روزهای جاری شاهد هستیم که روند کاهش قیمتها در بازار فولاد ادامه یافته تا جایی که دومین هفته کاهش ممتد قیمتها آغاز شده است. تقریبا غالب فعالان برجسته بازار و همچنین رسانههای مختلف اقتصادی یا فولادی به این رویکرد کاهشی بازار واکنش نشان داده و در تحلیلهای خود، جوانب مختلف آن را مورد توجه قرار دادهاند. نکته جالب توجه در این خصوص را میتوان نگاههای مختلف به دورنمای قیمتها در کوتاهمدت و میانمدت دانست، زیرا برخی از ورود بازار به فازی با ثبات و سپس رشد نرخها صحبت کرده و برخی دیگر ادامه رکود تقاضا و کاهش مجدد قیمتها را هشدار میدهند. این در حالی است که دادههای بنیادین غالب صاحب نظران این حوزه یکسان بوده و اختلاف نظر تنها در تحلیل اوضاع آتی خودنمایی میکند.
تقریبا همه متفقالقول هستند که ضعف تقاضا جدی است و احتمالا ادامه مییابد. همچنین عرضههای انباری یعنی فروش کالا از انبار به جای فروش مستقیم از کارخانه هنوز وجود داشته؛ اگرچه با شدت و ضعفهایی همراه است. از سوی دیگر نگرانی از کاهش قیمتهای جهانی نیز موردنظر بوده و غالبا احتمال بازگشت قیمتهای بینالمللی با محوریت بازارهای آسیای جنوبشرقی را خطری واقعی ارزیابی میکنند؛ هرچند نمیتوان به صراحت تحقق این رخداد را مشاهده کرد و شاید هنوز زمان سقوط قیمتها در بازار جهانی فرانرسیده باشد. از سوی دیگر کاهش قیمت شمش و قراضه نیز واقعیتی دیگر به شمار میآید که میتواند دورنمای بازار را در مسیر افت قیمتها ترسیم کرده، همچنین ضعف تقاضای موثر را با صراحت بیشتری نمایش میدهد.
از طرف دیگر امیدواری به حمایت بازار فولاد به دلیل افزایش قیمت ارز نیز سیگنالی حمایتی به شمار آمده که یک بار در روزهای اخیر تاثیر خود را بر بازار نشان داده و ابزاری قدرتمند در جهت مدیریت بازار به شمار رفته است ولی مشخص نیست که آیا سلاح دلار در بازار فولاد هنوز از فشنگ کافی برخوردار است یا خیر. این موارد در کنار سرمای هوا، مشکلات حمل و نقل در کنار بارش برف در مناطق مرتفع و سردسیر، ضعف تقاضای موثر از سمت مصرفکنندگان نهایی، گمانهزنیها از تغییر تعرفه واردات، حمایتهای بانکی از بخشی از صنایع کوچک و متوسط، کاهش اعتماد به بازار و ترس از ادامه ریزش قیمتها، کاهش توان مدیریت بازار از سوی تولیدکنندگان اصلی به دلیل بالابودن موجودی انبارها و قیمتهای خرید پایین در گذشته در کنار برخی تلاشهای دولتی در جهت حمایت از بخشهای مختلف اجتماعی مواردی است که تا حدی چهره اصلی بازار فولاد را ترسیم کرده ولی برای ترسیم چهرهای بدون روتوش از بازار فولاد باید عقاید و نظرات مختلف را مورد بررسی قرار داد. مهمترین دلیل گروهی که در رسانهها از احتمال توقف کاهش نرخ صحبت کرده و پس از ورود به فاز ثبات احتمال رشد قیمت را مطرح میکنند دو نکته اصلی است. یکی آنکه در افزایش قیمت دلار بازار فولاد نیز میتواند تاثیر پذیرفته و سیگنالی حمایتی در جهت حفظ سطوح قیمتی در این بازار قلمداد میشود. نکته دیگری که حائز اهمیت است را باید کاهش آرام موجودی انبارها در کنار ادامه افت نرخها به شمار آورد، زیرا به مرور زمان بازار فولاد به سطوحی از قیمتها دست یافته که در همان نرخهای خرید قرار گرفته است؛ یعنی در صورت کاهش بیشتر قیمتها، خریدار پیشین و فروشنده فعلی وارد فاز زیان شده بنابراین در برابر کاهش بیشتر قیمتها موضعگیری خواهند کرد. از طرف دیگر با کاهش آرام موجودی انبارها بار دیگر نبض بازار در دست تولیدکنندگان اصلی قرار خواهد گرفت؛ یعنی باز هم زمینههای پیشین دال بر مدیریت بازار ایجاد شده و ابزارهای موردنیاز حمایتی نیز در دست بخش عرضه از محور تولیدکنندگان برجسته بازار فولاد، ایجاد خواهد شد.
این در حالی است که با توجه به تجربههای پیشین درخصوص مدیریت بازار و ادامه نشستهای تخصصی فعالان اصلی در بازار فولاد، امکان در پیش گرفتن این رویکرد اجرایی دور از ذهن نیست و به آرامی به زمانی وارد میشویم که بازار فولاد، شرایط عرضه و قیمتها امکان مدیریت بازار را به فعالان اصلی آن تفویض خواهند کرد. در صورت پذیرفتن این موارد باید منتظر باشیم که بخش عرضه جهتگیریهای مدیریتی خاصی را در روزهای آینده اعمال کرده و به امید حفظ سطوح قیمتی فعلی، در برابر کاهش قیمتها موضعگیری کرده و حتی برای افزایش قیمتها نیز تلاش کند. این در حالی است که قطعا تقاضا با این رویکرد مدیریتی به مقابله برخاسته؛ یعنی امیدواری به افزایش قیمتها، به ثبات نرخها منجر شده، بنابراین بازار در ابتدا وارد یک فاز کاهش نرخ شده و سپس با شتاب بسیار محدودی به سمت رشد قیمتها حرکت خواهد کرد.
رویکرد دیگر بازار یعنی ادامه کاهش قیمتها نیز طرز فکر دیگر بازار به شمار میرود که به نظر میرسد بخش بزرگتری از فعالان بازار از آن حمایت میکنند. اصول اولیه در این طرز فکر بسیار ساده است که همین سادگی احتمال تحقق آن را افزایش میدهد. ضعف مبرم تقاضا از سوی مصرفکنندگان نهایی، بیرمقی محسوس سفتهبازی و حتی واسطهگری و خریدهای انباری، سرمای هوا و رکود سنتی بازار در روزهای سرد سال به استثنای استانهای گرمسیر، کاهش روزشمار قیمت قراضه و شمش که بهای تمامشده فولاد را کاهش میدهد، ترس از کاهش جدی قیمتهای جهانی و نگرانی از حبابی بودن رشد قیمتها در بازارهای شرق آسیا و بیرمق بودن فعالیتهای مدیریتی به منظور حمایت از بازار به دلیل ضعف تقاضا را مهمترین دلایل کاهش قیمتها برشمردهاند. تقریبا تمامی موارد صحیح است و در صورت پذیرش این موارد باید منتظر ادامه کاهش قیمتها باشیم اما در مورد نوسان قیمتهای جهانی باید با دقت بیشتری به واقعیتهای این بازار بنگریم.
آمارها نشان میدهد حجم تولید فولاد خام چین به نسبت سال قبل افزایش یافته هرچند حجم صادرات این کشور نیز هنوز در سطوح بالایی قرار دارد. این در حالی است که قیمتهای زغالسنگ و سنگ آهن هر دو کاهش یافته یعنی افت قیمت تمام شده تولید فولاد واقعیتی مهم به شمار میرود. از طرف دیگر نگرانی از کاهش قیمت سنگ آهن نیز وجود داشته که به افت احتمالی قیمتها کمک خواهد کرد. از سوی دیگر نگاهی به شاخصهای فولادی نشان میدهد در روزهای اخیر غالب قیمتها به سمت کاهش نرخ متمایل شده یعنی احتمال کاهش جدی تر قیمتها وجود دارد هرچند نمیتوان به صراحت در این خصوص اظهارنظر کرد اگرچه شواهد کلی در بازار فولاد افت نرخها را محتمل ترسیم کرده است. البته افزایش آرام قیمت جهانی نفت خام را نیز باید در نظر گرفت زیرا میتواند با افزایش قیمت تمام شده تولید و حمل، از قیمتهای فولاد حمایت کند ولی در کوتاهمدت تا میان مدت چندان قدرتمند نخواهد بود. با توجه به موارد فوق باید نگران کاهش قیمتهای جهانی باشیم ولی همان گونه که تجربه نشان داده است دادههای بنیادین شاید در کوتاهمدت یا شاید در میانمدت تاثیر خود را بر بازار بر جای گذارد یعنی مشخص نیست که افت قیمتها از هفته آینده آغاز شده یا از هفتههای بعد و همین سیگنال خطرناک بودن برخی تحلیلها را گوشزد میکند.
