نزدیکی به روزهای پایانی سال هم تاثیرگذاری بر دورنمای خرید و نوسان قیمتها را محدود ساخته و شرایط دشواری را در بازار فولاد پدید آورده است. بهنظر میرسد چهره جدید بازار فولاد را باید در رفتار کژدار و مریز تقاضا جستوجو کرد هرچند که خوشبینی نسبت به هجوم تقاضا در روزهای پایانی سال نیز محدود شده است.
تجربه نشان داده است که دو هفته پایانی سال را باید زمانی برای تخلیه و بارگیری محمولههای معامله شده، انبارگردانی پایان سال، تسویه وجوه و بستن حسابهای بازار بهشمار آورد؛ بنابراین در این فاصله زمانی، فرصت چندانی برای فعالیتهای تجاری باقی نمیماند. این در حالی است که دشواریهای حمل و نقل و محدودیتهای حرکت کامیونهای بزرگ نیز در روزهای پایانی سال به وخامت اوضاع دامن میزند بنابراین دو هفته پایانی فعالیتها در بازار را نمیتوان چندان هم برای خودنمایی عرضه یا تقاضا جدی گرفت.
از سوی دیگر روزهای پایانی سال نیز زمانی برای پرداخت معوقات، حقوق، دستمزد، عیدی و پاداش پایان سال واحدهای تولیدی خواهد بود، بنابراین نمیتوان به تولید واقعی در این زمان نیز امیدوار بود. موارد فوق در نهایت موجب خواهد شد تا فعالیتهای تولیدی و تجاری تنها در دو هفته پیشرو تجمیع شده و اوج فعالیتها را نیز در همین بازه زمانی محدود مشاهده خواهیم کرد. پس از پایان این زمان نیز باید ادامه فعالیتها را در زمانی نزدیک به یک ماه آینده یعنی از اواسط فروردین ماه جستوجو کرد. با توجه به موارد فوق در کنار انتظار برای بهبود حجم تقاضا در روزهای پایانی سال باید از این پس فعالیتهای تجاری و تولیدی را به دو بخش مجزا تقسیم کرد؛ بخش اول در دو هفته پیشرو و بخش دیگری پس از پایان یافتن تعطیلات نوروز. هرکدام از بخشهای فوق ملزومات و ویژگیهای خاص خود را دربردارند، هرچند که بررسی شرایط در دو هفته پیشرو را میتوان سادهتر ارزیابی کرد.
وضعیت عرضه در روزهای آینده
درخصوص عرضه باید به دو نکته اساسی توجه داشت؛ یکی حجم عرضه و دیگری قیمتهای پیشنهادی از سمت تولیدکنندگان برجسته. درخصوص قیمت و برای دو هفته پیشرو این ذهنیت وجود دارد که به دلیل رشد نسبی حجم تقاضا و برخی محدودیتهای عرضه، قیمتهای پیشنهادی در بخش عرضه با رشدی نسبی و البته محدود روبهرو شود که سیگنالی شکننده برای رشد قیمتها تلقی میشود. این در حالی است که زیرساختهای موجود در بازار آزاد چندان هم فضایی را برای رشد قیمتها ایجاد نکرده و تنها تحریک قیمتهای اعلامی از سوی عرضهکنندگان اصلی است که میتواند به رشد قیمتها در بازار آزاد منجر شود. از سوی دیگر بسترهای موجود برای رشد قیمتهای پیشنهادی نیز چندان فراهم نبوده و خوشبینی به هجوم تقاضا هم آنگونه که باید و شاید محقق نخواهد شد. با توجه به موارد فوق مهمترین وضعیت عرضه را باید در قیمتهای پیشنهادی جستوجو کرد زیرا حجم عرضه چندان هم تغییری نداشته و بازار مسیر پیشین خود را میپیماید.
