد مبنای
تأسیس بورس نفت در ایران مطرح نشده است و همه بحث ها بر این منطق استوار
است كه اگر چنین بورسی تأسیس شود چه ها اتفاق خواهد افتاد. ولی به نظر می
رسد كه در سال های گذشته بر اساس برآوردهایی كه در چارچوب طرح های در دست
اجرا در صنعت نفت وجود داشت مسأله بورس نفت تنها به عنوان یك طرح مورد
توجه قرار گرفت و برای آن ایده هایی ارایه شد. در واقع تصویب كنندگان این
طرح با توجه به برنامه هایی كه ارایه شده بود و هدف اصلی آن آزاد سازی و
خصوصی سازی صنعت نفت در ایران بود و با توجه به تصور و پیش بینی كه از
احتمال تأیید و تصویب این طرح ها در نظام تصمیم گیری در ایران وجود داشت و
تصوری كه از تأثیرات این برنامه ها داشتند ایده بورس نفت ارایه و پی گرفته
شد.
با مفروضات این گروه ها طبق برنامه های ارایه شده آزاد سازی صنعت نفت موجب
شكل گیری بازار محصولات نفتی در كشور می شد و این بازار طبیعی است كه به
ساختار جدید و سامان یافته ای تحت عنوان بورس نفت نیازمند بود.
در این برنامه، پالایشگاه های كشور ارزیابی مالی و فنی می شد و هزینه
تولید فرآورده های نفتی مشخص و در نهایت امكان ارزیابی كیفی تولید و
پالایش نفت در كشور مشخص و قیمت های واقعی محصولات تعیین و در چنین شرایطی
داد وستد فرآورده های نفتی براساس ارزش افزوده با كسر حقوق دولتی امكان
پذیر می گردید.در زمینه محصولات پتروشیمی نیز قرار بود كه قیمت گذاری این
محصولات حذف شود و بازار دادوستد این كالا نیز آزاد شود. یعنی شرایطی كه
در حال حاضر محصولات پتروشیمی به صورت قیمت گذاری شده و با كنترل دولتی
عرضه می شود و رانت حاشیه این بازار كه از توسعه متناسب این صنعت در كشور
جلوگیری كرده و از شكل گیری یك بازار كالاهای تولید شده این صنعت جلوگیری
می كند از بین می رفت.
در واقع برخی بر این باورند كه تا زمانی كه بخش نفت به عنوان دارنده
بالاترین مزیت اقتصادی در ایران در انحصار دولت است و امكان حضور بخش
خصوصی در آن وجود ندارد نمی توان به توسعه اقتصاد و رشد دیگر بخش ها و
مشاركت جدی بخش خصوصی در اقتصاد دل بست. بر این اساس خصوصی سازی در این
صنعت را ضروری و اجرای آن را مثبت ارزیابی می كنند. ولی با تغییر سیاست ها
و اجرا نشدن برخی قوانین برنامه چهارم كه تحت عنوان بهره مالكانه مشهور
شده بود پیش نیازهای این ایده در آغاز كار از بین رفت و به نظر می رسد
مسأله ثانویه یعنی بورس نفت نیز به خودی خود كارایی خود را از دست داده
است.
انتظار نمی رود در شرایطی كه همه چیز در چارچوب دولت و كنترل دولت اداره
می شود بازار فعال و قابل اتكایی حول نفت شكل بگیرد. البته تاكنون این طرح
هزینه هایی در پی داشته و برای كسانی كه آن را پی گرفته اند دشوار است كه
از اجرایی نبودن این طرح با توجه به تغییر و تحول عمیقی كه در برنامه های
كلان اقتصاد كشور در بخش نفت روی داده سخن بگویند.
نگاهی به مشكلات بورس های كالایی كشور كه تاكنون ایجاد شده می تواند تا
حدی موانع ایجاد بازارهای مبتنی بر چارچوب های امروزی را در اقتصاد به شدت
دولتی ایران نشان دهد. عملكرد بورس های كالایی موجود با توجه به دولتی
بودن اقتصاد نشان می دهد كه شكل گیری یك بازار شفاف در این بخش ها دشوار
است و ثبات و رونق اینگونه بازار ها به سال ها وقت نیاز دارد. بنابراین
اگر هدف ایجاد بورس كالا از جمله بورس نفت است بهتراست تا همه همت كنند تا
زمینه شكل گیری و تداوم كار بورس های كالایی موجود و رفع موانع آنان فراهم
شود تا با شكل گیری این بازارها زمینه تشكیل و كار بورس نفت نیز فراهم
شود.طبیعی است كه با توجه به حضور پر رنگ تر و عمیق تر دولت در بخش نفت
انتظار شفافیت در این بازار نیز بعید است و موانع و مشكلات این بورس كالا
بیش از بورس های كالایی موجود است. البته اگر تنها هدف ما، احداث و یا
خرید یك ساختمان و نوشتن نام بورس نفت بر سر در آن و انتصاب افرادی برای
اداره آن و افزودن به تشكیلات دولت نیست.
