- موقعيت
جغرافيايي :
معدن مس سرچشمه با
مختصات "20 '52° 55 طول شرقي و29° '56 "40 عرض شمالي در 160 كيلومتري
جنوب غربي كرمان و 50 كيلومتري رفسنجان قرار دارد. اين
معدن از طريق جادهي آسفالته به رفسنجان و سيرجان مرتبط بوده و فاصله
آن تا بندرعباس 437 كيلومتر است.
ارتفاع اين ناحيه از
سطح دريا بهطور متوسط 2620 متر است و بلندترين نقطهي آن
از سطح دريا 3280 متر ارتفاع دارد. تغييرات ساليانهي درجهي حرارت در
اين ناحيه از 15- تا 32+ درجهي سانتيگراد ميباشد. ميزان بارندگي در
ارتفاعات 550 ميليمتر در سال گزارش شده و سرعت باد در اين ناحيه گاهي
به 100 كيلومتر در ساعت ميرسد.
- زمين شناسي:
اين
معدن
از لحاظ زمينشناسي در بخش جنوبشرقي كمربند تكتونوماگمايي ايران
مركزي
و در مجموعهي آتشفشاني - رسوبي پاريز از كمربند دهج - ساردوئيه در
استان
كرمان جاي گرفته است.
زمينشناسي كانسار
سرچشمه اولين بار توسط (Baizn and
Hubner 1969) و سپس توسط (Waterman and Hamilton 1975) شرح داده
شده است. كانسار سرچشمه تقريباً در قسمت مركزي يك زون متشكل از
مواد آتشفشاني و رسوبي چينخورده كه با جهت عمومي شمالغرب - جنوبشرق از
جنوب تركيه تا بلوچستان ادامه دارد، واقع شده است. در محدودهي
معدن گسلهايي با روند شمالي - جنوبي وجود دارند كه اين حركات
تكتونيكي
به همراه ماگماتيسم منطقه مربوط به زمان كوارترنر ميباشد.
معدن
در
دامنهي شمالي كوه مامرز قرار گرفته و سنگهاي منطقه از كمپلكسهاي
آتشفشاني
- رسوبي، تودههاي نفوذي اليگوميوسن و گدازههاي داسيتي كواترنر
تشكيل
يافته است. كمپلكس ائوسن از پيروكلاستيكهايي كه توسط گدازههاي
تراكيآندزيتي
و تراكيبازالتي دگرسانشده، ساخته شده است.
اين كمپلكس
دچار
چينخوردگي شده و طاقديسي با روند شرقي - غربي در آن بهوجود آمده
است.
تودههاي نفوذي گرانوديوريتهاي پورفيري هستند كه دايكهاي بيشماري
در
آنها تزريق شده است، جهت اين دايكها اكثرا حدود N25W است. منشاء
اين گرانوديوريت احتمالاً ماگمايي هيبريد ميباشد.
توپوگرافي محل
نيز
به خوبي گسترش يافته و به علت فرسايش سريع سنگ هوازده، حوضهي وسيعي
در
اطراف كانسار گسترش يافته است. آب منطقه نيز توسط رودخانهي سرچشمه
زهكشي
ميشود. تودهي معدني كانسار سرچشمه به شكل عمومي يك بيضي با ابعاد
2/1×2/4 كيلومتر و عمق 6/1 كيلومتر ميباشد.
الگوي دگرساني در
معدن
سرچشمه از نوع ژرفزاد يا Hypogene است كه همسان با
الگوي كانسارهاي گونه لوول - گيلبرت ميباشد. به اين
شكل كه هالههاي دگرساني از مركز سيستم پورفيري به طرف بيرون، پتاسيك -
فيليك و پيروپيليك بوده و دگرساني آرژيليك در اين كانسار بسيار ضعيف رخ
داده است. بخش ژرفزاد معدن به طور ميانگين از 0.04 گرم در تن طلا و 0.97
گرم در تن نقره برخوردار است و بيشترين عيار اين عناصر در بخشهاي
دگرساني فيليك شديد ± آرژيليك در استوك سرچشمه و بيوتيتي شديد در آندزيتها
رخداده كه منطبق بر موقعيت كانيسازي مس پرعيار ميباشد.
همبستگي قوي بين طلا
با مس، طلا با نقره و همچنين نقره با مس نشاندهندهي شرايط
همسان پيدايش و ته نشيني همزمان طلا و نقره با مس به صورت غير قابل رويت
به شكل الكتروم (طلاي خالص) ميباشد (عباسي كليماني، 1383). اين كانسار با
ذخيره عظيم و توليد بيشتر از 15000000 ميليون تن كانسنگ در
سال تصور ميشده كه داراي 270 ppb طلا يعني 4000 كيلوگرم طلا
در اين ماده معدني باشد.
اما واقعيتهاي بهرهبرداري
نشان
از توليد فقط 400 كيلوگرم دارد. به دليل اينكه طلا درون شبكه كالكوپيريت
بوده و در ارتباط ژئوشيميايي با Mo - Cu - Pb - Ba - Sb - P ميباشد.
ميانگين طلا از 60-80 ppb متغيير است و كانسار از نوع مس و
موليبدن
ميباشد.