این صنعت ظرفیت اشتغال حدود هزار نفر مستقیم در یک میلیون تن و بین 5 تا 10 هزار نفر اشتغال غیرمستقیم را دارد.
فولاد ، به دلیل نقش اساسی که در توسعه زیرساخت کشور دارد، می تواند حرکت صنعتی را سرعت ببخشد ؛ اگر نفت به جای خام فروشی، ابزار بکارگیری آهن شود، مزیت فراوانی نصیب کشور می کند و رشد اقتصادی را به ازمغان می آورد.
کمتر کشوری در جهان، همه مولفه های انرژی، معدن و نیروی انسانی را در کنار هم دارد.
سنگ آهنی که از معادن استخراج می شود، پس از عملیات خردایش و دانه بندی به واحد کنسانتره می رود و در آن جا ناخالصی خاکی آن را جا می کنند و بعد در واحد گندله سازی تبدیل به سنگ آهن با عیار 62 یا 63 درصد می شود ( با خلوص متفاوت).
گندله ها معمولا شبیه به یک تیله با قطر 10 تا 15 میلی متر هستند، سپس وارد واحد احیاء مستقیم می شود و با تزریق گازهای احیایی، در کوره احیایی، اکسیژن این سنگ آهن تبدیل به آهن اسفنجی می شود که تقریبا 90 درصد آن آهن و بقیه ناخالصی است. در نهایت در کوره ذوب وارد و تبدیل به فولاد و با ریخته گری هم به شمش تبدیل می شود.
صنعت فولاد آلیاژی ایران ، گامی موثر در چارچوب توسعه اقتصادی کشور برداشته است و برند معروفی در اروپا محسوب می شود که به حدود 12 کشور اروپایی، از قبیل آلمان، پرتغال ، هلند ، اسپانیا ، ترکمنستان ، امارات و ... صادرات دارد.
برای صادرات به اروپا باید حتما کیفیت رقابتی داشت و ما هیچ گونه شکایتی از آن ها نداشتیم و این موضوع کیفیت جهانی ما را نشان می دهد.
برخی دستاوردهای صنعت فولاد آلیاژی را می توان شامل تولید بیش از 346 نوع محصول آلیاژی و صادرات به بیش از 15 کشور دنیا ارزیابی کرد.
تا آغاز پروژه « یزد یک» و پایان سال 1397 ، ایجاد بیش از 1000 فرصت شغلی مستقیم و 5000 فرصت شغلی غیرمستقیم برای استان یزد و کل کشور برنامه ریزی شده است.
اما با وجود توان تولید داخلی، واردکننده ها از سد تعرفه ها عبور می کنند و با قیمت پایین تری ، مثلا از چین ، واردات می کنند و ما نمی توانیم رقابت کنیم.
با وجود توان تولید داخلی ، وارد کننده ها از سد تعرفه ها عبور می کنند و با قیمت پایین تری ، مثلا از چین ، واردات می کنند و ما نمی توانیم رقابت کنیم.
تولید برخی نیازهای خرد داخلی هم صرف ندارد چون بهره وری پایین می آید و قیمت تمام شده در تولید انبوه کم می شود پس این تولید به صرفه نیست و خود به خود به سمت واردات می رویم مگر خط تولید جدیدی برای آن زده شود و از آن طرف قوانین نظارتی، حساسیت داشته باشند و جلوی واردات ممنوعه گرفته شود.
واردات بی رویه و بدون ثبت شدن، آمارهای داخلی را به هم می زند و مخدوش می کند. دنیا بر سر 4 یا 5 سنت می جنگند ، اما در کشور ما ناگهان 40 سنت تغییر تعرفه داریم ، که عامل توسعه نیافتگی است و نمی شود همه چیز را کنترل کرد و آمارها مخدوش است و کار علمی را مشکل می کند.
فعالان این صنعت می گویند هم اکنون به ترکیه صادرات داریم اما گاهی تکثر وجود دارد و صرفه اقتصادی در تولید آن نیست.
صنعت فولاد باید در زمان درست، تولیدات ما را به مشتریان برساند تا مشتری داخلی، بتواند به ما اتکا کند ، یعنی مقطع زمانی هم مهم است.
واردات با حجم بالا از ترکیه و چین ، ریسک بالایی دارد و احتمال ورود جنس های مرجوعی یا بنجل هم وجود دارد، البته مسئولان درصدد کمتر کردن این اتفاقات هستند. اگر بخش های مختلف صنعت هماهنگ باشند می توان پاسخگوی بسیاری از این نیازها در داخل بود.