●ساختار بورس نفت ایران
تاكنون بارها در مورد قریب الوقوع بودن ایجاد بورس نفت در كشور سخن گفته
شده است ولی هنوز در این زمینه اقدام جدی نشده است. برای مثال در اردیبهشت
ماه سال ۸۴ با انتشار پاره ای اخبار در خصوص امضای قرارداد بورس نفت، رییس
هیأت مدیره بورس اوراق بهادار تهران این گزارش ها را رد و اعلام كرد ،
گزارش توجیه اقتصادی بورس نفت ارایه نشده است.اما در روزهای اخیر مسأله
بورس نفت در ایران كمی جدی تر شده است و روند تشكیل آن با اخباری كه منتشر
می شود به نظر قطعی است. با آغاز این بحث ها مسأله نحوه اداره این بازار
به یك موضوع اختلاف تبدیل شده و وزارت نفت و اقتصاد در این زمینه مدعی
كنترل بازار هستند. علاوه بر این در مورد مسئول و یا دبیركل آن نیز بحث
های جدی و تقابل های عجیبی مطرح است كه سرو صدای آن در رسانه ها بالا
گرفته است.
اگر چه همچنان این سؤال مطرح است كه دست اندركاران چگونه و به چه ترتیب در
اقتصاد كنترل شده و به شدت دولتی نفت كه در آن هم فروشنده و هم خریدار
دولت است و قیمت ها با یارانه بسیار بالا همراه است قصد راه اندازی بورس
دارند. ولی متاسفانه كسی به این سؤال مهم و اساسی و بسیاری از سؤال های
موجود از سوی كارشناسان پاسخ نمی دهد و بیشتر بحث های حاشیه ای و مسایلی
كه احتمال دارد پس از تأسیس بورس نفت رخ دهد مثل معامله با یورو كه مبنای
درستی هم ندارد مورد توجه قرار می گیرد.
بر اساس گزارش های منتشر شده بورس نفت ایران دارای یك هیأت اجرایی بوده و
یك مدیر یا دبیركل خواهد داشت و وزارت نفت مسئول اصلی آن است. بر اساس پیش
بینی های انجام شده، حداقل ۱۱ كارگزار در این بورس فعالیت خواهند كرد.
كارگزاران مزبور از سوی شورای بورس تعیین می شوند. البته حضور كارگزاران
بورس اوراق بهادار هم به شرط آشنایی كامل آنها با بورس نفت و برخورداری از
پشتوانه قوی مالی، تخصصی و نرم افزاری، بلامانع است. از سوی دیگر، امكان
مشاركت با طرف های خارجی و تشكیل یك كارگزاری جدید هم وجود دارد. بر اساس
برنامه های اعلام شده از سوی وزارت نفت، كارگزاران منتخب بورس نفت برای طی
كردن آموزش های لازم به لندن اعزام خواهند شد تا دوره های آموزشی پیش بینی
شده را در بورس لندن ببینند. عاصمی پور مجری سابق این طرح در خصوص تركیب
شورای بورس نفت و نحوه اداره آن می گوید: «شورای بورس نفت تركیبی است از
نفتی ها و كارگزارانی كه انتخاب می شوند. این شورا متصدی بورس نفت خواهد
بود. این بورس شركتی خصوصی است كه توسط نمایندگان وزارت نفت و كارگزاران
اداره می شود. اما تشكیل كارگزاری توسط وزارت نفت هم امكان پذیر است. در
واقع، وزارت نفت به عنوان عرضه كننده از طریق كارگزاری وارد بورس می شود و
دیگران هم به عنوان خریدار از طریق كارگزاری معامله خواهند كرد.
اما چون وزارت نفت در عرضه انحصار را در دست دارد و می تواند بازار را تحت
تأثیر قرار دهد، بنابراین ممكن است كارگزارانمان را متكثر كنیم. یعنی از
طریق كارگزاری های مختلف، عرضه مان را انجام دهیم. این امكان هم وجود دارد
كه وزارت نفت مستقلاً یك كارگزاری دولتی یا خصوصی ایجاد كند. حتی ممكن است
به این نتیجه هم برسیم كه در برخی ساختارهای وزارت نفت نظیر صندوق
بازنشستگی وزارت نفت، این امكان به وجود آید. به طور كلی، باید طوری عمل
كرد كه همواره امكان رقابت بین كارگزاران وجود داشته باشد. این رقابت به
كاهش ریسك و كاهش نوسان قیمت كمك می كند. اداره ثبت شركت ها و مالكیت های
صنعتی و معنوی منطقه آزاد كیش، در اواسط خردادماه ۸۴ ، ثبت شركت بورس بین
المللی نفت ایران (كالای نفت، گاز و پتروشیمی) را اعلام كرد. این شركت با
مشاركت ۷۰ درصدی مجموعه شركت های نفت، گاز و پتروشیمی (تماماً وابسته به
وزارت نفت) و۱۰ درصد منطقه آزاد كیش، ۱۰درصد بورس اوراق بهادار و ۱۰درصد
بنیاد مستضعفان تشكیل شده است. سرمایه این شركت نیز معادل۱۰۰ میلیارد ریال
منقسم به ۱۰۰ میلیون سهم اعلام شده است.
