غولهای نفتی اروپا، بین ایران و ترامپ یکی را باید برگزینند. این ماحصل تحلیلهای کارشناسانه برخی تحلیلگران بینالمللی پس از رویکارآمدن ترامپ است؛ دونالد ترامپی که جهان تصور حضور او را بر مهمترین کرسی آمریکا نداشت.
در چنین شرایطی که برخی تحلیلها حاکی از تندروی ترامپ و مقابلهاش با ایران است، در مقابل روحیه اقتصادی او این امید را میدهد که همه چیز جهت عکس با آنچه او بیان کرده به خود بگیرد و روابط اقتصادی ایران و کشورهای جهان بهبود پیدا کند.
فریدون فشارکی، مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا، شانس هریک از این دو گزینه را ٥٠-٥٠ میداند. به گفته او: «اگر روحیه اقتصادی ترامپ بچربد و هارولد هام را به عنوان وزیر انرژی خود معرفی کند، خبر خوبی برای ایران خواهد بود، زیرا اگر چنین شود هام صد درصد موافق آمدن شرکتهای آمریکایی به ایران است». اما بههرحال، او تأکید میکند هنوز وضعیت نامعلوم است.
مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا در مقابل به سختگیری ترامپ در مقابل ایران هم اشارهای میکند: «... ممکن است ترامپ به وزارت خزانهداری آمریکا بگوید کار نقلوانتقال پول را مشکل کند. درهرصورت، اطلاعنداشتن از نوع عملکرد ترامپ، ناامنیای برای شرکتها به وجود آورده که باعث شده تصمیم نهایی برای امضای قرارداد را به تعویق بیندازند».
فشارکی در تحلیلهای خود نگاهی هم به عملکرد احتمالی ترامپ در حوزه انرژی میکند و میگوید: «ترامپ به قرارداد کاپ ٢١ و مسائل مربوط به گازهای گلخانهای اعتقادی ندارد و آمریکا را از این قرارداد بیرون میآورد یا همکاری را کم میکند و دوباره به سمت انرژیهای فسیلی مثل نفت و گاز پیش خواهد برد. این اقدام او، عمر نفت و گاز را طولانیتر میکند و حرکت سریعی که اروپاییها میخواستند به سمت انرژیهای تجدیدپذیر داشته باشند، آهسته خواهد شد. ممکن است اروپاییها به راه خود ادامه دهند، اما همه آسیاییها در این زمینه دنبالهرو آمریکا خواهند بود و اگر آمریکا مسائل محیطزیستی را نادیده بگیرد، تجدید بزرگی در زمینه نفت و گاز در جهان رخ خواهد داد».
مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا، همچنین در این گفتوگو با نگاهی به نزدیکی برگزاری نشست اوپک در ٣٠ نوامبر (١٠ آذر) میگوید احتمال توافقی نیمبند در این نشست بسیار بالاست، زیرا هریک از طرفین بهخوبی میدانند دیگر بازار به تصمیمهای اوپک اطمینان ندارد و اگر اینبار به عنوان سومینبار فریز نفتی را عملی نکند، قیمت جهانی نفت قطعا به زیر ٣٥ دلار سقوط خواهد کرد.
* پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا این نگرانی را ایجاد کرده است که غولهای نفتی که پیشتر برای حضور در ایران ابراز تمایل کرده بودند، از حضور در ایران پشیمان شوند. نظر شما در این رابطه چیست؟
تمام کسانی که با ایران مذاکره کرده بودند، در قراردادهای MOU (اصول و چارچوب همکاری) یا HOA (توافقنامه اصول قراردادی همکاری) خود نوشته بودند که انجام قرارداد منوط به نتایج انتخابات آمریکاست و اگر ترامپ برنده شد، مجبور نیستند قرارداد را امضا کنند و ایران هم پذیرفته بود؛ چون چاره دیگری نداشت. حال ترامپ انتخاب شده و فعلا تصمیم نگرفته است چه کند و بههمیندلیل حداقل بین شش تا ٩ ماه همه چیز به تأخیر خواهد افتاد. ایران تعداد زیادی MOU امضا کرده و یک قرارداد HOA هم در فاز ١١ پارس جنوبی با توتال امضا کرده است که همه این قراردادها در این مدت باید منتظر تعیین تکلیف آمریکا باشند.
