هرگاه سخنی از
مروارید به میان میآید، تصاویر و نمادهای باشکوه و فوقالعاده
چشمگیری از نمونههای کلاسیک جواهر گرفته تا مدلهای جدید، در
ذهن انسان مجسم میشود. کسانی که از جواهر مزبور به عنوان
هدیه
بهره میجویند و آن را به افراد مورد نظر تقدیم مینمایند، با
این
اقدام خود، راه را برای استمرار و تداوم چنین سنتی هموار
ساختهاند.
از این رو یک کارشناس مروارید به مؤلفان کتاب «مردم و مروارید» میگوید:
رشتهای از مروارید به خود بیاویزید و سپس به تأثیر آن در وقوع
تغییراتی همه جانبه پی ببرید.
مروارید سمبل عظمت
و جاذبه محسورکننده هالیوود به شمار میآید. Audrey Hepburn با بازی در
فیلم «صرف صبحانه در تیفانی» شهرت خود را مدیون
استفاده از مروارید به همراه مدل لباس »گیونچی» میداند.
تنها
جواهری که «کریس کلی» هنرپیشه فیلم «پنجره عقبی» ساخته
هیچکاک،
خود را به آن آراست، مروارید بود. همچنین «رنیروسو» در فیلم «تین کاپ»
و سپس در فیلم گروگانگیری، گردنبند مروراید با شکوهی به
گردن آویخته بود که تحت تأثیر آن زنان به تقلید از وی پرداختند.
مروارید سمبل مدلهای
فوقالعاده شیک و ارزنده است. «کوکوچانل» طراح
پاریسی که با ابداع ترکیبی از رشتههای مروارید و لباس سیاه
رنگ
کوتاه اعتبار فراوانی را کسب کرد، میگوید: «یک زن به حلقههای
بیشماری از مروارید نیاز دارد.» از ژان کندی اوناسیس، نماد
دیگر
مد، در حالی که مرواریدها زینتبخش لباسهای رسمی و غیررسمی او
به
شمار میآیند، عکسهایی متعددی گرفته شده است.
«دایانا وری
لند»،
سردبیر Vogue در سال ۱۹۶۶ ضمن یادداشتی به کارکنان زن خود
این
نکته را یادآوری کرد که هیچ چیز نمیتواند از نظر زیبایی قابل
قیاس
با مروارید باشد.
مرواریدها از
محبوبیت بسیاری در نزد اشراف برخوردارهستند. ملکه الیزابت
اول، رشتههای متعددی از مروارید را بر خود میآویخت و تمامی لباسهایش
مزین به مروارید بود، تصاویر وی، او را در حالی که مرواریدها
زینتبخش چهرهاش شدهاند، جلوهگر میسازند.
در کلکسیون مشهور
مروارید ملکه اسکاتلند«ماری کوئین»، تسبیحی وجود داشت که از
۶۰۰ عدد مروارید ساخته شده بود.
«دایانا»، شاهزاده ولز اغلب طوقی از مروارید بر گردن داشت.
مرواریدها سمبل
ثروت نیز هستند. در افسانهها آمده است که کلئوپاترا
با «مارک آنتونی» شرط بست که میتواند کل ثروت یک کشور
را
یکجا ببلعد و برای اثبات گفته، شیشه نوشیدنی را که در آن
مرواریدی
حل شده بود را آشامید. گفته میشود کلکسیون مروارید ملکه
«ایزابل»
و دیگر جواهراتش صرف تأمین بودجه سفر کریستف کلمپ به خشکی شد.
«جک کاریتر»
جواهرفروش، با فروش یک گردنبند حاوی دو رشته مروارید به قیمت ۱
میلیون دلار، توانست در خیابان پنجم نیویورک در سال ۱۹۱۶
یک
پاساژ جواهرفروشی خریداری کند.مروارید سمبل زیبایی طبیعی و سادهگی
است. یک رشته مروارید میتواند تیشرت ورزشی را به یک
لباس بسیار شیک تبدیل کند. همچنان که یک رشته مروارید «ساوت
سی» و «تاهیتی» توانایی عرضه مدلهای پیچیده و جدیدی را دارند.گوشوارههای
مزین به مرواریدهای اصل، حتی در نزد ثروتمندترین زنان جهان، جزو جواهرات
اساسی آنها قلمداد میشوند.
مرواریدها یکی از
نعمتهای طبیعی به شمار میآیند.
جواهراتی که توسط طبیعت
پرورش داده میشوند و برخلاف کانیهای دیگر جواهر، نیازی به
تراش و پولیش ندارند. آنها در آغاز حکم یک شیء خارجی و
یا
قطعه شنی را دارند که وارد صدف شده وصدف قادر به بیرون راندن
آنها
نیست. سلولهای صدف مادهای به نام «ناکر» را برای حمایت
بدنه و اجزای داخلی خود در مقابل آن ترشح میکند.
لایههایی از ناکر
که بر روی ماده محرکه رسوب یافته و قرار گرفتهاند
پس از دو یا سه سال تبدیل به مروارید میشود. مرواریدهای
پرورشی
نیز به همین صورت به وجود میآیند، به استثنای آن متخصصان
هم
مادهای را درون صدف قرار میدهند تا بدین طریق هسته اصلی
مروارید
موجب شود، صدف به تحریک آن از خود «ناکر» ترشح کند.
هرگز نمیتوان دو
مروارید بهطورکامل شبیه به هم یافت، بنابراین مقایسه
مرواریدهای یک گردنبند، دستبند یا گوشواره از نظر سایز، شکل و
درخشش
و رنگ، نیازمند دقت فوقالعاده و نگاه تخصصی است. مرکز اطلاعات
مرواریدهای
پرورشی بر اساس محاسبات موجود، به این رسیده است که تجار مروارید،
برای آنکه بتوانند مرواریدهای بهطور تقریبی یکسانی را برای ساختن
یک گردنبند به دست آورند، باید ده هزار مروارید را مورد بررسی قرار
دهند تا از میانآنها نمونههای مورد نظر را برگزیند.