پیشبینی قیمتها در بازار نفت بسیار دشوار است و البته بسیاری از پیشبینیهای اخیر نیز غلط از آب در آمده بنابراین باید با احتیاط بسیاری به این بازار نگریسته شود. از سوی دیگر طلا نیز شرایط مشابهی دارد ولی با فرض رخدادهای اخیر بازار نفت و فرآوردههای نفتی، شرایط کلی در این بازار نشان میدهد که طلا تحلیلپذیرتر از بازار نفت نوسان کرده است. این در حالی است که رشد قیمتهای اخیر و شناسایی سود و خروج از بازار طلا، جذابیت برجسته سایر بازارها مخصوصا پس از توفان هاروی و رشد ارزش سهام، برآورد خسارت حداقل 35 میلیارد دلاری در مناطق ساحلی آمریکا و احتمال جدی افزایش این رقم و بسیاری رخدادهای مشابه موجب شده تا در رقابت بین جذابترین بازار، طلا رقبای بزرگی پیدا کند که همین موضوع در کنار رشد نرخهای هفتههای اخیر، خود نشان میدهد که شاید طلا در رقابت با سایر بازارهای مشابه، تنها یک گزینه به شمار بیاید نه بهترین آنها.
شاید بررسی وضعیت بازارهای رقیب بتواند سیگنالهای روشنتری از اوضاع بازار جهانی طلا را تشریح کند. هماکنون توفان هاروی وضعیت کلی در بازارهای کالایی و سهام را دگرگون کرده است. در بازار نفت بهدلیل کاهش تقاضای واحدهای پالایشی شاهد افت قیمتها بودیم ولی به آرامی بهای نفت خام در مسیر افزایش نرخی آرام قرار گرفته که در کنار آمارهای تولید و موجودی انبارها، شاید این روند افزایشی برای سرمایهگذاران جذابیت بیشتری پیدا کند. این در حالی است که رشد بهای بنزین و سایر فرآوردههای نفتی خود سیگنال مهمی برای افزایش فعالیت واحدهای پالایشی بوده که به رشد مجدد بهای نفت خام کمک خواهد کرد. این سیگنال مهم میتواند تغییری جدی در بازارهای کالایی ایجاد کند که با فرض جایگاه نفت خام بهعنوان موتور محرک اقتصاد جهانی در بازارهای کالایی و حتی سهام، سیگنال مهمی بهشمار میرود که شاید بازار طلا را تحتتاثیر قرار دهد.نکته دیگر باز هم به توفان هاروی بازمیگردد؛ زیرا برآوردهای ابتدایی از خسارت 35 میلیارد دلاری تنها به زیرساختها و واحدهای مسکونی و ابنیه ساختمانی خبر میدهد هرچند با فرض مشکلات جدی در فرآیند تولید و همچنین بسته شدن واحدهای مختلف تجاری، این حجم خسارت قطعا برای کل اقتصاد آمریکا افزایش مییابد. به عنوان مثال فراز و فرود ارزش سهام در بازار نیویورک و برای شاخص مهمی همچون داوجونز این نکته را برجسته میسازد؛ هرچند آغاز تنشهای ژئوپلیتیک بین آمریکا و کشورهای همسوی آن با کرهشمالی به تنهایی کافی بود که بخش بزرگی از موفقیتهای این بازار در ماههای اخیر، در خلال یکماه گذشته از بین برود، اگرچه باز هم شاهد رشد ارزش سهام در بازار آمریکا هستیم.
نوسان ارزش دلار آمریکا نیز مزید بر علت بوده یعنی کاهش متمادی ارزش دلار در مقایسه با سبدی از ارزهای معتبر در جهان خود سیگنال مهمی برای افزایش دستهجمعی اغلب بازارهای جهانی بود که تاثیرگذاری آن را شاهد بودیم. نگاهی به نوسان ارزش دلار آمریکا در هفتههای اخیر نشان میدهد اواخر آگوست و رقمی نزدیک به 64/ 91 که کمترین حد در بیش از یکسال اخیر بود، هماکنون تبدیل به یک روند افزایشی نسبی شده و حتی ارزش 74/ 92 دلار در برابر سبدی از ارزهای معتبر را به نمایش گذاشته است.
