حمزه بهادیوند چگینی: روند کاهشی بیسابقه قیمت طلا در بازارهای جهانی ادامه دارد و این موضوع قیمتها را به پایینترین سطح در سال جاری رسانده است. کاهش قیمت این بار بر خلاف گذشته شیب بسیار تندی را نشان میدهد و این سوال را مطرح میسازد که آیا این نزول آخر و سرریزی قیمت طلا بعد از 30 سال است؟ شاید اینطور باشد!
اگر همانطور که برخی کشورهای نه چندان مطرح دنیا با فروش ذخایر طلای خود توانستهاند بازار را به عکسالعملهای شدید وادارند، قطعا ورود صندوقهای بزرگ دنیا به این وادی اثرات بیشتری از خود برجای خواهد گذاشت که در نتیجه شاهد افت بیشتر قیمت طلا خواهیم بود، اما این فقط یک حدس و گمان است و نباید پیشبینیهای افزایشی قیمت طلا را نادیده گرفت.
به عنوان مثال آماری که در هفته جاری از اقتصاد چین منتشر شد، دلیل محکمی است که چندان نمیتوان به بهبود اوضاع اقتصاد جهانی امیدوار بود؛ هرچند این موضوع هنوز نتوانسته بازار طلا را به عکسالعمل وادار کند و هنوز بازار بر روند کاهشی خود اصرار دارد که البته این اصرار بیش از آنکه تابع متغیرهای حقیقی بازار باشد، از این به بعد تحت تاثیر موضوعات روانی معاملهگران و ترس آنان از ضرر و زیان بيشتر در بازار است. شاید باور اینکه قیمت طلا در یک روز با بیش از 10 درصد کاهش به هزار و 320 دلار برسد سخت باشد، اما واقعیت دارد و دیروز قیمت در برخی از ساعات این مرز را درنوردید و به تحلیلگران و همه کسانی که بیش از حد به آن اعتماد کرده بودند ثابت کرد که همیشه کالای قابل اعتمادی نیست.
در حال حاضر بنا بر خبرها به صورت گسترده سرمایه گذاران در حال ورشکستگی بوده و بانکهای مرکزی دنیا نیز به دنبال راهکاری برای کاهش اثرات ناشی از افت ارزش داراییهای طلای خود هستند. به همین دلیل احتمال دارد به زودی شاهد موج دیگری از ریزش قیمت طلا در بازارهای جهانی باشیم که در این صورت قیمت به هزار و 200 دلار هم ممکن است برسد. در سالهای اخیر به تحلیل کارشناسان بینالمللی بازار طلا، هر گاه ریزش قیمت طلا در یک روز کاری به 5/2 درصد میرسید در 65 درصد اوقات روز بعد با افزایش قیمتها مواجه بودیم، اما هفتههای اخیر این روند نقض شده و این موضوع را تایید میکند که معاملهگران از تصمیمات منظمی که در گذشته تابع آن بودند فاصله گرفتهاند.
به نمودار همراه توجه کنید. در این نمودار قیمتهای طلا و نقره طی ماه آوریل نمایش داده شده است. اگر قیمت روز 28 مارس را به عنوان قیمت نرمال طلا و پایه در نظر بگیریم و برای آن عدد 100 را به عنوان شاخص فرض کنیم و قیمتهای دیگر را بر اساس آن محاسبه نماییم، میبینیم که هر چقدر زمان میگذرد فاصله قیمتها از این قیمت نرمال بیشتر شده است. از طرفی اختلاف بین استاندارد به بعد نرخ دو فلز طلا و نقره نیز از 10 آوریل بهبعد، به صفر رسیده و از آن به بعد به صورتی متناسب تغییر کرده است در صورتی که تا پیش از این دو بازار روندهای خاص خود را طی میکردند. این نشان میدهد بازار طلا توانسته بازار نقره را نیز با خود همراه سازد.
به هر حال اخباری که از گوشه و کنار به گوش میرسد اثرات متفاوتی به همراه دارند، اما به نظر میرسد بازار تصمیم خود را گرفته است. دیروز به گزارشهای رسمی از آمریکا، شاخص قیمت مصرف کننده با 7/0 درصد رشد ماهانه مواجه شده است.
در عین حال، این شاخص برای بریتانیا 8/2 درصد در مقایسه با یک سال گذشته اعلام شده است. شاخص قیمت تولید کننده برای این کشور نیز 2/3 درصد رشد سالانه داشته است. در عین خبرها حکایت از بهبود شاخصهای اقتصادی آلمان دارد که در صورت رشد این کشور میتوان به اصلاح اقتصادی اروپا تا حدی امیدوار بود که این امر به افزایش ارزش یورو در برابر دلار خواهد انجامید. در عین حال گزارش تورم بانک انگلستان حکایت از دو سناریو دارد؛ یا نرخ به 3 درصد خواهد رسید یا زیر یک درصد باقی خواهد ماند که این امر به سیاستهای پولی و نرخ بهره این کشور بستگی دارد. در عین حال خبرهای دیروز حکایت از کاهش فروش صنعتی کانادا دارد که این شاخص به میزان 2/0 درصد منفی شده است.