وضعیت عرضه در ابتدای سال آینده
نگرانی از افزایش قیمت دلار در روزهای پایانی سال در کنار بیم و امید از افزایش قیمتهای جهانی را باید جدی گرفت زیرا این دو سیگنال میتواند چهرهای خشن را از بازار فولاد در فروردین ماه سال آینده ترسیم کند. این در حالی است که بیرمقی تقاضا در این مدت بر طبق روال سالهای قبل را باید جدی گرفت، بنابراین نگرانی از ورود بازار به یک فاز خطرناک از رکود تورمی نیز محتمل خواهد بود که با افت حجم تولید و داد و ستد، شرایط سختی را برای اغلب فعالان بازار پدید خواهد آورد. از سوی دیگر باید به عقبنشینی احتمال عرضهها در سال آینده با نگرانی بیشتری نگریست زیرا در صورت افزایش قیمتها به هر دلیل و ضعف عرضهها در کنار دشواریهای احتمالی تامین شمش، قیمتهای پیشنهادی در مقایسه با حجم عرضهها نیز افزایش خواهد یافت که دشواریهای بیشتری را برای بازار فولاد ایجاد میکند. درخصوص وضعیت عرضه در سال آینده باید با نگاه دقیقتری به وضعیت قیمتها در بازارهای جهانی توجه کرد.
خوشبینی در بازارهای جهانی
در بازارهای جهانی، آغاز بهکار مجدد بازار چین پس از پایان تعطیلات بهاره این کشور را میتوان مهمترین ویژگی تاثیرگذار بر بازارهای بینالمللی فولاد با محوریت شرق آسیا قلمداد کرد. این در حالی است که از هماکنون موجهای بزرگی از خوشبینی در بازارهای مالی کشورهای شرقی و مخصوصا بازارهای آتی فولاد سایه انداخته و دورنمای مثبتی را از رشد قیمتها ایجاد کرده است. به نظر میرسد رشد قیمتها را بتوان با ضریب خطای مطلوبی مورد بحث قرار داد زیرا ذهنیت غالب فعالان بازار فولاد در کشورهایی همچون چین بر افزایش نرخ تاکید دارد. تاثیرگذاری حمایتهای دولتی از بخشهای اقتصادی را میتوان مهمترین رخداد در بازار چین دانست هرچند که خوشبینیها به سایر بازارهای فلزی در جهان نیز به این روند مطلوب قیمتی دامن زده است. افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی که به افزایش قیمت تمامشده مواد معدنی و مصنوعات فولادی منجر میشود، بازگشت تقاضا، امیدواری به رشد نرخها در کنار افزایش قیمت معاملات در بازارهای آتی را میتوان از دلایل رشد قیمتها بهشمار آورد هرچند که این انتظار وجود دارد که تعطیلات پیشین به کاهش حجم تولید در صنعت فولاد چین منجر شود ولی این تنها یک احتمال است.
رشد قیمت نفت خام و رسیدن به رقمی نزدیک به 56 دلار برای هر بشکه نفت خام برنت خود سیگنال مهمی محسوب شده که میتواند امکان رسیدن به قیمتهایی نزدیک به 60 دلار را تقویت کرده و از سوی دیگر با افزایش هزینه استخراج و حمل و نقل، تاثیر مستقیمی بر بهای سنگآهن و حتی زغالسنگ بر جای میگذارد. در روزهای اخیر شاهد رشد مجدد قیمت سنگآهن هستیم که از بهبود تقاضا و رشد قیمت تمام شده آن تاثیر پذیرفته و میتواند سیگنال مهمی برای حمایت از بازار فولاد تلقی شود. رشد شکننده بهای سنگآهن که موجب شد بهای هر تن سنگآهن به نزدیکی 92 دلار در هر تن برسد را باید بسیار جدی گرفت زیرا موجب شد تا بهای این کالا به بالاترین حد از اواسط سال 2014 تاکنون برسد. با توجه به این موارد میتوان روزهای پیش رو در بازار فولاد جهان با محوریت شرق آسیا را افزایشی دانست هرچند که رشد انتظاری قیمتها از بازار چین استارت خورده است. این وضعیت میتواند به ادامه رشد قیمتها منجر شده که تا هفتههای آینده نیز ادامه خواهد داشت؛ بنابراین سیگنال مثبت و مهمی از بازارهای جهانی بر بازار داخلی تاثیرگذار خواهد بود.
دورنمای تقاضای داخلی
درخصوص وضعیت تقاضا در روزهای ابتدایی سال آینده یا نیمه دوم فروردین ماه سال 96 باید تنها از نگرانیهای پیش رو خبر داد زیرا وضعیت مجوزهای ساختمانی یا تخصیص بودجههای عمرانی اوضاع مساعدی را نشان نداده همچنین نمیتوان به عرضههای صادراتی به کشورهای منطقه نیز چندان خوشبین بود. در صورتی که حتی وضعیت بازار مسکن نیز بهبود یابد، باز هم نمیتوان به جهش تقاضا امیدوار بود زیرا پروانهای برای احداث مسکن جدید صادر نشده است. با توجه به این موارد در کنار نگرانی از وضعیت آب و هوایی خشن در بهار که زمان فصلی بارش باران در کشور ما نیز محسوب میشود، بهتر است چندان هم به خودنمایی تقاضا در سال آینده امیدوار نباشیم.