در خصوص ارزش دلار آمریکا هنوز نمیتوان از روند صعودی آن در کوتاهمدت خبر داد زیرا اما و اگرهای اقتصادی و حتی سیاسی پیشین تا حدی متعادل شده و رخدادهای سایر بازارها، تاثیرگذاری خود را در این بازار مهم بر جای گذاشتهاند. با فرض ثبات نسبی اوضاع و تداوم شرایط موجود بازارها تاثیر چندانی از این داده مهم اقتصادی نمیپذیرند و البته تاثیرگذاری آن بر تمامی بازارهای مشابه و رقیب (با کمی تفاوت) یکسان خواهد بود. این در حالی است که تداوم کاهش ارزش دلار که با برخی سیگنالهای اقتصاد آمریکا همخوانی دارد، سیگنال مثبتی برای تمامی بازارها به همراه دارد. انتظار برای پایان یافتن ناآرامیهای اقتصادی متاثر از توفان هاروی به مثابه آن است که بازارها باز هم شرایط بنیادین خود را در پیش بگیرند و اصل عرضه و تقاضا و خوشبینی و بدبینی به سیگنالهای پیشرو، موتور محرک حرکت قیمتها را پدید خواهد آورد و همین نکته میتواند آینده بازارهای کالایی و حتی طلا را رقم بزند.
در خصوص آینده پژوهی کلی در بازارهای جهانی شاید نگاهی به وضعیت بازار سهام آمریکا بتواند شفافسازی بیشتری را از سیگنالهای پیشرو پدید آورد. شاخصهای مهم سهام در آمریکا افزایشی است، مخصوصا داوجونز که از رخدادهای صنعتی و اقتصادی بزرگ در آمریکا تاثیر میپذیرد، وضعیت نسبتا مطلوبی دارد که شاید خوشبینی به رشد تقاضای بسیاری از محصولات صنعتی به امید تامین مایحتاج بازسازی پس از توفان یکی از دلایل مهم این رخداد باشد. نیاز به مس، آلومینیوم، فولاد، روی، محصولات صنعتی و صنایع مشابه در کنار خوشبینی به افزایش حجم تولید در واحدهای پالایشی و پتروشیمی پس از پایان توفان و سیل در سواحل خلیج مکزیک را میتوان یکی از دلایل مهم این امر به شمار آورد آن هم در وضعیتی که انتظار تغییر نرخ بهره آمریکا ممکن است با یک فاز تعویق صورت پذیرد.
نگاهی به وضعیت بازار فلزات پایه بهعنوان یکی از مهمترین سیگنالهای تاثیرگذار بر بازارهای بورس جهانی و همچنین بازارهای کالایی و رقیبی برای طلا نشاندهنده یک پارادوکس مهم و حتی جدی است. هماکنون قیمتها در بازار فلزات بسیار بالاست و همین سیگنال پس از کسب چند رکورد قیمتی مهم از احتمال ریزش نرخ سخن میگوید آن هم در شرایطی که موجودی انبارهای روزهای اخیر به سمت افزایش محدودی حرکت کرده است. همین وضعیت در بازار فولاد نیز خودنمایی میکند یعنی با فرض افزایش قیمتها، حجم تولید نیز تقویت شده که در نهایت از احتمال شکننده بودن نرخهای فعلی خبر میدهد. این در حالی است که بررسی واقعیتهای تغییر تقاضا در آمریکا و حتی سایر کشورهای جهان نشان میدهد که بهرغم نرخهای بالای فعلی، از هماکنون احتمال بهبود حجم معاملات و تغییر جهت بسیاری از محمولهها به سمت بازار آمریکا وجود دارد که در شرایطی که به صورت کلی موجودی انبارها در جهان پایین است، میتوان امیدوار بود که رشد موجودی انبارها در روزهای اخیر متوقف شود و مجددا وارد یک فاز کاهش موجودی انبارهای جدید شویم.
این وضعیت موجب خواهد شد قیمتهایی بسیار جذاب در این بازار به ثبت برسد که میتواند جریان غالب در بازارهای جهانی را به سمت رشدی جدید هدایت کند اگرچه رشد این بازار تنها به چراغ راهنمایی برای بازارهای جهانی بدل خواهد شد.
