بارسلونا Barcelona، روز سنت مارتین St.
Marthineis Day، ۲۱ دسامبر
۱۹۰۱.
تنها
چند روز پیش از کریسمسchristmac شاهد
ازدحام بانوان و آقایان در پیادهروهای
اطراف د کارر د فران The Carrer de Feran هستیم.
در طرفین این پیادهروها
مشعلهای برافروخته شده دیده میشود، در حالی که انبوه درشکههای
در حال رفتوآمد، موجب راهبندان خیابانها شدهاند و همه چیز نشانی از انبوه مردمی دارد که مشتاقانه در حال
انجام خریدهای خود هستند تا
اینکه به انبوه جمعیتی بر میخوریم که در مقابل پنجره ویترین درخشان جواهرساز معروف، ماسریرا هرمانوس Masrira Hermanos ازدحام کردهاند: جواهرات آرت نوآ Art
Nouveoau jewely روح و سمبل مدرنیسم
Modernicme در برابر
دیدگان حیرت زده جمعیت میدرخشید. پس از یکهفته خالی بودن ویترین فروشگاه، هماکنون نام،
&#۳۹;سریرا&#۳۹; با
خود جلوه و سبکی جدید از هنر
اروپا را به ارمغان آورده است.
سوئیس
ماسریرا Sieuis Macrira سومین
نسل از جواهر سازان ماسریرا با کسب موفقیتهای
ناگهانی خود در ۱۹۰۱ بارسلونا را در بهت و حیرت فرو برد. وی در خانوادهای فرهنگی متولد شد که در آن &#۳۹;هنر
و جامعه&#۳۹; ارتباط فشرده و تنگاتنگی با یکدیگر داشتند.
پدر او جواهرساز و عموهایش همگی نقاش، مجسمهساز، موسیقیدان و مفسران ادبی
بودند. سوئیس از همان دوران
کودکی به طور ذهنی و حرفهای در حال آموزش هنر بود. وی بعدها ناشر ژورنالهای هنری شد و در زمینه نویسندگی، و نقاشی
و طراحی دکوراسیون داخلی فروشگاه
و فضای داخلی غرفههای نمایشگاهها فعال شد و بالاخره خود را به امکانات و تجهیزات جواهرسازی مکانیزه کرد. داستان
وی داستان خانواده و سلسله
خاصی از جواهرسازان است که شیفته تاریخچه شهری زیبا بودند.
تاثیر
سنت. مقارن با ۱۸۳۹ و پس از تکمیل دوره کار آموزی معمول ۶ ساله و گذراندن امتحان استادی، پاسانتیا the pacantia بود که جوزوف ماسریرا فروشگاه عمده فروشی جواهرات در آن دوره، جز
امتیازات ویژه خانوادههای متمدن،
اشراف و طبقه خاصی از بازرگان بشمار میرفت که ارائه و ساخت محصولات
جدید در انقلاب صنعتی بورژواری Bergeoing Industrial Revolution را
میطلبید.
ثمره ازدواج جوزفJosep ,
و فرانسیس و فردریک از ۱۳ سالگی وارد
حرفه پدرشان شدند و به حرفه خانوادگی روی آوردند. این کودکان از آن و خارج از حوزه خاص جواهرسازی نقرهسازی استعدادهای
خاص و استثنایی از خود بروز
داده بودند. جوزف و فرانسیس نقاشانی مجرب و فردریک به سوی مجسمهسازی سوق داده شد در ۱۸۶۰ شرکت جوزف ماسریرا در نمایشگاهی
ملی شرکت جست و موفق به اخذ
جوایز برجستهای برای کارهای جواهر، طلا و نقره خود شد. جوزف ماسریرا
در شرکتی دیگر در نمایشگاهی دیگر نیز شریک بود که آن شرکت به مدیریت
روز وای ماسریرا Roses y Masrera . پوتز و
ناخن فلزی تولید می نمود.
این ترکیب عجیب بیانگر نبوغ ذاتی ماسریرا بود که
بعدها از آن با عنوان نقطه اوج هنر و
مهارتهای فنی وی یاد شد. جوزف و فرانسیس در بارسلونا
به آموزش و یادگیری هنرهای زیبا مشغول شدند و در دهه ۱۸۶۰ به تشویق پدر، از نمایشگاههای بینالمللی برگزار
شده در لندن Lndan و پاریسPares دیدن
نمودند.
آنها
سراسر اروپا را گشتند و در ۱۸۶۷ به منظور یادگیری
حاکی روی سنگهای قیمتی برای مدتی در پاریس اقامت گزیدند. در ۱۸۶۸، ۱۸۷۱ مجددا
شرکت در نمایشگاههای برگزار شده در اسپانیا
Spain شرکت نموده و
موفق به اخذ جوایزی برای کارهای جواهر خود شد و این در حالی بود که فرانسیس و جوزف نیز برای نقاشیهای خود، مدال
برنز دریافت نمودند.
