سرمای این روزها تا مغز استخوان نفوذ میکند و انگار که با دردی جانکاه تکهپارههای زمین میخواهد از هم جدا شود.
خانههای کاهگلی کم دوام مقاومت یک تکان کوچک، حتی بادی طولانی و ممتد را ندارند چه رسد که زمین بخواهد از جا بجنبد و هر چه تهمانده زندگی است از هم بگسلد.
دست تقدیر شیبهای تند غیر مقاوم را لایه به لایه روی هم میتکاند و قلب روستا از رانش زمین به پرندهای میماند که در قفس در بسته ناچار و بیپناه پر میزند.
باران سیلآسا آخرین تیری است که خانههای کاهگلی را از پا میافکند. ۶۰ میلیمتر بارش بیامان باران برای روستایی سادهدلی که روی چراغنفتی گیاه کوهی دم میکند رقم محسوسی نیست. اما وقتی در جای خود بنشینی و سقف خانه دهان باز کند، میخواهی که زمین تو را هم ببلعد و همه داشتههای ناچیزت به بهانه باران از دست نرود.
قصه ترس از باران تازگی ندارد. روستاهای بغلدستی هم از هراس باران شبها خواب ندارند. ۲۵ روز از بهار سپری شده که ۴۳ خانه روستای ترازوج با خاک یکسان میشود.
خسارت میلیاردی که هیچکس دل نسوزاند
اهالی روستا میگویند برای باران دعا نمیکنند. یعنی نمیدانند چه دعایی بکنند. از یک سو باران برکت زمین است و از سوی دیگر بیم آن میرفت که خانههای کاهگلی را بشورد و ببرد.
این روستای کوهپایهای شهرستان خلخال در پی رانش زمین و بارش مداوم باران درست در ۲۵ فرودین ماه سال جاری داغدار خانههایی شد که به سختی روی پا بودند.
خانههایی که تنها پناه اهالی بود اما هر چند رفتند و آمدند کسی به حرفشان اهمیت نداد. اهالی روستا به حدی در فقر و ناچیزی به سر میبرند که ۲۵ خانواده تحت پوشش کمیته امداد هستند.
روستا ۲۰ میلیارد ریال خسارت دید. عددی که جیب همه اهالی را روی هم خالی کنی اینقدر نمیشود.
قصه پر غصه روستای ترازوج دل هر مدیری که به بازدید میرفت را لرزاند. برخیها بعد از اینکه به انتهای جاده منتهی به روستا رسیدند وعدههای خود را در ذهن نگاه داشتند و برخی فراموش کردند چشمان گریان پدر چه گفته و یا کودکان شرمگین با سرهای پایین چه نقشی با نوک شست پا روی زمین کشیدهاند.
ترازوج به دغدغه برخی دستگاههای بیپول تبدیل شد. روستایی که به در بسته بانکها ارجاع شد تا اندکی وام بدهند و خانهها دوباره شکل بگیرد.
چادر هلالاحمر به داد ساکنان رسید
هشت ماه از شب تلخ ترازوج سپری شده و روستاییان ناگزیر به زیر چادرهای پلاستیکی هلالاحمر رفتهاند. چادرهایی که هر چند نماد انساندوستی است اما از سویی رنگ و بوی فراموششدگی ساکنان آن را تداعی میکند.
اهالی روستا میگویند این منطقه سردسیر است. روستای کوهپایهای ترازوج هر دم در محاصره سوز و سرما است و دست خالی روستایی موجب شده در خود روستا خانهها بشود چادرهای هلالاحمر.
یکی از اهالی روستا به خبرنگار مهر گفت: شبها از ترس جانوران درنده خواب به چشم نداریم. باران که میبارد دعا میکنیم بند بیاید.
حالا که زمستان زودهنگام از منفذهای چادر پلاستیکی به استخوان نفوذ میکند، ترازوج زیر برف و باران است. دعای روستاییان این روزها یک سقف است.
مدیرکل بنیاد مسکن استان اردبیل در توضیح اقدامات صورت گرفته برای بازسازی این روستا به خبرنگار مهر گفت: هر چند دست ما خالی است امسال برای آواربرداری از روستای تخریب شده سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال هزینه کردیم.