باید نقشه راه وجود داشته باشد تا همه، خود را با آن تطبیق دهند.
مسئولان این صنعت معتقدند متاسفانه ما نمی توانیم قراردادهای بلند مدت مثلا با خودروسازها ببندیم، چون چشم انداز وضعیت اقتصاد کشور ، روشن نیست.
مثلا به ناگهان اگر تصمیم بگیرند که خودروسازها باید مصرف بنزین را پایین بیاورند که در تکنولوژی تاثیر می گذارد.
باید داده های استراتژیک و راهبردی در حوزه اقتصاد ملی، تدوین شود و تلاش ملی و دست جمعی را می طلبد.
دستاوردهای بعد از انقلاب فولاد کشور
فولاد آلیاژی ، با توجه به سطح محصولاتی که در حال تولید است، حدود رتبه 4 یا 5 را در دنیا دارد و یک فولاد استراتژیک محسوب می شود.
تک تک شغل ها، از کارگران ساده تا مدیران، در فولاد آلیاژی بسیار حساس است.
فولاد آلیاژی محصول انقلاب محسوب می شود.
این صنعت، ظرفیت خیلی بیشتری برای رشد داشت ولی به دلیل مسائلی مثل جنگ و تحریم و ... پروژه ها متوقف شد و به رکود هم کشیده شد.
قبل از انقلاب فقط ذوب آهن با ظرفیت کمتر از یک میلیون تن وجود داشت.
هم اکنون به 3 میلیون تن رسیده است ، فولاد مبارکه هم محصول بعد از انقلاب است و هم اکنون 6 میلیون تن تولید دارد.
فولاد خوزستان با حدود 3 میلیون تن و فولاد خراسان حدود 1.5 میلیون تن در حال تولید است. بخش خصوصی هم اضافه شده است.
در مجموع ظرفیت تولید فولاد ما حدود 20 میلیون تن است که پاسخ گوی نیاز داخلی هست و صادرات هم دارد هم اکنون، تعرفه فولاد 25 درصد است و در فولاد آلیاژی باید تعرفه های متفاوت داشته باشیم.
ما به گرفتاری هایی در صنعت خود مبتلا هستیم و نباید مثلا خود را با چین مقایسه کنیم.
وقتی قطعات خودرو از چین وارد می شود ، فولاد آلیاژی هم آسیب می بیند ، چون قرار است ما مواد اولیه قطعه ساز داخلی را تامین کنیم ، پس باید به ریشه ها پرداخت.
برآیند تصمیم گیری ها، باید به مصالح کشور باشد.
در شرایطی هستیم که چین ارزان فروشی و دامپینگ می کند و حجم تولیدش بسیار بالا رفته است، نزدیک به 50 درصد فولاد دنیا را تامین می کند و به غولی تبدیل شده است و ادامه این مسیر ، گرفتن انحصار دنیا در بخش فولاد است.
این روند برای صنعت الیاژی داخلی بسیاری نگران کرده است وقتی یکه تاز شد، تصمیم گیرنده هم می شود وقتی قدرت سیاسی و چانه زنی پیدا می کند ، سیاست خود را به سایر کشورها تحمیل خواهد کرد ، چون در مقیاس از ما پیشتر است.
برای مقابله با این موضوع کارشناسان باید جمع شوند و در مورد تعرفه تصمیم گیری بکنند، تاجرها درصدد عبور از تعرفه ها هستند، تعرفه ها هم پایین است و متناسب نیست و همه این موضوع ها، رقایت ناعادلانه ای به وجود می آورد.
اما استراتژی ما چیست؟ آیا با استراتژی جهانی همسو است؟ آیا تصویر معناداری را دنبال می کند؟ نمی شود گفت امروز را بگذرانیم و تعرفه را درست کنیم، یا جلوی واردات را بگیریم و بعد از مبادی دیگر، وارد شود.
در بازه کوتاه ، اصحاب فولاد کشور ، می گویند تعرفه را بالا ببرید و حق هم دارند و برای ادامه دادن، چاره ای غیر از این ندارند.
البته کشورهای دیگر هم مشکلات خود را دارند. در واقع هیچ کسی بی مشکل نیست و هیچ کس هم بی سلاح نیست.