حميدرضا فلاحتيان گفته است:«اتلاف انرژی در خطوط انتقال از مرز 15 درصد با یک حرکت جهادی به مرز 5/10 درصد در سال جاری رسیده است که میتوان گفت متوسط اتلاف انرژی کشور در سهساله گذشته 4 درصد کاهش پیداکرده و درصددیم که این تلفات را تا 6 یا 7 درصد در سالهای آینده کاهش دهیم.»
مساله کاهش تلفات برق در شبکه توزیع از ابعاد مختلفی قابل ارزیابی است؛ چه از نظر مالی و هزینه هایی که به وزارت نیرو وارد می کند و چه از نظر فنی که راهکارهای کاهش تلفات برق در آن بررسی می شود. علل و راهکارهایی که می توان این تلفات را به زیر ده درصد برساند، موضوعی است که نياز به تمرکز زیادی دارد. تلفات برق در کشورهای پیشرفته رقمي در حدود 5 تا 6 درصد است .
با این معیار و میزان، تلفات برق ما در وضعیت فعلی دوبرابر استاندارهای معمول دنیاست. از این رو و همزمان با رشد تولید برق که با افزایش ظرفیت نیروگاههای کشور صورت گرفته، وزارت نیرو تلاش میکند تا تلفات برق در شبکه توزیع را نیز پایین بیاورد. اگرچه هماکنون، 11 درصد از برق تولیدی در شبکه توزیع به هدر میرود؛ اما نمودار تلفات برق کاهشی است .عددي كه در ابتدای دولت روحانی 16 درصد گزارش شده است.
برای درک اهمیت موضوع کاهش تلفات کافی است گفته شود که چهار سال پیش، ظرفيت اسمي نيروگاههاي كشور 68 هزار و 894 مگاوات بود. اين ظرفيت در سال 1392 به 70 هزار و هفتصد مگاوات رسيده است. آخرین گزارش صنعت برق در سایت توانیر نشان مي دهد كه هماکنون میزان تولید برق کشور 73 و 160 مگاوات است.
چندی پیش، مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داد که تولید هر یک مگاوات برق، یکمیلیون دلار سرمایه نیاز دارد. در واقع کاهش یک درصد تلفات برق تولیدی کشور(700 مگاوات) بالغ بر 700 میلیون دلار صرفه جویی سرمایه گذاری تولیدی در کشور است. که به مراتب هزینه کاهش تلفات از هزینه سرمایه گذاری کمتر است. بنابر این باید علل این تلفات و راهکارهای کاهش را بررسی کرد.
فرسودگی شبکه توزیع
این یک واقعیت است که شبکه توزیع و فوق توزیع کشور در دهه 50 شمسی طراحیشده و تغییر الگوی مصرف و افزایش جمعیت در این 45 سال از عواملی است که موجب شده شبکه توزیع پاسخ گوی نیاز کنونی نباشد. ضمن اينكه تغییر الگوی مصرف و استفاده از لوازم برقی متعدد و تغییر منازل از ویلایی به آپارتمان، برقرسانی به چنین شبکه توزیع بزرگی را با مشکل مواجه كرده و از همين رو لازم است که ساختار و ظرفیت انتقال برق در ایران مورد بازنگری قرار گیرد.
شاخصهای توسعهای از عوامل دیگری است که میتواند شبکه توزیع را با افت ولتاژ روبرو سازد . علیرضا کلاهی صمدی رئیس سندیکای برق معتقد است شاخصهای توسعهای موجب تفاوت در الگوی مصرف است از جمله مناطق شمالی و جنوبی شهری چون تهران را با چگالی مصرفی معادل 2 تا 3 مگاوات در هر کیلومترمربع روبرو میسازد. بهگونهای که موجب میشود چگالی مصرف در مناطق 1و 2و 3 تهران معادل شهرهای پیشرفتهای چون لندن و کشورهای توسعهیافته باشد.
با این اظهارنظر میتوان دریافت که تفاوت در الگوی مصرف چگونه میتواند مناطق شمالی و جنوبی شهر را با تغییر در چگالی مصرف خطکشی کند"
کلاهی صمدی مي گويد:« با توجه بهشدت مصرف برق، لازم است که برق 63 کیلووات ساعتی از شبکه توزیع وارد پستهای 230 کیلووات ساعتی شود تا با فشاری معادل 20 کیلووات ساعت به خانهها برسد. حالا این را مقایسه کنید با کشور امارات.»
او می گوید: «در دبی که ازنظر وسعت قابلمقایسه با تهران نیست برق از پستهای 132 کیلووات ساعتی با فشاری معادل 11کیلووات ساعت وارد مدار مصرف میشود که قطعا تلفات برق کمتری دارد. این توضیحات نشان میدهد که پستها و خازنهای شبکه توزیع کشور نیازمند طراحی و بازنگری دوباره و متناسب با نیاز امروز و نیمقرن آینده است.»
تغییر نگرش خدماتی به برق
رئیس سندیکای برق با اشاره به لزوم تغییر نگرش خدماتی به برق تصریح میکند:« آنچه موجب شده میزان مصرف در کشور جدای از قدیمی بودن خطوط و شبکه توزیع برق و پایین بودن راندمان نیروگاهها شدت گیرد، واقعی نبودن قیمت انرژی است دلیل این موضوع این است که برق همواره یک کالا و خدمت دولتی بوده نه تجاری و این نگرش موجب شده در طی سالیان دراز نهتنها شدت مصرف کاهش پیدا نکند بلکه ناهمخوانی دخلوخرج صنعت برق موجب عقبنشینی سرمایهگذاران از این بخش شده است.»