عدم خوشبینی به دورنمای تقاضا در سال آینده باعث خواهد شد تا بهترین زمان خودنمایی تقاضا را در دو هفته پیش رو جستوجو کنیم زیرا انتظار از خودنمایی تقاضای فصلی روزهای پایانی سال تنها به این زمان محدود، معطوف خواهد شد که البته دلایل آن را در بخشهای بالا مورد بحث قرار دادیم. این در حالی است که مشکلات آب و هوایی در نیمه شمالی کشور با بارش برف و نیمه جنوبی کشور با بارش باران و همچنین جنوب غربی ایران با مشکلات گرد و خاک و قطعی برق شرایطی را فراهم آورده که حمل و نقل جادهای را به معضلی جدی بدل ساخته و قطعا جذابیت خرید و حمل را به شدت کاهش میدهد.
این وضعیت را باید جدی گرفت زیرا فعالیتهای عمرانی را با تغییر شکلی جدی رو به رو میسازد و مشخص نیست که چه دورنمایی برای فعالیتها متصور خواهد بود. با توجه به فعالیتهای عمرانی در کشور در کنار مشکلات مالی دولتها در روزهای پایانی سال، نمیتوان به تحریک تقاضا در روزهای پایانی سال به دلیل بازسازی ویرانیهای حاصل از سیل امیدوار بود بنابراین در خوشبینانهترین حالت، رشد تقاضا به سال آینده موکول خواهد شد هرچند که تا تصویب بودجه و تخصیص واقعی آن، شاید ماهها زمان نیاز داشته باشیم.
با توجه به تمامی موارد بالا مخصوصا بروز مشکلات آب و هوایی و وقوع سیل، باید وضعیت تقاضا را نگرانکننده ارزیابی کرد، هرچند که در روزهای اخیر شواهدی از بهبود حجم معاملات مشاهده شده ولی نمیتواند از جهش قیمتها حمایت کند. این وضعیت در شرایطی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بازار منتظر اعلام قیمتهای جدیدی است که میتواند چهره غالب قیمتها را تعیین کرده و سرنوشت بازار را نیز در پارهای از انواع و مصنوعات فولادی روشن سازد. در هر حال خوشبینیها به هجوم تقاضا را گویی سیل استانهای جنوبی با خود برده و بهتر است به جای رویاپردازیهای خوشباورانه تلاش کنیم تا تقاضای موجود را به دام انداخته و در جهت افزایش حجم معاملات، از آن استفاده کنیم.با توجه به اوضاع موجود در بازار فولاد در کنار کفسازیهای مهمی که در هفتههای اخیر در بازار ایجاد شده، میتوان این احتمال را جدی گرفت که فعالان بازار دیگر منتظر کاهش بیشتر قیمتها نیستند بنابراین با خودنمایی اولین خوشبینیها نسبت به دورنمای بازار و البته در کنار ترس از رشد نرخ، تمایل خود به خرید را هویدا ساخته و در نهایت معاملات مورد نظر با سرعت انجام خواهد گرفت. این در حالی است که رشد محدود قیمتها پس از کفسازیهای پیشین که ذهنیت رشد گام به گام نرخها را در اذهان زنده خواهد کرد، میتواند بهترین رویکرد پیش رو در بازار فولاد باشد که البته تاثیری مستقیم از رشد شکننده قیمتها در بازارهای جهانی هم محسوب خواهد شد.
در صورتی که جهش قیمتی بیش از انتظار در بازار فولاد ایجاد شده و با فرض نگرانیهایی عمیق از امکان فروش کالاهای خریداری شده یا حتی توانمندی حملونقل آنها، قطعا عقبنشینی خریداران را باید جدیتر از قبل تعقیب کرد که تمامی فعالان بازار را با زیانی جدید رو به رو خواهد ساخت. با توجه به تمامی موارد بالا بهترین رویکرد اجرایی در بازار فولاد را باید حفظ سطوح قیمتی ایجاد شده با کفسازیهای پیشین و سپس تبعیت از یک گام محدود رشد قیمتها دانست که میتواند بهترین خروجی را برای تمامی فعالان بازار به همراه داشته باشد.