* به نظر شما ترامپ در حوزه نفت و گاز با ایران چه راهی را در پیش خواهد گرفت؟
ترامپ دو کار میتواند انجام دهد. بیرونآمدن از قرارداد هستهای امکانپذیر نیست و ترامپ برای محدودکردن ایران نیازی به لغو برجام ندارد. ترامپ میتواند به وزارت خزانهداری آمریکا دستور دهد برای انتقال پول به ایران فشار را زیاد کنند و برخلاف اوباما که فتیلهها را پایین کشیده بود، فتیله فشار بر ایران را بالا ببرد. این راحتترین و سریعترین کاری است که آمریکا برای محدودترکردن ایران میتواند در پیش بگیرد که خود، نوعی تحریم محسوب میشود و میتواند همه کارها را عقب بیندازد. این یکی از گزینههای پیشروی ترامپ است. گزینه دیگری هم محتمل است. او یک بار گفته چرا ایرباس به ایران هواپیما بفروشد و آمریکا، بویینگ نفروشد؟ ممکن است مطابق پیشبینیهای رسانهها، هارولد هام، وزیر انرژی ترامپ شود که در آن صورت، او معتقد است شرکتهای آمریکایی باید برای سرمایهگذاری به ایران برگردند. این هم گزینهای است که خیلیها در ایران به آن امیدوار هستند که او درهای تجارت با ایران را باز کند، بهنحویکه حتی اوباما و کلینتون هم نمیتوانستند این کار را انجام دهند. این امید در مقامات بالاتر وجود دارد.
* به نظرتان گزینه دوم محتملتر است؟
نمیتوان پیشبینی کرد. سهنفری که ترامپ برای کابینه خود انتخاب کرده، ضد ایران هستند و این خبر خوبی برای ایران نیست، اما این امکان وجود دارد که ترامپ تغییر جهت دهد و هارولد هام را بهعنوان وزیر انرژی انتخاب کند که اگر چنین شود، او صددرصد موافق آمدن شرکتهای آمریکایی به ایران است. اما بههرحال هنوز وضع نامعلوم است. ترامپ به قرارداد کاپ ٢١ و مسائل مربوط به گازهای گلخانهای اعتقادی ندارد و آمریکا را از این قرارداد بیرون میآورد یا همکاری را کم میکند و دوباره به سمت انرژیهای فسیلی مثل نفت و گاز پیش خواهد برد. این اقدام او، عمر نفت و گاز را طولانیتر میکند و حرکت سریعی که اروپاییها میخواستند به سمت انرژیهای تجدیدپذیر داشته باشند، آهسته خواهد شد. ممکن است اروپاییها به راه خود ادامه دهند، اما همه آسیاییها در این زمینه دنبالهرو آمریکا خواهند بود و اگر آمریکا مسائل محیطزیستی را نادیده بگیرد، تغییر بزرگی در زمینه نفت و گاز در جهان رخ خواهد داد. هر دو گزینه ترامپ در مقابل ایران را ٥٠-٥٠ میدانم. ترامپ گفته میخواهد در قرارداد برجام آوانسهای بیشتری برای آمریکا بگیرد، اما حرفی از پارهکردن قرارداد نزده است که البته عملی هم نیست چون سازمان ملل آن را تأیید کرده است و اعضای دیگر قطعا از آمریکا طرفداری نخواهند کرد، اما ممکن است ترامپ به وزارت خزانهداری آمریکا بگوید کار نقل و انتقال پول را مشکل کند؛ همین کافی است. در هر صورت بیاطلاعی از نوع عملکرد ترامپ، ناامنیای برای شرکتها به وجود آورده که سبب شده تصمیم نهایی برای امضای قرارداد را به تعویق بیندازند.
