به این ترتیب انتظار میرود تکنیکها، روشها، پتانسیلها و امکانات متنوعی برای این هدف در سراسر دنیا مورد بهرهبرداری قرار گیرد. کشور ما نیز از این فرصتها نباید بی بهره بماند که در این راستا در دولت یازدهم بارها تاکیدهایی از طرف وزیر و مسوولان پتروشیمی صورت گرفته که آینده صنعت پتروشیمی ایران پروپیلن محور خواهد بود. در این بین کارشناسان جهانی میگویند ایران میتواند یکی از کشورهای مهم مصرفکننده محصولات پتروشیمی در این رسته باشد. مدتی پیش موسسه رولاند برگر در گزارشی با اشاره به رشد روز افزون صنایع ایرانی به خصوص صنعت خودرو اعلام کرده بود رونق در این بخش میزان قابل توجهی از تقاضا را برای محصولات پلیمری ایجاد خواهد کرد. این در حالی است که توافقات صورت گرفته با شرکتهای خودروسازی در جهان بخشی از این پیشبینی را قابل تحقق جلوه میدهد بهطوریکه انتظار میرود در سالهای آتی میزان تولید خودرو در کشور بین 25 تا 40درصد رشد را تجربه کند. این در حالی است که محصولاتی از جمله پلیپروپیلن، پلیاتیلن و سایر محصولات وابسته به این دو گروه در صنعت خودرو جایگاه مهمی را به خود اختصاص دادهاند. باید دید توان رشد صنعت پتروشیمیایی و شیمیایی داخلی ایران تا چه اندازه بوده و حدود قابلیت استفاده از پتانسیلهای این بخش تا کجا توسعه خواهد یافت.در این بین محصولاتی مانند آمینها، گلایکولاترها، ایزوسیاناتها، پلیاتر پلییورتانها، پلیاولفین الاستومرها و پروپیلن گلایکول نیز در میان لیست تقاضا از سوی کالاهای تند مصرف که از سرعت بالای رشد مصرفی برخوردارند، قرار دارند. در این بین اما رشد مصرف پلاستیک در جهان نیز موضوع دیگری است که ضرورت حرکت به سمت تولیدات این قبیل مواد اولیه را افزایش میدهد.
کارشناسان IHS در این رابطه میگویند این نوع تقاضاهای جدید به سرعت زمین بازی را در صنعت پتروشیمی تغییر خواهد داد. این موسسه اخیرا در گزارشی اعلام کرده است ظرف 5 سال آینده ظرفیت تولید پلیاتیلن 24 میلیون متریک تن افزایش خواهد یافت که یکسوم این رقم از آمریکا تامین خواهد شد. در این بین آنچه آمریکا را به کشوری با این ظرفیت تبدیل میکند وجود منابع گازی شیل است که توانسته ظرفیتهای صنعت مذکور را پاسخگو باشد. اگرچه در حال حاضر بازار نفت و گاز از رونق چندانی در جهان برخوردار نیست و این موضوع به خصوص در منابع شیل ملموستر است اما صنایع پتروشیمی با کاهش هزینههای خوراک توانستهاند تولیدات رقابتیتری را در اقصی نقاط جهان ایجاد کنند و در این بین تولید بالای محصولات توسط آمریکا از یک طرف و هدایت منابع به سمت اهداف مشخص در این صنعت (همچون پلیپروپیلن محور شدن صنعت) پیشبینیهای روشنتری را در این کشور ایجاد کند.
در این شرایط بالاتر بودن قیمت گاز در کشور ما بهعنوان خوراک یکی از آسیبهای جدی برای آینده صنعت پتروشیمی محسوب میشود. در حال حاضر خوراک گاز در ایران بین 8 تا 9 سنت در هر متر مکعب است که جزو بالاترین نرخها در منطقه محسوب میشود. این در حالی است که اگر قرار بر توسعه صنعت براساس PE و PP باشد باید برای بهبود مولفههای رقابتی قیمت از این ارقام پایینتر بیاید. به عبارتی تقویت مزیتهای رقابتی در اقتصاد صنعت پتروشیمی یکی از ضرورتهای آتی در این صنعت محسوب میشود. رئیس بخش مشاورهای موسسه IHS در این رابطه میگوید ایالات متحده و کشورهای آمریکای شمالی به شدت در حال تقویت مزیتهای خود بر پایه گاز ارزان هستند و این در حالی است که در منطقه خاورمیانه برخی کشورها همچون قطر این زمینه را دارند تا رقبای مهمی در این زمینه باشند.
چین بهعنوان کشوری که سناریوی تبدیل زغال سنگ به اولفین را در دستور کار خود قرار داده یکی از کشورهایی است که به زودی با سطح بالای تولید پلیاتیلن و پلیپروپیلن میتواند با کمترین هزینهها (البته این موضوع را باید متذکر شویم که قیمت زغالسنگ به سرعت در مدت اخیر رشد کرده و گفته میشود قیمت 100 دلار برای این محصول اصلا دور از انتظار نیست) به بزرگترین رقیب در این حوزه تبدیل شود. در عین حال برخی کشورهای دیگر نظیر اندونزی و هند نیز به جرگه تولیدکنندگان اولفین از محل زغالسنگ بپیوندند که شرایط را بغرنجتر خواهد کرد. این در شرایطی است که کشور ما با منابع عظیم گازی که در اختیار دارد هنوز نتوانسته توازن مناسبی بین سوخت و خوراک ایجاد کند بهطوریکه در گذشته با فرا رسیدن فصل زمستان منابع پتروشیمیها قطع میشد و در چنین شرایطی انتظار برای رقابت با غولهای آینده دشوار به نظر میرسد.
با این حال به عقیده کارشناسان پتانسیلهای تولید از پارس جنوبی که در دو سال گذشته توانسته مانع از قطعی گاز در کشور شود میتواند ظرفیتهای لازم را برای تغییر در صنعت پتروشیمی فراهم سازد. در پایان این تحلیل باید گفت نکته خطرناک آن است که تغییر زمین بازی در صنعت پتروشیمی مشکلات متعددی را برای کشور ما به همراه خواهد داشت که موضوعات فوقالذکر بخشی از زوایای آن را روشن میکند. اگر به آمارهای وارداتی چین بهعنوان یک نمونه (بهعنوان کشوری که واردات قابل توجهی از محصولات را به خود اختصاص داده) توجه کنیم، در مییابیم که احتمال کاهش 50 درصدی واردات این محصولات توسط این کشور وجود دارد که در این صورت باید گفت بازارها کوچکتر و بازاریابی برای تولیدکنندگان ایرانی سختتر خواهد شد.