در ۱۸۷۰ فرانسیس و یکی از کارمندان آتلیه ماسریرا به ژنو Geneva اعزام شدند تا
یکی از روشهای معروف سوئیسی Swiss پیرامون
نقاشی مینا Enemel را فرا بگیرند. در ۱۸۷۲ به یک محل ویژه یعنی شماره ۳۵
کارر د فران Krre de feran ، در
میان پیشروان جواهرسازی بارسلونا نقل و مکان نمود. سبک جواهرسازی در آن دوره، گلچین از منابع مختلف تاریخی بود.
طرحهای
بدست آمده از آرشیو ماسریرا
نشاندهنده سنجاق سینههایی به شکل پرندگان مختلف، گلها و دیوهای نمادین و افسانهای (اشکال پر طرفدار در سراسر
اروپا از نیمه تا اواخر دهه ۱۸۰۰ ) و از جنس الماس و رنگهای نیمه قیمتی بود.
پس از
فوت جوزف ماسریرا در ۱۸۷۵ موفقیتهای شرکت چند برابر شد گسترش بسزایی یافت. و دفتر حسابها و ثبت کارهای سفارشی
کارهای جواهر، طلا، و نقره از
سراسر اسپانیا Spain و
آمریکایAmrica South به سوی آنان سرازیر شده بود. ماسریرا بویژه در زمینه ارائه کارهای
سفارشی، کارهای نقره، تو خالی و
کارهای دست ساز پر زرق و برق سفارشی هنری مذهبی به سفارش کلیساها یا اشخاص زبانزد خاص و عام بود. ضمنا جوزف و
فردریک عضو آکادمیهای هنری و علمی و
هنرهای زیبا بودند.
ویژگی عضویت در چنین سازمانهایی، شناسایی پیشروان این مقاطع بود و این آکادمیها به نوعی
ابزاری برای سنجش و ردیابی هر نوع
کار هنری خاص محسوب می شدند. اعضا این آکادمیها هر نوع ذوق و گرایش هنری و رشد و توسعه علمی برتر را گزارش میدادند.
در سال را گزارش میدادند.
در سال
۱۸۸۴ بود. معبدی هنری را افتتاح نمودند که ساختمانی عظیم با
نمای معبد شکل یونانی بود و از این مکان بعنوان استودیو و ملجایی مملو از برگزیده آثار هنری برای الهام گرفتن در زمینه
طراحی و نقاشی بهره میجستند.
اما یکسال بعد. فردریک گرایش کاری خود را از
جواهرات به تجارت کارهای ریختهگری تغییر
داد و بعدها بعنوان تولید کننده مجسمههای برنز و یادبود
مشهور شد. در ۱۸۸۶ شرکت به مدیریت دو برادر دیگر جوزف و فرانسیس ماسریرا به نام ماسریرا هرمانوس برادران ماسریرا Macrira Brader معروف شد.
ظهور
هنر جدید / پیدایش هنر نوین
در
۱۸۸۸، بارسلون Bartclon میزبان
نمایشگاهی بین المللی بود و در همان زمان
بود که هنر مدرنیزم Modernisme شکوفا
شد. در آن نمایشگاه، ماسریرا هرمانوس
موفق به اخذ مدال طلا برای کارهای جواهر و نقره خود شد و علاوه بر آن یک جایزه و دیپلم افتخار به منظور قدردانی از
زیبایی خود نمایشگاه نیز به آنان
اعطا شد.
در ۱۸۸۹ در نمایشگاه اکسپوزیون یونیورسال Exposihion Universall در پاریس نیز مدال افتخار
به آنان داده شد. جوزف ماسریرا ای مانوینز Gosep Macrirai Manovenez دارای ۴ پسر بود که دو تن
از آنان به تجارت فامیلی خاندان خود
اشتغال داشتند. نسل سوم، جوزف و لوئیس ماسریراGozp
& Liuis Macrira در سنین ۱۹ و ۱۷ سالگی در نمایشگاههای ۱۸۸۹ برگزار
شده در پاریس شرکت نمودند و به مانند پدر خود برای گذراندن دورههای
آموزشی به مسافرت فرستاده شدند.
سوئیس ماسریرا در سن ۱۵ سالگی و در حالی که در کلاسهای مدرسه هنرهای زیبا School of Fine Arts شرکت می نمود،
در آتلیه فامیلی نیز مشغول به کار شد. اولین کار ساخته شده از طرح وی، تاجی برای عروس یک مارکیز Marquis بود. لوئیس
Liuis در ۱۸۸۹ به ژنو فرستاده
شد تا زیر نظر مستقیم هنرمند معروف ادوار لوسیر
Frank-Edousrd Hossier به آموزش سنتی مینا کاری Enomeling بپردازند. لوئیس به مطالعه نقاشی برنزه و برجستهکاری مینا پرداخت.
