از زمان وقوع بحران مالی در سال 2007 که بر اثر بحران دیون رهنی بدهکاران کماعتبار در ایالاتمتحده شروع شد، طلا و نقره جذابیت فزایندهای برای حرفهایها، دانشگاهیان، سرمایهگذاران خرد و رسانههای مالی داشته است.
از زمان وقوع بحران مالی در سال 2007 که بر اثر بحران دیون رهنی بدهکاران کماعتبار در ایالاتمتحده شروع شد، طلا و نقره جذابیت فزایندهای برای حرفهایها، دانشگاهیان، سرمایهگذاران خرد و رسانههای مالی داشته است.
طلا و نقره بازار پررونقی طی بخش عمدهای از قرن کنونی تجربه کرده و افزایش نگرانیها در خصوص سلامت بخش بانکی از یکسو و افزایش بدهیهای دولتها از سوی دیگر، این فلزات را به داراییهایی جذاب برای سرمایهگذاران مبدل کرده است. افزایش قیمتهایی که سالیان اخیر در بازار به وقوع پیوست با بزرگترین بحران مالی و اقتصادی پس از رکود بزرگ در سال 1929 همزمان بوده است.
تصمیمات سیاستگذاری فدرالرزرو حاوی اطلاعات مهمی برای بازارهای مالی است و تاثیرات آن بر بازارها نیز مورد بررسی و مطالعات بسیاری قرار گرفته است. فدرالرزرو طی یک دهه گذشته و با تغییر در نگرش خود مبنی بر افزایش شفافیت، نحوه ارتباط خود با بازارها و تحلیلگران را بهبود بخشیده است.
کمیته فدرال بازار باز (FOMC) نخستینبار در مه 1999 همراه با تصمیمات مربوط به نرخ بهره هدفگذاریشده وامهای فدرال، اقدام به انتشار بیانیههای سیاستگذاری کرد که تغییرات در سیاستهای آتی پولی را برآورد میکند. علاوه بر این تعداد سخنرانیهای روسای کل و اعضای هیاتمدیره فدرالرزرو نیز طی دهه گذشته افزایش یافته و دسترسی به آنها نیز از طریق وبسایت فدرالرزرو سهل شده است.
از سوی دیگر با رسیدن نرخ بهره هدفگذاریشده توسط فدرالرزرو به عدد صفر اهمیت ایجاد ارتباط توسط بانک مرکزی افزایش یافته است. از این رو ایجاد ارتباط درباره سیاستهای هدفگذاریشده آتی و وضعیت اقتصاد از طریق سخنرانیها و بیانیهها به ابزار سیاستگذاری بسیار مهمی برای فدرالرزرو مبدل شده است که در اجرای تصمیمات و اثرگذاری بر بازارها اهمیت بسیاری دارد.
با افزایش اهمیت طلا و نقره در بازارهای مالی و همچنین سود جذاب و بالقوهای که این داراییها در سالهای اخیر داشتهاند، علاقه به پژوهش در این حوزه نیز افزایش یافته است؛ به نحوی که دانشگاهیان و حرفهایها نیز به دنبال پیدا کردن توضیح رابطه طلا و نقره و ارتباط آنها با بازارهای مالی بودهاند.
هرچند هنوز تقریبا هیچ مطالعهای در خصوص ارتباط طلا و نقره و سیاستهای پولی و ارتباطاتی فدرالرزرو انجام نگرفته است. با افزایش اهمیت طلا و نقره برای سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی اهمیت بررسی تاثیرات سیاستهای فدرالرزرو بر بازارهای طلا و نقره نیز افزایش یافته است.
تورارینسون و اشراقی در سال 2011 طی پژوهشی سبکهای مختلف سخنرانیهای روسای مختلف فدرالرزرو را مورد بررسی قرار دادهاند تا دریابند چگونه احساسات و عواطف، بازارهای مالی را تحتتاثیر قرار میدهند.
مطالعات این دو پژوهشگر:
1- نشان میدهد سیاستهای پولی غیرمنتظره و عناصر شگفتیبرانگیز موجود در بیانیههای کمیته فدرال بازار آزاد که همراه با نرخ بهره فدرالرزرو اعلام میشوند چه تاثیری بر بازارهای طلا و نقره بر جای گذاشته است.
2- دربرگیرنده تحلیل بیانیههایی است (اعم از سخنرانیها و شهادتنامهها) که توسط آلن گرینسپن و بن برنانکی ارائه شده و با استفاده از نرمافزار تحلیل محتوای رایانهای پردازش شده است.
این تحلیل سپس به منظور بررسی نحوه تاثیر ارتباطی و لحن به کار رفته توسط روسای فدرالرزرو بر بازار طلا و نقره مورد استفاده قرار گرفته است.
نتایج تحقیق این دو پژوهشگر نشان میدهد، سیاستهای غیرمنتظره پولی اثرات آماری قابل توجه و همچنین اثرات اقتصادی مهمی بر بازارهای شمش طلا و نقره بر جای میگذارد. افزون بر این تحقیق یادشده نشان میدهد ارتباط یادشده مثبت بوده و بر خلاف بیشتر نتایج تحقیقات صورتگرفته روی بازارهای سهام از جمله پژوهش انجامشده توسط برنانکی و کوتنر در سال 2005 و رزا در سال 2011 است.
نتایج این پژوهش بسیار جالب توجه است و شواهدی به دست میدهد که ثابت میکند طلا و نقره میتوانند بهشت امنی برای سرمایهگذاران باشند. این یافته البته با نتایج پژوهشی که باور و لوسی در سال 2010 به آن دست یافتهاند، همسویی دارد.