* از نظر شما چقدر محتمل است هارولد هام، وزیر انرژی دونالد ترامپ شود؟
او با من آشناست و اخیرا با هم در اوکلاهما دیداری داشتیم. آنموقع مسئلهای مطرح نبود اما میگفت تقریبا هر روز به ترامپ مشورت میدهد. در رسانههایی مانند رویترز و والاستریت ژورنال هم بارها درباره اینکه او گزینه احتمالی وزارت انرژی است، صحبت شده است. هارولد هام، پدر شیل اویل در آمریکا و رئیس یک شرکت نفتی است و در آمریکا بسیار باقدرت است و اسم و رسم دارد. اما هنوز خبر رسمی در این رابطه منتشر نشده است.
* به شما گفتند با آقای ترامپ دراینباره صحبت کردهاند؟
به من گفته مشاور نزدیک دونالد ترامپ است. وقتی ترامپ برنده انتخابات شد، رسانههایی مانند رویترز و والاستریت ژورنال نوشتند او قرار است وزیر انرژی شود. اما بعد از پیروزی ترامپ با او دیداری نداشتم و فقط میدانم با ترامپ دوستی نزدیک داشت. البته در نظر بگیرید در آن زمان نه من باور میکردم ترامپ رئیسجمهور شود و نه هام چنین تصوری داشت، اما شد.
* برخی منتقدان بینالمللی معتقدند از یک طرف قراردادهایی که ایران قرار است در صنعت نفت منعقد کند، جذاب نیست و از طرف دیگر احتمال تحریم دوباره برای ایران وجود دارد و ممکن است شرکتهای بزرگ نفتی به ایران نیایند و این شرکتهای نفتی باید بین ایران و ترامپ، یک گزینه را انتخاب کنند. نظر شما دراینباره چیست؟
این گفته درست نیست. تا حالا هم ثابت شده که این حرف درست نیست. اکنون توتال با ایران موافقتنامه اصولی امضا کرده و شل و بیپی هم به موافقتنامه اصولی خیلی نزدیک هستند. چند MOU هم با چند شرکت روسی و شرکت DNO نروژی منعقد شده است، اما MOU توافق کلی است و در آنها شرکتهای غربی قید کردند منوط به این است که وضعیت سیاسی آمریکا تغییر نکند. اگر هم قرارداد امضا نشد توافق با ایران وجود دارد و ایران میداند که اینها نمیتوانند قرارداد نهایی را امضا کنند. گروه تدبیر که زیرمجموعه ستاد اجرائی فرمان امام (ره) هست هم قرارداد امضا کرده است. اگر قراردادها بد بود، پس چرا این شرکتها تفاهمنامههای اولیه را امضا کردهاند؟ ثابت شده که این گفته درست نیست.
مشکل این است که همه قراردادها منوط به وضعیت سیاسی آمریکاست؛ یعنی اگر آمریکا فشار زیادی وارد کند، شرکتهای خارجی قرارداد امضا نخواهند کرد اما قراردادها جاذبه دارند و برای ایران و طرف مقابل خوب هستند، زیرا از قرارداد عراق جذابتر هستند اما مشکلات قرارداد عراق را ندارند. اگر کلینتون انتخاب میشد، همه این قراردادها تا یکی، دو ماه آینده امضا میشد، اما اکنون همه چیز متوقف شده است. بههرحال شرکتهای خارجی دو خواسته داشتند؛ برندهشدن آقای روحانی و خانم کلینتون. خانم کلینتون که برنده نشده و زمان انتخابات ایران هم که هنوز فرا نرسیده است. در این شرایط مشکل است کسی بخواهد قبل از انتخابات در ایران به صورت نهایی قرارداد امضا کند.
* یعنی اگر آمریکا نسبت به ایران اعمال فشار کند، نیامدن این شرکتها قطعی خواهد شد؟
صددرصد. اما در مقابل اگر یک شرکت آمریکایی به کمک ترامپ به ایران بیاید، همه خواهند آمد. اکنون ترسها از تغییر سیاست در آمریکاست.
* توتال که رهبری کنسرسیوم گازی در فاز ١١ پارس جنوبی را برعهده گرفته است هم شامل این گزینه خواهد شد؟
نمیتوانم تصور کنم اگر ترامپ جهت مخالف ایران را در پیش بگیرد، شرکتهای غیرآمریکایی و آمریکایی به ایران بیایند. اگر آمریکا به آنها نهیب بزند که عواقب بدی برایشان خواهد داشت، همه عقب میکشند.