فرهاد سبحانی درد و حال روستایی را میشناسد. معتقد است روستاییان گرفتارند و اگر همین مبلغ هزینه نمیشد حتی برای آواربرداری نیز پولی نداشتند. خود را شرمنده روستاییان میداند و امیدوار به اقداماتی است که در دست دارد.
بانک به بهانه تضمین روستایی را به سرما کشاند
بعد از آواربرداری باید مصالح بیاید و دست به دست هم خانهها ساخته شود.
اهالی روستا خود آماده ساخت خانه هستند. برای اینکه حمایت شوند بنیاد مسکن در بازار مصالح خود ضامن اهالی میشود. آجر بخرند به ضمانت بنیاد. نقشه و پروانه نیز به صورت رایگان صادر میشود.
اما ساختوساز پول میخواهد و دست روستایی خالی. از سویی بنیاد مسکن حتی در آسفالت روستاها برای طرح هادی به گرههای کور مالی خورده است.
اینجاست که باز پای بانکها باز میشود و به گفته مدیرکل بنیاد مسکن استان به دلیل اینکه روستاییان نمیتوانند ضامن معتبر معرفی کنند نمیتوانند وام ۱۵۰ میلیون ریالی را بگیرند.
در خانههای مرفه شهر اردبیل ۱۵۰ میلیون ریال هزینه ماهانه برخی خانوادهها است اما برای روستایی عددی طلایی است که سقفی روی سرش بکشد.
سبحانی افزود: همین ناتوانی در تأمین ضامن برای وام موجب شد خانههایی که پیریزی شده بود دچار تأخیر در ساخت شود.
تأخیری که روستاییان را به فصل سرما رساند و برف را به جای سقف روی سر آن ها کشید.
رازوج با مانعتراشی بانکها همچنان لرزه و سرما به تن دارد. روستای تاریخی که به واسطه نوروز نمای ۴۰۰ ساله خود یکی از گنجینههای تاریخی اردبیل محسوب میشود.
نوروز نمای روستا توسط سیدشمس الدین علی خلخالی از شاگردان شیخ بهایی ۴۰۰ سال پیش ساخته شد که ۱۲ و ۱۸ روز مانده به نوروز و همچنین زمان عید نوروز را مشخص میکند و از ابداعات کم نظیر در دنیا محسوب میشود. نوروز نمایی که اگر در یکی از روستاهای کشورهای اروپایی بود حال به جای سیل باران، شاهد سیل مسافر بود.
این دانشمند در سه نقطه کوه دو هزار و ۵۰۰ متری و در مقابل مسجد روستا پشتههای سنگی ساخته که هرگاه در نگاه از پنجره مسجد آفتاب از بالای پشتههایی که در ارتفاع کمتر قرار دارند، طلوع کند ۱۸ روز و هرگاه از پشتههای دومی با ارتفاع متوسط، طلوع کند ۱۲ روز به عید مانده و اگر از پشتههای سنگ بالای قله طلوع کند یعنی روز عید است.
تنها ۲۵ روز از نوروز گذشته بود که روستا خانههای خود را از دست داد. امروز مدیرکل بنیاد مسکن از حل و فصل مشکل وام روستاییان میگوید.
به گفته سبحانی چون دولت تضامین زنجیرهای را مطرح کرده میتوان از این طرح استفاده کرد و هر روستایی ضامن دیگری میشود.
وی با توضیح اینکه در این طرح مبلغ وام نیز به ۲۰۰ میلیون ریال افزایش مییابد، ادامه داد: روزهای خوشی در انتظار ترازوج است و این تسهیلات به بانک رفاه ابلاغ شده و تا یک هفته آینده به تمامی بانکها نیز ابلاغ میشود.
وی افزود: کمیته امداد نیز به ۱۳ واحد به میزان ۱۴۰ میلیون ریال برای هر یک کمک داشته که افراد تحت پوشش هستند.
هر چند بنیاد مسکن ۴۰ میلیون ریال بلاعوض به حساب هر روستایی واریز کرده و ۴۰ میلیون ریال دیگر را نیز در نظر دارد هدیه کند اما فصل کاری سپری شده و مشخص نیست روستاییان بتوانند در زیر برف و باران دیوار خانهها را بالا بکشند یا نه.
شاید ترازوج تنها نقطهای در خاک اردبیل است که باید دعا کرد کمتر رنگ و بوی برف و باران به خود ببیند تا اگر نوشدارو، رسید اهالی بتوانند نوروز را در خانههای آجری مزه کنند.