تورم و مصرف‌کنندگان

تورم و مصرف‌کنندگان
این روزها اظهار نظر درباره افزایش سطح عمومی‌قیمت‌ها به امری متعارف و مطرح در بین طبقات مختلف مردم مبدل گردیده است. دلیل آن هم تا حدود زیادی مشخص است.
این روزها اظهار نظر درباره افزایش سطح عمومی‌قیمت‌ها به امری متعارف و مطرح در بین طبقات مختلف مردم مبدل گردیده است. دلیل آن هم تا حدود زیادی مشخص است.
مردم برای گذراندن ایام خود ناگزیر از انتخاب کالا و خدمات و تقاضا برای آنها هستند و لذا با همه وجود افزایش قیمت‌ها را احساس می‌کنند. تولیدکنندگان نیز برای اینکه تولید خود را سرو سامان دهند ناچارند نهاده‌های تولید را خریداری کنند و آنها هم در صورت افزایش قیمت متوجه می‌شوند هزینه‌های تولید آنان افزایش یافته است و لذا ناچار هستند محصولات خود را هم با قیمت بالاتری عرضه کنند. البته غیر از این دو گروه، طبقات دیگری هم درباره قیمت اظهار نظر می‌کنند که هر چند در یکی از دو گروه تقاضا کننده و عرضه‌کننده جا می‌گیرند لیکن مقاصد و اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند که پیگیری آن اهداف نیز در وضعیت قیمت‌ها تاثیر‌گذار است.
با توجه به شرایطی که کشور در آن به سر می‌برد و در آستانه تصمیم گیری درباره بودجه سال ۱۳۸۶، به نظر می‌رسد همه کسانی که به نحوی با افکار عمومی‌و تصمیم گیری و اعمال نظر و همچنین تولید دیدگاه و ایده سروکار دارند باید در فراهم آوردن شرایط برای ایجاد محیط متفاوتی از آنچه فعلا درباره سطح عمومی‌قیمت‌ها وجود دارد همکاری و فداکاری کنند. در اینجا به ذکر پاره‌ای از عناصر موثر در تغییر شرایط می‌پردازیم و بر نقش مطبوعات و به خصوص رسانه ملی این ارتباط تاکید فراوان داریم:
بدون تردید بخش عمده‌ای از تورم موجود معطوف به وجود تقاضای موثر است که در بازار کالاها و خدمات وجود دارد. بدیهی است نقدینگی موجود در اختیار اقشاری از مردم این تقاضا را تشدید می‌کند و به صاحبان خود این اجازه را می‌دهد که کالاها و خدماتی که عرضه آن متناسب با عرضه نیست را با پرداخت پول بیشتر، به مصرف خویش اختصاص داده و در نتیجه قیمت‌ها افزایش می‌یابد. بواسطه این شیوه تعامل، مصرف‌کنندگانی که امکان پرداخت قیمت‌های افزایش یافته برای کالاها و خدمات مذکور را ندارند احساس گرانی بی‌رویه و طاقت فرسا می‌کنند. در این ارتباط همه مصرف‌کنندگان باید بپذیرند که درست است که استفاده از انواع کالاها و خدمات در هر فصل و دوره زمانی برتنوع سبد خانوار می‌افزاید و رضایت خاطر بیشتر و رفاه افزون تری را به ارمغان می‌آورد، لیکن واقعیت قضیه این است که آنها نباید مقدمتا الگوی معینی برای خویش تعریف کنند و در این تعریف کاری به قدرت خرید خویش نداشته باشند و آنگاه در هنگام افزایش قیمت کالاهای مورد نظر که در الگوی مصرفی آنها وجود دارد به زحمت ناشی از افزایش قیمت بیفتند و در این ارتباط همه کس و همه جا را مسوول بدانند که چرا قیمت‌ها افزایش یافته است.
در این ارتباط بدیهی است گوجه فرنگی در فصل زمستان کمتر و لذا عرضه آن با محدودیت مواجه است و بطور طبیعی قیمت آن می‌تواند به طور غیر متعارف بالا رود. در چنین شرایطی بهترین روش کاهش تقاضا و حتی الامکان جایگزین کردن محصولات دیگر برای آن است. بسیاری از کالاها و خدمات را می‌توان با کاهش تقاضا برای مدتی کم، مشمول کاهش قیمت کرد. این نقش مصرف‌کننده است و از دولت در این زمینه کاری ساخته نیست. نمی‌توان از دولت انتظار داشت که در تنظیم بازار همه نوع محصولات، صرف نظر از اینکه اساسی و یا غیر اساسی است دخالت نماید. البته بدون شک توجه داریم که بخشی از کالاها و مسکن مشمول این قاعده نمی‌شوند و تقاضا برای آنها بخصوص از ناحیه کسانی که بی‌سرپناه هستند اجتناب‌ناپذیر است.
همه نکته این مکتوب آن است که در اقتصاد این مصرف‌کننده است که دارای یکی از موثرترین نقش‌ها در تعیین قیمت است و اساسا به همین دلیل از «تورم ناشی از فشار تقاضا» صحبت می‌کنیم. کافی است مصرف‌کنندگان به این مهم توجه نمایند که در اقتصاد منفعل و برکنار نیستند. آنان هستند که عرضه‌کنندگان را به تولید کالاها و خدمات معین سوق می‌دهند و دارای نقش فعال و موثر هستند. لذا کافی ست در الگوی مصرفی خود انعطاف پذیری را وارد کنند و تصمیم بگیرند که با خارج کردن موقتی برخی کالاها و خدمات مصرفی که مشمول افزایش قیمت شده‌اند نسبت به تعدیل قیمت از طریق کاهش تقاضا اقدام نمایند. نقش مطبوعات و رسانه ملی در این زمینه قابل توجه خواهد بود.
منبع خبر: روزنامه دنیای اقتصاد
  ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱:۲۰:۳۴ بعد از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد