- تمهيدات و قوانين زيستمحيطي معدنكاري در برخي از كشورهاي جهان:
- گزارشهاي اثرهاي زيست محيطي:
امروزه
در بسياري از كشورها، شركتي كه قرار است عمليات معدني را آغاز نمايد،
موظف است تا گزارش اثرهاي زيست محيطي محدودهي مورد بررسي را تهيه كند.
اين گزارش، همهي جنبهها اعم از پوشش گياهي، اقليم، كيفيت هوا، سروصدا،
آب زيرزميني و سطحي، تا روشهاي برنامهريزي شدهي احياي زمينها در
خاتمهي عمليات را، در بر ميگيرد. در برخي از كشورها براي اطمينان از احياي
اراضي، وثيقهاي گذاشته ميشود.
اين
گزارشها بايد شامل شرايط محيط زيست در ناحيهي مستعد معدنكاري، براي هنگامي كه
مجوز طراحي به اجرا گذاشته ميشود، باشد. اكنون شركتها در مرحلهي
اكتشاف، اين گونه دادهها را جمعآوري ميكنند كه شامل توصيف سطحي و عكسها،
تجزيههاي ژئوشيميايي نشان دهندهي سطوح زمينهي فلزها، اسيديته و
جزئياتي در مورد زيا و گيا (flora & fauna) است(مر و مدبري، 1378). به
عنوان مثال، گزارش زيستمحيطي احياء و آبادسازي (rehabilitation) معدني
در كشور استراليا كه تحت پوشش يك طرح تحقيقاتي به انجام رسيد؛ هزينهي
بازسازي زيستمحيطي معدن مورد نظر را 50 ميليون دلار تخمين زد.
براين
اساس دولت، صاحبان امتياز بهرهبرداري معدن فوق را موظف ساخت كه در صورت
شروع كار هزينهي فوق را بايد بپردازند (پايگاه ملي دادههاي علوم زمين،
1381). از ديدگاه مديريت برنامهريزي و قانونگذاري، اين گزارشها،
موثرترين روش كمينه كردن اثرات زيانبخش از آغاز هستند، اما ممكن است منافع
زيادي نيز براي شركت بهرهبردار داشته باشد، زيرا:
1) براي بهدست آوردن مجوز طراحي در كوتاهترين زمان ممكن، كمك ميكند.
(2اغلب
جنبههايي از عمليات را بروز ميدهند كه از آغاز نياز به توجه داشته و
بنابراين از تغييرهاي پرهزينهي در آينده جلوگيري ميكنند (مر و مدبري،
1378(
موسسات
و سازمانهاي متولي بررسي اثرات زيستمحيطي معدنكاري در كشورهاي جهان- [Kesler, 1994]:
-ايالات
متحده:
- كنترل
معدنكاري سطحي و عمليات احياء 1977 (SMCRA):
SMCRA (Surface Mining Control and Recalmation act 1977) مهمترين
قانون زيستمحيطي
معدنكاري در ايالات متحدهي آمريكا است. محدودهي فعاليت اين قانون
بيشتر در مورد معادن زغال سنگ است و توسط ادارهي معدنكاري سطحي (Surface Mining) و
نمايندگان وابسته، اداره ميگردد.
در
ايالات متحده،
SMCRA صاحبان معادن (معادن نواري strip mine) را
موظف ساخته است كه پس از پايان عمليات معدني، محدودههاي معدني را
به رقوم توپوگرافي حاكم بر منطقه برگرداند و هيچ شيبي نبايد بيش از 20 درجه
باشد.
عمليات
احيا و بازسازي
معادن روباز
(Open-pit mine) معمولاً بدين ترتيب است كه هنگامي كه چندين
معدن روباز در كنار يكديگر حفر ميگردد، مواد (earth material) حاصل از يك معدن روباز در معادن
مجاور پر ميشود. اين حالت هميشه امكان پذير نيست، زيرا ممكن است معدنكاري
در معادن روباز به اعماق بيشتري منتقل گردد.
- آژانس حفاظت زيستمحيطي (EPA):
EPA (Environmental protection agency)، باطلههاي معدني (Mining Waste) را
در ايالات متحده تحت پوشش قرار ميدهد. سازمانهايي كه در اين زمينه با آژانس
همكاري ميكنند عبارتند از: قانون هواي پاك (Clean air act)، قانون آب پاك (Clean water act)، پاسخهاي جامع زيستمحيط (Comprehensive Environmental Response)، پيمان جبران و احياء (Compensation and Liability)، پيمان كنترل مواد سمي (Toxic Substance Control act).
- پيمان حفاظت منابع طبيعي و بازيافت 1986 (RCRA):
RCRA (Resource Conservation and recovery Act of
1986) بخش كوچكي از باطلههاي معدني را كه گمان ميرود سمي باشد،
مورد بررسي قرار ميدهد.
- كانادا:
در
كانادا قوانين زيستمحيطي تحت كنترل حكومتهاي ايالتي است. يكي از قديميترين
اين قوانين، قانون بيل56 (Bill 56) در بريتيش كلمبيا (British Colombia) و
قانون بيل 71 (Bill
71) در انتاريو ميباشد.
- انگلستان:
در انگلستان جنبههاي زيستمحيطي توليدات معدني تحت قانون حفاظت زيستمحيطي
1990
(Environmental Protection Act of 1990) بررسي ميگردد.
- احياء و آبادسازي (Reclamation):
احياي
زمينهاي معدنكاري شده، شامل خروج ابزارآلات و سازههاي احداث شده در محل
و بازگرداندن سطح زمين به رقوم توپوگرافي قابل قبول و نيز از بين بردن
شرايطي است كه پديدهي زهكشي اسيدي معادن (Acid Mine Drainage)، رخ ميدهد [Kesler, 1994].
نوع
ديگري از بازسازي اراضي معدنكاري شده، ايجاد پوشش گياهي (جنگلي و مرتع)،
و تبديل آن به مناطقي با جاذبههاي توريستي است. همانند پارك كويين
اليزابت (Queen
elizabet park) در بريتيش كلمبيا (British Columbia) كانادا.
در
ايالات متحده پيمان
سياستهاي زيستمحيطي ملي (National Environmental Policy Act)، شرايطي فراهم ميآورد تا قبل از آغاز هر عمليات
معدني بزرگ، گزارش اثرات زيستمحيطي معدنكاري آتي در منطقه مورد نظر تهيه
گردد. مقررات فدرال نيز صاحبان معادن را ملزم ميدارد كه هر معدني كه
جابجايي مواد سازندهي زمين (earth material)، بيش از 12.35 هكتار باشد بايد برنامهاي جامع براي احياء و
آبادسازي منطقه مورد معدنكاري دهد[Kesler, 1994].
برآورد
ميشود كه مصرف جهاني زمين براي معدنكاري بين سالهاي 1976 و 2000، حدود 37000 كيلومتر مربع يا به عبارتي حدود 0.2% سطح خشكيها
بوده است.
كشورهاي توسعه يافتهتر نسبت به كشورهاي كمتر توسعه يافته، زمينهاي بيشتري
را تحت تاثير قرار دادهاند. اكنون ميزان احياي اين زمينها به سرعت
شتاب گرفته و از گودالهاي قديمي استفادههاي خوبي براي دفن باطلههاي معادن قديمي، زبالههاي
خانگي و ساير زبالهها شده است. نواحي معدنكاري شده ديگر به ذخاير طبيعي و پاركهاي
تفريحي تبديل شدهاند.
- مسايل ايمني و زيست محيطي
در
معادني که از روش هاي سيانوراسيون استفاده مي کنند، بايستي از پيش احتياط
هاي مخصوص و روش هاي ثبت و کنترل براي جلوگيري از آلودگي محيط اطراف
استفاده مي شود. در وضعيت هاي اضطراري، در صورت هر گونه حادثه ي شيميايي
از قبيل انتشار مواد سيانيدي براي خنثي کردن اثرات زيان بار آن مي توان از
گاز کلر (CI) استفاده
کرد.
از آنجا که خطر آلودگي ناشي از جيوه وجود
دارد، در حال حاضر از ملغمه ي جيوه در عمليات استخراج طلا در مقياس بزرگ،
واقعا تحريم شده است. جيوه و آرسنيک جزء مواد آلوده کننده ي کاني هاي طلا
بوده و در فرآيندهاي مشکل آفرين هزينه بر مي باشند. ساير آلوده کننده
هاي پتانسيلي که به عنوان محصولات فرعي و عمليات استخراج طلا به حساب مي
آيند عبارتند از:
تلوريوم،
بيسموت، آنتيموان و تاليم. دو سولفايد آهن يعني پيريت و پيروتيت که معمولا در
کانسارهاي طلا رخ مي دهند مي توانند به عنوان يک جريان آلودگي تلقي شوند،
البته بعد از آنکه اکسيد شده و تشکيل سولفات ها و ديگر ترکيبات محلول را
بدهند.
آلودگي ناشي از عمليات روي کانسارهاي آبرفتي را
مي توان از طريق حوضچه هاي درست طراحي شده، کاهش داده و يا کاملا حذف کرد. انبار موقتي
مخصوص ضايعات و باطله ي حاصل از آسيا و محصولات استخراج شده ، بايستي تحت
رسيدگي دقيق قرار گرفته و هزينه هاي کنترل مربوطه بايستي در نظر گرفته
شوند. لازم به توجه است که ضرورت هاي توسعه يافته ي ايمني معادن در سال هاي
اخير از فاکتورهاي مهم هزينه بر محسوب مي شوند.
- راهنماي شناسايي سيانيد
سيانيد
بوي مخصوص بادام تلخ دارد، اگر اسيد سيانيد ريک را از ابتدا از کاغذ
قرمز کنگو و سپس از کاغذ بنزين-استات مس بگذرانيم، کاغذ آخر را آبي رنگ مي
کند. نمونه را اسيدي کرده و روي بشر را با يک شيشه ساعت که قطره اي از
محلول سولفيد آمونيم در زير آن آويزان است پوشانده مي شود.
پس از 30 دقيقه ( در صورت امکان ) چنانچه
يک قطره اسيد کلريدريک و سپس محلول کلريد آهن (III) به آن قطره اضافه شود، رنگ قرمز توليد مي
شود.براي صاف کردن نمونه مقدار بيشتري NaOH اضافه کرده و سپس به محلول آهکي اشباع شده
اسيد پيکريک
اضافه مي شود. به تدريج گرم شده رنگ قرمز توليد مي شود.
- خطرات کار با سيانيد و راه حل هاي از بين نبردن آن
يون CN-) ( بسيار
خطرناک است، مقدار کشنده ي آن يک ميلي گرم در کيلوگرم وزن موجودات زنده مي باشد.
کارگران ايد احتياط لازم را داشته باشند ، از لباس هاي ايمني کامل، لباس هاي
غير قابل نفوذ، عينک دستکش و فيلتر در استاندارد بين المللي G استفاده کنند و از تماس مستقيم با انواع محلول ها و
پودرهاي سيانيد جدا خودداري کنند.
درب بشکه هاي داراي سيانيد بايستي بسته
نگهداري شود، زيرا حتي از تماس سيانيد با گاز دي اکسيد کربن هوا، گاز سيانيد
متصاعد مي شود، يا با عرق دست، اسيد سيانيدريک آزاد مي شود، که بسيار
خطرناک و کشنده است.علايم مسموميت با سيانيد سردرد، سرگيجه، تهوع، لرزش
ماهيچه ها، تشديد ضربان قلب و احساس خفگي مي باشد.
- روش هاي خنثي سازي محلول هاي سيانيد و اثرات سوء آنها
خنثي
سازي و سيانيد زدايي محلول هاي حاوي سيانيد حاصله از آب هاي فاضلاب ها پس
آب هاي استحصال طلا، براي جلوگيري از آلوده سازي محيط زيست و آب هاي زيرزميني،
روش هاي مختلف در دنيا مورد استفاده قرار مي گيرد، که چندين روش به طور
اختصار بيان مي شود.
- خنثي
سازي با زاج سبزيا سولفات آهن هفت آب ( FeSO4.7H2O )
بلور
زاج سبز، در آب حل شده و به محلول هاي داراي سيانيد اضافه مي شود تا ديگر
رسوب آبي رنگ ايجاد نشود ، بعد فاضلاب را به آب هاي سطحي روانه مي کنند.
- خنثي سازي با اوزن ( O3 )
واکنش
ها با اوزن در مجاورت کاتاليزورها انجام مي گيرد، که تعداد آنها به ده ها
مي رسد. اين کاتاليزورهادر پس آب استحصال طلا موجود است، مانند روي، کرم،
آرسنيک و غيره. نتيجه ي اين واکنش هاي شيميايي به نيترات، کربنات و گاز
نيتروژن ختم مي شود.
- خنثي سازي با انواع پراکسيد ها
پراکسيد
هاي متداول، پراکسو دي سولفات، پراکسيد استيک، پراکسيد هيدروژن و غيره
همراه کاتاليزورهاي معدني مانند آلومينيم، ترکيبات سيليس، آهن و غيره.
اين عمل
گرمازا مي باشد و کاتاليزور آن مس مي باشد. محسنات اين روش، عدم توليدات فرعي است.
- خنثي سازي با پرمنگنات
در اين
روش سيانيد هاي آهن اکسيده نمي شوند، pH مناسب
بين 14-12 ، واکنش زير صد درصد عملي است پايين تر از اين pH يون دي
سيان ( سيانيد دوگانه) باقي
مي ماند.
- خنثي سازي با هيپوکلريت يا کلر محيط قليايي
در دنيا
اين روش بيشترين کاربرد را دارد.