ذخایر طلا نیز به اندازه بازارهای سهام تاثیرپذیرند، به نحوی که یک درصد افزایش غیرمنتظره در نرخ بهره فدرالرزرو 88/9 درصد کاهش در شاخص سهام طلای فوتسی FTSE به همراه داشته است.
این تحقیق همچنین حاکی از این واقعیت است که واکنش سهام شرکتهای تولیدکننده طلا به این تغییرات با واکنش بازارهای آتی شمش طلا متفاوت است.
عناصر شگفتیبرانگیز بیانیههای کمیته فدرال بازار آزاد FOMC : بیشتر موارد از نظر آماری معنادار نبودهاند و این یافته با توجه به افزایش اهمیت بیانیههای کمیته فدرال بازار آزاد، پس از هدفگذاری نرخ بهره صفر در سال 2008 خود نتیجهای شگفتانگیز است.
پژوهشهای تجربی انجامشده درباره تاثیر بیانیههای مکتوب و ارتباطات شفاهی فدرالرزرو بر بازارهای مالی بهرغم رشد قابل توجه در سالهای اخیر، همچنان محدود است.
اهرمان و فرتسشر در سال 2007 میلادی طی پژوهشی و با استفاده از اطلاعات روزانه و تحلیل محتوا، تمامی سخنرانیها و مصاحبهها و شهادتهای 19 عضو از اعضای کمیته فدرال بازار آزاد و همچنین اعضای بانک مرکزی اروپا ECB و بانک مرکزی انگلستان را تحلیل کردند.
سخنرانیها و مصاحبههای کمیته فدرال بازار آزاد مربوط به دوره زمانی 1999 تا 2004 میلادی بوده و دو بخش عمده را دربر میگیرد. یک بخش از این اطلاعات به سیاستهای پولی و بخش دیگر نیز به چشمانداز اقتصادی مربوط است و نشان میدهد ارتباطات بانکهای مرکزی هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ اقتصادی نتایج معناداری به همراه داشته و اثرات بسیار مهمی بر نوسانات بازارهای مالی دارد.
افزون بر این، پژوهش یادشده حاکی از این واقعیت است که ارزش داراییها بیشترین تاثیر را از سخنرانیها و بیانیههای اعضای کمیته فدرال بازار آزاد پذیرفتهاند، در حالی که بازارهای آمریکا به بیانیههای آلن گرینسپن ريیس وقت فدرالرزرو بیش از سایر اعضای کمیته فدرال بازار آزاد واکنش نشان میدادهاند.
نتایج این تحقیق نشان میدهد بازارهای اروپایی نیز واکنشهای مشابهی به سخنان ريیس بانک مرکزی و ريیس بانک مرکزی انگلستان نشان میدهند، در حالی که تاثیرگذاری ريیس فدرالرزرو بر بازارهای مالی از طریق ارتباطات است.
پژوهش رزا در سال 2011 میلادی که با استفاده از روش مطالعه رخدادها با تواتر بالا صورت گرفته نیز نشان میدهد تصمیمهای مربوط به سیاستهای پولی و بیانیههایی که همراه با این تصمیمها منتشر میشوند بر بازارهای سهام آمریکا و بیثباتی شاخصها اثرگذار است. رزا نیز از همان روشی که کوتنر در سال 2001 برای ارزیابی سیاستهای شوک استفاده کرده بهره میبرد و در ادامه و با استفاده از تحلیل محتوا و سیستم رتبهبندی عددی، بیانیههای کمیته فدرال بازار آزاد را به سه گروه مثبت (تهاجمی-Hawkish)، منفی (تدافعیDovish-) و خنثی تقسیمبندی کرده است.
جالب اینکه بیانیههایی که با تصمیمهای سیاستی همراه هستند در مقایسه با سیاست تغییر نرخ هدفگذاری شده، تاثیر به مراتب معنادارتری بر قیمت سهام دارند. نتایج نشان میدهد که واژگان و عبارات مکتوب فدرالرزرو اهمیت و تاثیر به مراتب بیشتری بر بازارهای مالی دارد.
رزا همچنین در پژوهش پیش گفته، استدلال میکند که ارتباط communication بانکهای مرکزی با مخاطبان درباره اهداف و سیاستهای آیندهاش یکی از محرکهای اصلی و تاثیرگذار بر بازده سهام شرکتها است.
لوکا و تربی نیز در سال 2009 میلادی به جای بهرهگیری از روش طبقهبندی تحلیل محتوا که ارمن و فراتچر در سال 2007 و رزا در سال 2011 به کار بردهاند، روش جدیدی که از تکنیک امتیازبندی خودکار بهره میبرد، به کار گرفتهاند و با استفاده از آن بیانیههای سیاستی کمیته فدرال بازار آزاد طی سالهای 2008-1999 و تاثیر آن بر بازده اوراق خزانهداری را مورد بررسی قرار دادهاند. این دو با استفاده از اطلاعات انترادی Intraday، فاکتیوا Factiva داو جونز و نرمافزارهای کاربردی گوگل بیانیههای یادشده را به متغیرهای عددی تبدیل کرده و شواهدی یافتهاند که نشان میدهد بازدههای کوتاهمدت بیشتر به تصمیمات سیاستگذاری واکنش نشان میدهند، در حالی که بازدههای بلندمدت اوراق قرضه خزانهداری بیشتر به نحوه تعامل بیانیههای کمیته فدرال بازار آزاد واکنش نشان
میدهند.
۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۶:۵۴:۲۹ قبل از ظهر