با توجه به تمامی این موارد و مخصوصا رشد قیمت سهام در بازار آمریکا میتوان به تقویت بنیادین بازارهای کالایی و سهام در جهان خوشبین بود یعنی اغلب رقبای طلا در بازارهای جهانی با بهبود وضعیت معاملاتی و رشد قیمتها رو به رو خواهند شد. این در حالی است که رشد قیمت طلا را باید همگام با تقویت تنشهای ژئوپلیتیک شبه جزیره کره همراه ساخت که با فرض آرامش نسبی آنها در روزهای اخیر و شاید روزهای پیش رو، شاید بخش بزرگی از جذابیت خرید طلا کاسته شود. این در حالی است که بهای جهانی طلا از اوایل ماه جولای تاکنون به صورت نسبی در مسیر رشد قرار داشته که همین رشد ممتد قیمتی، احتمال تعدیل نرخ را افزایش میدهد. در روزهای اخیر افزایش شکننده ارزش دلار چندان هم به نفع بازار طلا تمام نشده و البته بخشی از تعدیل قیمتی در بازار طلا را میتوان به این دلیل توجیه کرد. با توجه به تمامی موارد فوق احتمال قدرت گرفتن بازارهای رقیب طلا به نسبت بازار طلا بیشتر است که به معنی مهاجرت سرمایه از بازار طلا به سمت بازارهای رقیب خواهد بود ولی این تمام ماجرا نیست.به تجربه ثابت شده طلا به جز محملی برای سرمایهگذاری امن در بحرانهای اقتصادی یا سیاسی، نقش مهمی در بازارهای کالایی دارد یعنی در روزهای تعادل بازار، میتوان روند حرکت طلا را به عنوان لیدر بازارهای کالایی با محوریت بازارهای فلزی به شمار آورد اگرچه این نقش هماکنون کم رنگ شده و شاید بهای روی را بتوان بهعنوان لیدر مهمتری برای این بازار بهشمار آورد که این ادعا یعنی رشد قیمتها در بازارهای فلزی.
مطلب فوق نشان میدهد بازار طلا با رشد قیمتهای جهانی، با حمایتی جدید روبهرو خواهد شد که میتواند از سقوط آزاد بهای آن جلوگیری کرده و حتی به حمایت از قیمت طلا پس از یک فاز تعدیل و تثبیت منجر شود. با فرض عدم تغییر جدی در بازار دلار در کنار قدرت گرفتن آرام سایر بازارهای کالایی، میتوان دو سناریوی مختلف را در بازار طلا مورد توجه قرار داد یعنی سناریوی اول که عبارت است از؛ تداوم مشکلات ژئوپلیتیک، کاهش ارزش دلار، بهبود آرام اقتصادی و تقویت بازارهای کالایی که اگرچه برخی از این موارد در تناقض با یکدیگر هستند ولی در نهایت در یک فاز کلی تقسیم بندی میشوند که خروجی این موارد از احتمال حفظ سطوح قیمتی در بازار طلا سخن گفته ولی شاید به یک فاز تعدیل و تثبیت نیاز داشته باشد. سناریوی دوم یعنی کاهش اما و اگرهای ژئوپلیتیک، افزایش ارزش دلار و البته تداوم رشد قیمتها در بسیاری از بازارهای جهانی و حتی بازار سهام که یکی از سناریوهای بدبینانه در بازار طلا به شمار میرود. با فرض حفظ نسبی قیمتهای فعلی در بازارهای کالایی، باز هم رشد بسیاری از قیمتها آینده این بازار به شمار میرود که در نهایت به حمایت از بازارهای کالایی منجر شده ولی با انرژی کمتری قدرتنمایی میکند. همین ویژگی موجب خواهد شد تا بازار طلا با یک فاز تعدیل روبهرو شود ولی در نهایت رشد بازارهای جهانی به حمایت از بازار طلا برمیخیزد.در پایان و به عنوان جمعبندی میتوان این گونه عنوان کرد که کاهش فعلی قیمتها در بازار نفت، نگرانیهای صنعتی و حتی زیست محیطی در آمریکا، نوسان آرام و البته نزولی ارزش دلار در بازارهای جهانی (در مقایسه با سبدی از ارزهای معتبر) اما و اگرهای بازار سهام در کوتاهمدت، مواردی است که روزهایی بحرانی را در بازارهای جهانی مخصوصا طلا پدید میآورد که همین وضعیت مبهم، زمانی جذاب برای بازار طلا به شمار میآید که خوشبینی به حفظ سطوح فعلی قیمتی را پدید میآورد. این در حالی است که پایان یافتن این اوضاع یعنی شفاف شدن واقعیتهای اقتصادی باز هم بسترهایی برای حمایت از بازار طلا را پدید میآورد اگرچه این بازار به یک فاز تعدیل و تثبیت قیمتی نیاز خواهد داشت. نرخهای فعلی یعنی قیمتهایی نزدیک به 1320 دلار در هر اونس قیمتهای بالایی به شمار میآید و قطعا سرمایهگذاران شجاع را به این بازار جذب خواهد کرد اگرچه این شجاعت نگرانکننده است.