درخصوص نوسان قیمت دلار و شکسته شدن رکورد 4000 تومان در روزهای اخیر نیز باید گفت که در روزهای اوج التهاب دلار شاهد رشد قیمت فولاد نبودیم بنابراین باید این گونه استنباط کرد که تأثیرپذیری فولاد از نوسان دلار به حداقل رسیده ولی این سیگنال هنوز نابود نشده و بهتر است از واژه آتش زیر خاکستر استفاده کنیم. به عبارت ساده تر نوسان قیمتها در بازار فولاد هنوز میتواند از بازار دلار تاثیر بگیرد ولی اگر شاهد باشیم که در بازار ارز جذابیت چندانی دیده نشود، فولاد بهعنوان یکی از بازارهای رقیب میتواند با جذب سرمایه از بازار ارز هرچند ناچیز، شتاب مجددی به دست آورد.
از طرف دیگر کاهش اعتماد به بازار را باید جدی گرفت زیرا نه دورنمای قیمتی مشخصی وجود داشته و مشخص نیست که جهتگیری بازار به چه سمتی میل کند. در این شرایط باید نگاه کرد و دید که غالب بازار چه طرزفکری داشته و به کدام سمت متمایل است. به نظر میرسد هم اکنون گفتمان غالب در بازار به سمت افت نرخها متمایل است یعنی مکانیزم خود متحقق در بازارها در بی اعتمادی فعلی دقیقا خودنمایی خواهد کرد و هرچه فعالان بازار به آن میاندیشند و منتظر وقوع آن هستند، محقق خواهد شد. در گذشته بارها به خطرات خودنمایی مکانیزمهای خود متحقق در بازارهای توام با بیاعتمادی اشاره کردهایم ولی تاکنون هیچ گونه اهداف قیمتی از سوی بدنه تصمیمسازی در بازار فولاد مشاهده نشده است. با توجه به این شرایط در گام اول شاهد ادامه روند کاهشی قیمتها خواهیم بود زیرا بازار انتظار دارد تا قیمتها کاهش یابد بنابراین چنین رخدادی به احتمال زیاد محقق خواهد شد همان گونه که تاکنون موثر بوده و قیمتها کاهش یافته است. این در حالی است که نمیتوان به خوشبینی برخی دیگر از تحلیلگران نیز بی توجه بود زیرا نشاندهنده رخدادهایی هرچند کوچک در بازار فولاد است ولی همین خوشبینیها میتواند به تصمیماتی بزرگ در جهت مدیریت بازار منجر شده و با ابزارهای مدیریتی به کمک قیمتگذاریهای دستوری از سمت بخش عرضه، بازار به سمت تثبیت قیمتها متمایل شود ولی هنوز نمیتوان از رشد قاطع و فراگیر قیمتها سخن گفت. این در حالی است که تجربههای پیشین نشان داده بازار به مدیریت از سمت عرضهها متمایل است یعنی همسویی تولیدکنندگان اصلی برای اعلام جهتگیری قیمتی واحد که بارها تجربه شده و اغلب موثر بوده است، میتواند باز هم تکرار شده که اساس و بدنه اصلی خوشبینیها را همین امکان ایجاد کرده است.
در هر حال اظهارنظر قاطع درخصوص دورنمای بازار نه ممکن است و نه از ضمانت اجرایی بالایی برخوردار است ولی توجه به واقعیتهای مطرح شده را باید مهم ارزیابی کرد زیرا فعالان اصلی بازار با در نظر گرفتن رخدادهای مشهود و پنهان در بازار فولاد میتوانند نگاهی دقیق تر به آینده قیمتها داشته باشند و از زیان احتمالی جلوگیری کرده و یا بتوانند رخدادهای موثر بر حجم داد و ستد و نوسان قیمتها را با شفافیت بیشتری نظاره کنند. به نظر میرسد هنوز بازار با رخدادهای پیشبینی نشده روبه رو است که میتواند وقایع عجیبی را ایجاد کند. در هر حال در بازارهایی که حجم اعتماد کمتری را در ذات خود نهفته دارند این قبیل نوسان قیمتها نیز بخشی از واقعیتهای آن به شمار میآید.