* آمریکا به این شکل مستقیم به شرکتهای خارجی نهیب نمیزند، چون خلاف توافق هستهای است. درست است؟
خیر؛ مستقیم اعلام میکنند که این کار را انجام ندهید. امروز در آمریکا سرباز مهم نیست. قبلا آمریکا لشکرکشی میکرد اما اکنون وزارت خزانهداری آمریکا میتواند کاری کند که از کار ارتش مهمتر باشد و آن توقف انتقال پول است. اکنون مجلس شورای آمریکا قانونی را گذرانده که باید به سنا و بعد به دست آقای اوباما برسد که مضمون آن، این است که اگر ایران میخواهد بویینگ بخرد، میتواند اما نمیتواند پولش را بپردازد. بویینگ که دیوانه نیست هواپیما بفروشد اما پولش را نگیرد. در نتیجه همه چیز منتفی میشود و ایران نمیتواند هواپیمای بویینگ بخرد.
* نماینده توتال وقتی در ایران حاضر شده بود اعلام کرد انتخابات آمریکا برای ما اهمیتی ندارد. اینها با هم همخوانی ندارند.
کسی نمیتواند این حرف را بزند. ممکن است این حرف را برای جلب افکار عمومی بگویند، اما اگر آمریکا تعیین کند که با ایران معامله نکنند، کسی نمیتواند کاری کند. اکنون توتال از ایران نفت میخرد اما وقتی انتقال پول به مشکل بخورد، کسی نمیتواند با آن بجنگد و کاری کند. ممکن است انتخابات آمریکا برای آنها اهمیتی نداشته باشد اما قطعا تحریم آمریکا برای آنها مهم است. بعید میدانم شرکتی جرئت کند چنین بگوید.
* این شرایط برای کشورهای آسیایی که در دوران تحریم به ایران یاری رساندند هم برقرار خواهد بود؟
برای شرکتهای آسیایی هم به همین صورت است. ممکن است چین و روسیه بگویند برای ما مهم نیست ولی برای ژاپن و کره و بقیه این موضوع مهم است. همه قراردادها در بالادستی و میاندستی و پاییندستی متوقف خواهند شد. به نظرم امکان دارد ترامپ معاملهای کند که برای شرکتهای آمریکایی نتیجه خوبی داشته باشد. چون آقای ترامپ برخلاف خانم کلینتون مدیون اسرائیل نیست. در گروههای آمریکا لابیهای اسرائیل خیلی کمک کردند که خانم کلینتون برنده شود. کنگره آمریکا جرئت ندارد با ترامپ مخالفت کند چون او در نهایت با وجود مخالفت آنها در انتخابات پیروز شد و آبروی کنگره جمهوریخواهان آمریکا را برد. ترامپ میتواند کاری کند زیرا با کلینتون و اوباما فرق دارد که زورشان به کنگره که در کنترل جمهوریخواهان است نمیرسید. شخصا امید دارم این تغییر جهت رخ دهد، اما در چند ماه آینده حواس ترامپ به موارد دیگری از جمله مهاجرت و وضعیت اقتصادی آمریکا خواهد بود و به نظرم ایران اولویت اول او نخواهد بود. اما او میداند شرکتهای آمریکایی خیلی علاقهمند به همکاری با ایران هستند.
* از اینکه بگذریم، با توجه به اینکه نشست ٣٠ نوامبر اوپک را در پیش داریم، به نظر شما در این نشست، فریز نفتی پذیرفته خواهد شد؟
به نظرم شصت هفتاد درصد امکان توافق وجود دارد چون همه میدانند در صورت توافقنکردن قیمت نفت به ٣٥ دلار یا کمتر سقوط میکند. در صورت فریز باز هم این اتفاق خواهد افتاد؛ منتها یکی، دو هفته بعد. یعنی امکان دیگری برای اوپک وجود ندارد. آنقدر بازار دنیا به اوپک بدبین است که اگر برای بار سوم بگوید کاری را انجام میدهم و عمل نکند، قیمت سقوط عجیبی خواهد داشت و همه هم این موضوع را میدانند.