●نگاهی به تجربیات دیگران
برخی مسئولان تاكید می كنند كه باید بورس نفت هرچه زودتر راه اندازی شود و
حتی برای آن ضرب الاجل نیز مشخص كرده اند ولی باید توجه كرد كه برای رسیدن
به شاخص های ساختاری یك بورس نفت اگر از امروز كار را شروع كنیم راه درازی
در پیش است و این هدف در یك فرایند تدریجی و مرحله ای قابل دسترسی است.
نگاهی گذرا به تجربیات دیگران و استفاده از این تجربیات می تواند راهكار
قابل قبولی در این زمینه باشد.
در مورد نحوه شكل گیری بازار بورس كالا در نیویورك تاریخچه مختصری بر روی
پایگاه اینترنتی این بازار وجود دارد كه می تواند كمی به آشنایی با شكل
گیری آن كمك كند. در این گزارش تاكید شده كه در آغاز در سال ۱۸۷۲ یعنی
حدود ۱۳۴ سال پیش گروهی از تاجران محصولات لبنی بورس كره و پنیر نیویورك
را تأسیس كردند. این نیاز از این نظر ایجاد شد كه دست اندركاران این بازار
از شرایط بی نظم و پر هرج و مرج عرضه محصولات در بازار خسته شده بودند و
این اقدام تلاشی بود تا فعالیت در این بازار منظم و استاندارد شود. این
مقدمه ای شد كه به تدریج این محصولات وسیع و متنوع شد و ۱۰ سال بعد به
بورس بازرگانی نیویورك تغییر نام یافت. طبیعی است كه با رشد و توسعه صنایع
در طول سالهای بعد، این بورس به سمت محصولات صنعتی سوق داده شد.
در نهایت این روند به ساختارهای دادوستد جدید و قراردادهایی منجر شد.
قراردادهای آینده(Future) و قرارداد حق انتخاب مربوط به انرژی (Option) از
آن جمله است. این تحول كه امكان ایجاد ارزش افزوده در بازار بورس را با
مبادله كاغذ های متعدد قرارداد ممكن می كند در واقع پس از صد سال محقق شد
و قراردادهای آینده مربوط به سوختهای حرارتی در سال ۱۹۷۸ منعقد شد. در حال
حاضر و پس از این مدت بورس نیویورك جزو برترین بورس ها در بازار انرژی
جهان است. حال با این بررسی كوتاه آیا ممكن است در مدت كوتاهی در جامعه ای
كه معاملات نفت و فرآورده های نفتی در چارچوب های دولتی و غیر خصوصی انجام
می شده به یك بازار بورس دست یافت. به طور قطع راه حل روندی، تدریجی است و
باید با توسعه ساختارهای دادوستد در این بخش و تجربه عرضه محصولات مختلف
بصورت رقابتی در درازمدت به یك بازار بورس قابل قبول رسید. در حال حاضر
بورس نیویورك یك شركت خصوصی است و سهامداران آن تعدادی از نهادهای شهر
نیویورك و بنیادهای خیریه است.
بنابراین باید برای تشكیل بورس نفت زمان طولانی در نظر گرفت و به گزارش
های اغراق آمیزی كه برخی منابع خارجی در مورد خطرناك بودن این بورس برای
جهان و دیگر بورس ها منتشر می كنند توجه نكرد. این روند را باید با
معاملات كوچك برخی كالاهای نفتی در شركت های نفت منطقه ای كشور آغاز كرد.
در واقع بورس نفت با آغاز نخستین حراج عمومی ضایعات یكی از پالایشگاه های
كشور می تواند حركت خود را آغاز كند و با تداوم این روند به شرایط مطلوبی
برسد. اگر قصد تشكیل چنین بازاری در كشور وجود دارد می توان برای آن یك
زمان بندی نیز مشخص كرد كه البته باید معقول و متناسب با شرایط اقتصاد نفت
كشور باشد. اگر این زمان بندی را ارایه كنیم خود به خود باید برای صنعت
نفت كشور نیز برنامه مشخصی ارایه كرد و امكان اداره تدریجی بخش های
گوناگون را به صورت خصوصی فراهم كرد كه البته این خود نیاز به یك برنامه
ریزی استراتژیك برای صنعت نفت كشور دارد كه البته هنوز فاقد آن هستیم.
آزاد سازی و مقررات زدایی در بخش نفت مقدمه اصلی و اساسی اصلاحات و تشكیل
بورس نفت است.