مینا
کاری نوعی مهارت خاص به شمار میرفت
بدین معنا که جواهر سازان میبایست پلیتهای
Platet مربوطه را تهیه مینمودند
و سپس آنان را برای تکمیل به کار گاههای میناکاری ارسال میکردند.
به ندرت یافت میشود که جواهرسازی این دو عملیات مجزا را همزمان و در یک محل انجام دهد.
موفقیت
ناگهانی. یکی از لحظات تاریخی و نقاط عطف زندگی لوئیس بازدیدی از نمایشگاه بینالمللی ۱۹۰۰ پاریس ، مکان اوج و
استیلای سبک آرت نوآ Art nouveou بود. در
همین نمایشگاه بود که جواهرات رنه لالیک Rene
lalique با استقبال
و تحسین بیسابقه همگان مواجه شد.
کارهای
منحصر بفرد مینای لاکیک و اوج
تبحر در فنآوری و طرحهای جواهرات وی موجبات تحول و جرقه عظیم هنری در لوئیس شد. طبق روایات نقل شده، لوئیس به محض
بازگشت از پاریس، فروشگاه را
تعلیل نموده و انبار جواهرات را به قصد ابداع و خلق کارهای جدید، ذوب نمود. البته هیچ سند کتبی دال بر تایید این اعمال
موجود نیست معهذا سرمایهگذاری و صرف وقت و
مواد اولیه و انرژی برای ابداع و خلق این کارهای جدید،
حقیقتا قابل ملاحظه بوده است.
اگر چه که لوئیس بسیار جدال بود و در اواخر سالهای بیست زندگی خود به سر میبرد،
تعدادی بسیار بزرگ برداشتند و نحوه
عملکرد شرکت را کلا متحول نمود. شیفتگی و علاقه آشکار وی به مینا Enamal و مهارت وی به عنوان نقاشی زبر دست کاملا در
جواهرات وی نمودار است،
بخش
عظیمی از این کارها شامل میناهای پلیک آجدر
Pligue a Jour یا باسه
تایله Basse-Taille نوعی
مینای شفاف یا نیمه شفاف است که در ظرفی نه چندان
گود، حرارت داده میشود و به منظور برجسته کاری و کنده کاری مورد استفاده قرار میگیرد. د تور دی فورس The Tour de Force مهارت یک انامالیست Enamalist ، پلیک آ جور Jour
A Plique است. به مانند یک پنجره شیشهای
رنگی، پلیک آجور Plique A Jour واژگونه
شده به سوی نور قرار میگیرد.
و مینا در میان درزهای آن قرار داده میشود.
روشهای
اوپن بلکه انامل Open-Bacred Enamel در ساخت
اشیاء عتیقه استفاده میشود و در
اواخر قرون ۱۹ هجری به موازات تمایل در به کارگیری نورهای
طبیعی در نقاشی رشد یافت. مانند حرکات نامنظم و تند قلم مورد سبک نقاشیهای امپرسیونیستی
Impressionist سایه روشنها و اشکال متنوع به کار رفته در کارهای میناکاری، روح و حسی تازه را به
آدمی القا مینمود.
سبک پلیک
آجور Plique a Jour با توسل
به روشهای متعددی انجام میشد، روش ماسریرا
متد پیشرفته تری از روش صنعتگر معروف پرافتیا
Narcis Perafita محسوب میشد. شرکت ماسریرا در طی سالهای پر بار کاری
خود به همکاری با گروه بیشماری از مجسمهسازان،
طراحان و هنرمندان با استعداد و نابغه پرداخت.
جواهرات لوئیس ماسریرا هرگز اغراقآمیز و خوفناک نبودند.
به زبان کاتالانیایی Catalan آن با لغت سنی Seny
یاد میشود که ترجمه دقیق آن نوعی حس
تناسب و تعقل است. هماهنگی که اشکال جسمانی و رنگهای بدیع از جمله ویژگیهای حائز اهمیت در جواهرات وی به شمار میروند.
آلبوم طرحهای لوئیس عمدا
دارای موضوعات آرتنور است که پیرامون زن و طبیعت چرخ میزنند.
فرمهای مونث کمتر به طور کامل
تشریح شده که نمونه اعجابانگیز مدلهای زیبا
و Dropery محسوب
میشوند. کارهای گلدار وی دارای آنچنان ظرافت و زیبایی
بودند که پیش از آن در هیچ کاری دیده نشده بود. از بدن موجوداتی همچون قو و سنجاقکها برای تزئین طرحهای توری و
زیبای بالها و پرها استفاده
شده بود. فنآوری ماهرانه در ادای روشهای هنرمندانه ارائه شده بود..
بسیاری از کارها برای اعمال چند منظوره و یا
انجام حرکات خاص و انعطافپذیر
طراحی شده بود. البته هنوز هم ابعاد بیشمار و قابل بحث و بررسی
فراوانی وجود دارند که با مطالعه آنها بیش از پیش به هنرمندی و نبوغ لوئیس ماسریرا پی میبریم