* با این اوصاف احتمال قوی وجود دارد که فریز نفتی رخ دهد.
بله اما توافق نیمبند. احتمال توافق کاملی که ١,٥میلیون بشکه از تولید کم کنیم، کم است. توافق نیمبند یعنی اینکه ایران بگوید به من اجازه دهید تا این سقف بروم ولی در همین حد که اکنون تولید میکند بماند؛ یعنی تولید را نه کم کند و نه اضافه. عراقیها که توجه نمیکنند، اما در بین اعضای اوپک، عربستان، کویت و امارات میتوانند مشترکا تا کنفرانس بعدی اوپک در ژوئن ٢٠١٧، ٥٠٠ هزار بشکه کم کنند. کشورهای عضو میتوانند بدون اینکه تقسیمبندی کنند، با علم به اینکه در این شش ماه تقاضای نفت حدود ٦٠٠ تا ٧٠٠ هزار بشکه بالا میرود، در بازار نفت این تصور را ایجاد کنند که اوپک کاری خواهد کرد تا ذخیرههای عظیمی که ساخته شده، کمکم تخلیه شود. تا ذخیره نفتی کم نشود بازار، اوپک را جدی نمیگیرد. ایجاد تقاضای نیمبند با امیدی که برای آینده به وجود میآورد، به نظرم فرمولی عملی است. به نظرم اگر این کار را انجام دهند، تا کنفرانس بعدی اوپک قیمت تا ٥٢ دلار خواهد ماند، اما اگر چنین نکنند، سقوط قیمت نفت قطعی است.
* عوامل افزایش تقاضا در شش ماه آینده چیست؟
تقاضا در سال ٢٠١٧، حدود ١,٥ میلیون بشکه بیشتر خواهد شد؛ زیرا رشد اقتصادی تا حدودی بهتر شده است؛ اما بیشتر به دلیل رشد بنزین (بنزن) این تقاضا افزایش مییابد. در قیمتهای پایین نفت، رشد تقاضای بنزین سریع است و به همین دلیل، تقاضا در سال آینده تا مقدار زیادی افزایش پیدا میکند. از دیدگاه من، در دو، سه سال آینده، قیمت نفت بین ٥٠ تا ٦٠ دلار و پس از آن، در محدوده ٥٥ تا ٦٥ دلار تا سه سال بعدی در نوسان خواهد بود. همچنین پیشبینی میشود تا سال ٢٠٢٥، قیمت در محدود ٧٠ تا ٨٠ دلار باشد؛ اما به احتمال زیاد هر بشکه نفت، قیمت صددلاری را تا پس از سال ٢٠٣٠ به خود نخواهد دید.
* قطعا صحبتهای پوتین را شنیدهاید که گفته از فریز نفتی حمایت میکند. او چقدر به فریز نفتی کمک خواهد کرد؟
من روی حرف پوتین حساب نمیکنم چون او ١٢ بار به اوپک قول داده و کاری انجام نداده است. این کاری است که اوپک خودش باید انجام دهد.
* بازار هم حرفهای او را جدی نمیگیرد؟
خیر. هیچکس جدی نمیگیرد. اکنون ١١,٤ میلیون بشکه در روز و بیشتر از عربستان تولید میکند.
* به نظرتان عربستان برای کاهش تولید کوتاه خواهد آمد؟
صددرصد کوتاه میآید اما میخواهد از ایران چیزی بگیرد که برای خودش توجیه کند این کار را کرده است. چون هم ایران و هم عربستان مشکلات سیاسی داخلی و خارجی دارند. برای ایران مهم است که بگویند ایران حقوق خودش را از دست نداده است. عربستان هم این مشکل را دارد. در سطح وزرا، این دو کشور به هم احترام میگذارند اما بحث فراتر و در سطوح سیاسی است که باید برای آن فکری کرد. اگر توافق نکنند، همگی به هم و به خودشان ضرر وارد کردهاند و من راهی خارج از این توافق نیمبند نمیبینم.