این روزها بحث و گفتگو راجع به موفقیت، شادی، خوشبختی و خانواده و مقولههایی از این دست،بسیار راجع و معمول است و به نظر میرسد كه همه میخواهند به منتهای خوشبختی و شادی و موفقیت برسند و بهترین پدر، مادر یا همسر باشند.
این روزها بحث و گفتگو راجع به موفقیت، شادی، خوشبختی و خانواده و
مقولههایی از این دست،بسیار راجع و معمول است و به نظر میرسد كه همه
میخواهند به منتهای خوشبختی و شادی و موفقیت برسند و بهترین پدر، مادر یا
همسر باشند. اگر از مردم بپرسید موفقیت در زندگی را چطور تعریف میكنند،
پاسخهای بیشتر آنها حول محور پول و درآمد و ثروت كلان، دور میزند و
اكثریت آنها معتقدند كه موفقیت بستگی به مقدار درآمد و ثروت هر كسی دارد.
بعضی دیگر نوع شغل هر كسی را معیار تعیینكننده موفقیت یا شكست او
میدانند. حال سوال اینست كه چرا همگی ما موفقیت در زندگی را با موفقیت در
شغل و كسب و كار در یك راستا و مشابه فرض میكنیم؟
موفقیت در حرفه و كسب و كار به خود هر فرد بستگی دارد و این كه چطور بتواند
امور كاری و پولی و مالیاش را مدیریت نموده با چالشها روبهرو شود. در
این میان یك نكته هست كه بسیاری از صاحبان كسب و كار به آن توجه ندارند:
كسب موفقیت در كسب و كار به این معنی نیست كه اوهمه وقتش را كار كند و بقیه
جوانب زندگیش را به گوشهای رها كند.
موفقیت واقعی یك كارآفرین هنگامی معلوم میشود كه او توانسته باشد بین
زندگی شخصی و خانوادگی و زندگی كاری و حرفهایش، تعادل مناسبی برقرار كند.
اگر یك كارآفرین خانگی یا حتی یك كارآفرین با سابقه و قدیمی، نتواند در
برقراری این تعادل موفق شود، زندگی راحت و آسودهای نخواهد داشت. موفقیت
در كسب و كار و ناكامی در زندگی خانوادگی و روابط با اعضای خانواده، نه
تنها نشان از یك كاسب موفق ندارد بلكه ناتوانی او در حفظ تعادل فوق را به
تصویر میكشد.
عكس این حالت هم وجود دارد. یك كاسب مستقل را داریم كه بیتوجه به امور
كاری و مسائل و مشكلات كسب و كارش، بیشتر اوقات را با خانوادهاش میگذراند
و اجازه میدهد كه آنها وقت اختصاص یافته به كارش را هدر دهند. او
پدر/مادر خوبیست و نیازهای عاطفی خانوادهاش را تامین مینماید ولی كاسب
موفقی نیست. این شخص هم نتوانسته تعادل مورد نیاز را برقرار نماید.
هر انسانی با هر شغل و حرفهای و هر سن و سالی، نیازهای گوناگونی دارد كه
تامین مناسب هر یك از آنهاست كه انسانی با سلامت جسم وروان حاصل از این
مجموعه متعادل است كه در آن هیچ چیز را از قلم نینداخته است. نیازهای جسمی،
روانی، مادی، معنوی و عاطفی، همگی مهم هستند و برآوردن آنها وظیفه هر
انسان. كار و كسب و كارآفرینی تنها بخشی از زندگی اوست. اكثر این اشخاص
آنقدر به این بخش كوچك میپردازند كه دیگران و كسانی كه به آنها نیاز
دارند- خانواده و دوستان و یا منابعی كه مورد احتیاج همه انسانهاست - را
نادیده انگاشته از آنها غافل میشوند. خوب فكر كنید. آیا شما هم این چنین
كاسبی هستید؟به راستی چرا این گونه است؟
بعضی از این كارآفرینان میگویند كه آنها هر چه میكنند، برای خانوادهشان
است. آنها سخت كار میكنند تا بتوانند لوازم مورد نیاز آنها را تهیه كرده
و زندگی راحتی برایشان فراهم نمایند. تا به اینجا ایرادی نیست ولی نكته
پنهان اینست كه این افراد گرفتار حاضرند همه چیز به خانوادهشان بدهند و هر
چه كه بتوانند فراهم كنند ولی از یك چیز دریغ میكنند: وقت
گرانبهایشان.شاید به نظرتان ساده وبیاهمیت برسد ولی همین چیز ساده، برای
خیلیها بسیار مهم است.
خانواده شما كه پدر یا مادری گرفتار دارند، كلمه "عشق" و "محبت" در یك
عبارت ساده خلاصه میشود: "بابا و مامان برای ما وقت میگذارند"، آنها
"عشق" را با "ز-م-الف- ن" مترادف میدانند.
وقت و زمان ارزشمند شما، گوشهای از زندگیتان است و اگر قسمتی از وقتتان را
به دیگران اختصاص دهید، معنیاش اینست كه گوشهای از زندگیتان را به او
بخشیدهاید.
به یاد بسپارید كه موفقیت در كسب و كار فقط با مقدار پولی كه هر ماهه به
خانواده میدهید، سنجیده نمیشود. واقعیت انكارناپذیری هست كه میگوید شما
باید برای موفقیت در كسب و كار سخت تلاش كنید ولی حقیقت محكمتری در وقت
گذاشتن برای افراد خانواده و عزیزان را امری ضروری بدانید. وقت گرانبهای
شما تنها متعلق به خودتان نیست. چون دیگر تنها زندگی نمی كنید و
خانوادهای دارید كه به شما علاقهمندند و صد البته كه شما هم دوستشان
دارید.
موفقیتهای مادی و فیزیكی عناصری قابل لمس هستند كه به مرور زمان كمرنگ
شده، آن اهمیت اولیهشان را از دست میدهند یا این كه به كلی نابود
میگردند. آن موفقیتها و دستآوردهایی كه به چشم دیده نمیشوند، آن
گنجهایی هستند كه همیشه پایدار وجاودان میمانند.
شما میتوانید هم یك خانواده شاد و مستحكم داشته پدر یا مادری مسئول، دوست
داشتنی و مورد اعتماد باشید؛ هم این كه در عرصه كسب و كارتان به موفقیتهای
بزرگ دست یابید.
۱۵ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱:۱۶:۳۸ بعد از ظهر