او میافزاید:«دراینبین بخش خصوصی و سرمایهگذار همواره به دنبال درامدهایی است که سود متناسبی را متوجه خود کند. درنتیجه تا زمانی که قیمت برق واقعی نشود؛ نمیتوان از بخش خصوصی انتظار داشت وارد عرصه سرمایهگذاری شود که توجیه اقتصادی چندانی برای آن ندارد.«
علیرضا کلاهی همچنین معتقد است که همین نگرش خدماتی عامل تشویقی برای افزایش شدت مصرف در کشور شده است. وی میگوید: برق ارزانی که دولت در اختیار بخش کشاورزی قرار داده موجب حفر چاههای عمیق برای تأمین آب برای محصولاتی شده که توجیه اقتصادی نداشته و تنها موجب از دست رفتن منابع آبهای زیرزمینی شده است.
راهکارهای کاهش تلفات
بهبود وضعیت خازنها و ترانسها میتواند موجب بهبود بهرهوری در شبکه توزیع شود که البته این موضوع نیز نیازمند استفاده از فنّاوری روز جهان است. در واقع جایگزینی شبکه فشار متوسط به جای فشار ضعیف موجب میشود که برق ورودی به مبادی مصرف منطبق بر تغییر الگوی مصرف باشد؛ اما در شبکه توزیع مهمترین عامل هدر رفت برق مربوط به انشعابات غیرمجاز است که این موضوع نیز ناشی از طولانی بودن خطوط برق کشور است.
گزارشهای کارشناسی نشان میدهد که در سالهای گذشته نوعی «تعجیل» در انتقال برق به سراسر کشور دیده میشود. به این معنی که برقرسانی بهخصوص به مناطق و روستاهایی که جمعیت کمی دارند، انجام شده در حالی که شبکه توزیع برای آنها صرفه و توجیه اقتصادی نداشته چرا که طولانی شدن شبکه توزیع زمینه استفادههای غیرقانونی را فراهم میکند.
كارشناسان مي گويند،خطوط طولانی برق علاوه به این که افت فشار را به دنبال خواهند داشت، موجب افزایش انشعابات غیرمجاز نیز میشود درنتیجه هرچه مراکز تولید از مصرف دور باشد موجب افت فشار شود. کما اینکه بخش تولید و توزیع برق ایران با اختلاف ارتفاعی که از سطح دریا دارد و همواره دستخوش کاهش راندمان و اتلاف انرژی بیشتری خواهد بود. بنابراین توصيه كارشناسان کوتاه کردن خطوط انتقال و پستهای فشارقوی است كه میتواند در کاهش تلفات برق موثر باشد.
تولید پراکنده
به جز سیاست قیمتی کاهش تلفات شبکه توزیع برق، راهکار تولید پراکنده هم در دستور کار وزرت نیرو قرار دارد. بررسیها نشان میدهد که بخش اصلی تلفات شبکه برق کشور مربوط به بخش توزیع است. یکی از راهکارهای کاهش تلفات توزیع برق در کشور، استفاده از واحدهای تولید پراکنده برق است که میتواند بهصورت ایجاد مزرعه های خورشیدی یا نیروگاههای کوچک باشد. این راهکار برای روستاها و مناطقی تعریفشده که از جمعیت کمی برخوردار بوده و قرار گرفتن آنها تحت شبکه توزیع سراسری به دلیل طولانی بودن خطوط انتقال توجیه اقتصادی ندارد.
سید رضا میرزا زاده حسینی مجری طرح نیروگاههای تولید پراکنده توانیر دراینباره گفته است: «کشور به ایجاد ظرفیت 10 هزار مگاواتی نیروگاهی تولید برق پراکنده نیاز دارد» شاید در نگاه اول خرید برق تضمینی بتواند مشکل نبود منابع مالی را حل کند، اما واقعی نبودن قیمت برق مانع از تسهیل روند سرمایهگذاری با خرید برق تضمینی می شود و به نظر می رسد تا زمانی که قیمت انرژی در ایران واقعی نشود، اشتیاقی در بخش خصوصی برای سرمایهگذار برای بهینهسازی برق بهطورجدی ایجاد نخواهد کرد.
تغییر تعرفه قیمت
سید حسین سجادی مدير يك شركت توليد كننده برق، بیشترین اتلاف انرژی را در حوزه مصرف میداند که حتی بیشتر از هدر رفت برق در شبکه توزیع است.
او میگوید: «لوازم پرمصرف و نامرغوب بیشتر موجب اتلاف انرژی میشود با توجه به اینکه قانون حاکم بر روابط تولیدکننده و مصرفکننده بر عرضه و تقاضا استوار است اگر مصرفکننده به دنبال تسهیلات با راندمان بالاتر باشد و حاضر به پرداخت بهای آن باشد عرضهکننده چارهای جز فروش محصول باکیفیت ندارد. اما آنچه انگیزه را از تولیدکننده برای تولید مرغوب میگیرد تعرفه نامناسب است.»
سجادی تاكيد مي كند: «اصلاح قوانین موانع تولید تنها توانسته فاصله کاهش هزینه تولید محصول باکیفیت را کم کند اما تا زمانی که تعرفه اصلاح نشود نمیتوان کاری از پیش برد. بنابراین برای اصلاح الگوی مصرف راهکارهای قمیتی یکی از مهم ترین ارکان کاهش اتلاف برق خواهد بود.»
بنا به گفته او انتقال برق به مصرفکننده با ولتاژ بالا در کنار تنظیم انشعابات برق با میزان نیاز مصرفکننده میتواند موجب کاهش اتلاف انرژی گردد. در بهینهسازی انرژی بهخصوص در خطوط توزیع و انتقال همیشه پرت انرژی وجود دارد و هرگز صفر نمیشود اما اتلاف اصلی در انشعابات غیرمجاز است که باید با قوانین خاص از این موضوع جلوگیری شود.»