با توجه به ثبت یک روز تعطیلی در کارنامه این بازار این عقب نشینی را نمیتوان چندان مهم ارزیابی کرد، اگرچه رشد قیمتها خود سیگنال مهمی از تقویت این بازار به شمار میرود. در فاصله ابتدا و انتهای هفته قبل سررسید دیماه با ۲/ ۱ درصد، سررسید اسفند ۹۲/ ۰ درصد، سررسید اردیبهشت ۷۸/ ۰ درصد و سررسید تیرماه ۴۸/ ۰ درصد رشد قیمت را تجربه کردند. این در حالی بود که سررسید آبان ماه با رشد ۵۵/ ۱ درصدی رکورددار این بازار بود اگرچه زمان تحویل فیزیکی آن تقریبا فرارسیده است. این شرایط را میتوان چهره بازار آتی سکه در هفته گذشته به شمار آورد آن هم در وضعیتی که بازار نقدی هم شرایطی نسبتا مشابه این وضعیت را تجربه کرد اگرچه نمیتوان به فاصله قیمتی بین نرخهای آتی در سررسیدهای مختلف و بهای نقدی آن اشارهای نداشت. این وضعیت خود نشاندهنده خوشبینیها در بازار آتی است اگرچه با عرف این بازار نیز همخوانی دارد.
به نظر میرسد واقعیتهای بازار آتی در هفته گذشته با هفتههای قبل از آن تفاوت چندانی نداشته و با توجه به نوسان قیمتها در بازارهای آتی و نقدی هنوز هم بحث خوشبینیها به دورنمای قیمتها مطرح است؛ اگرچه مباحث مربوط به سفته بازیها نیز روند پیشین خود را طی کرده و باز هم بحث تکراری ورود و خروج سرمایه است که موتور محرک این بازار را تشکیل میدهد. هنوز هم قیمتهای بالای این بازار در ذات خود نگرانیهایی را در بر دارد یعنی تداوم رشد قیمتی میتواند به شکنندهتر شدن بازار کمک کند اگرچه موارد دیگری در زیرپوست بازار در جریان است که خود بحثی مجزا و صریح را میطلبد.
نگاهی به نوسان قیمتها در بازار آتی در هفتههای قبل نشان می دهد که این بازار هنوز هم با اما و اگرهای بازار داخلی و خوشبینی به سیگنالهای تاثیرگذار آن و رخدادهای زیرپوستی حمایت کننده و البته ورود و خروج معامله گران به حیات خود ادامه میدهد که در هفته قبل هم ادامه یافته و به نظر میرسد باز هم تداوم یابد. این شرایط موجب شد تا توجه به واقعیتهای جهانی کمرنگ شود ولی رخدادهای هفته گذشته و نوسان قیمتهای جهانی طلا باز هم نگاهها را به این سمت معطوف کرد. به نظر میرسد رخدادهای بازار جهانی طلا در حال قدرت نمایی بیشتری است و موجب خواهد شد توجهات بیشتری را به خود معطوف دارد ولی میتواند به موتور محرک جدیدی نیز بدل شود آن هم در شرایطی که برخی از تحلیلها از احتمال رشد قیمت طلای جهانی حکایت دارد.
هماکنون روند جهانی طلا در یک مسیر افزایشی نوسان میکند و بهصورت دقیقتر از ۳ اکتبر سال جاری و قیمت ۱۲۶۵ دلار در هر اونس، شاهد روند افزایشی نسبی قیمتها هستیم تا جایی که در ۹ اکتبر، قیمتها به بیش از ۱۲۸۸ دلار رسید ولی باز هم در مسیر تعدیل قرار گرفت. این شرایط میتواند از احتمال رشد قیمتها در آیندهای نزدیک حکایت کند ولی در کوتاهمدت پتانسیل تغییر نرخ وجود دارد. احتمال رشد قیمتها در میانمدت از دلایل مختلفی برخوردار است که تا حد امکان مورد بررسی قرار خواهد گرفت اگرچه نوسان ارزش دلار در بازارهای جهانی هم از یک روند کاهشی در روزهای اخیر برخوردار شده ولی باز هم در حال تغییر است. تاثیرگذاری رخدادهای ژئوپلیتیک، افزایش تقاضای صنعتی طلا و نوسان قیمتها در بازارهای کالایی و سهام را میتوان از ویژگیهای موثر این بازار به شمار آورد.
در گزارش پیشین با عنوان مسیریابی بازارهای پایه با نوسان دلار به روند افزایشی قیمتها در بازارهای کالایی اشاره کردیم که با فرض شرایط کلی در بازار دلار و همچنین رشد جذاب افزایش قیمت جهانی نفت خام، شاهد رشد قیمتهای انواع محصولات در بازارهای کالا هستیم. این وضعیت که در شاخصهای کالایی در جهان به وضوح خودنمایی میکند موجب شده تا احتمال ایجاد یک تورم جدید در بازارهای مختلف خودنمایی کند ولی با توجه به رشد قیمت نفت، هنوز هم میتوان به تداوم رشد قیمتها خوشبین بود که این بار برخی از بازارهای محصولات کشاورزی را نیز در بر میگیرد. این وضعیت یعنی نگرانی از تکانههای تورم خود دلیلی برای رشد جذابیت طلا محسوب میشود که میتواند در آینده بازارهای جهانی خودنمایی کند. حال در شرایطی که نگرانیهای جدیدی از عدم رشد بیشتر قیمت سهام در آمریکا ایجاد شده میتوان به مهاجرت سرمایهها به سمت بازار طلا خوشبین بود. بهصورت دقیقتر تعویق اجرای قانون مالیاتی جدید در آمریکا در کنار انتظار برای اجرایی شدن رشد نرخ بهره در این کشور در کنار نوسان ارزش دلار آمریکا در کنار کاهش ارزش سهام در این کشور یا بهصورت دقیقتر عدم رشد بیشتر شاخصها ارتباطی عمیق با یکدیگر پیدا کنند که این شرایط جدید خود سیگنال دیگری برای بازار طلا بهشمار میرود. احتمال سوختگیری بهای طلا از این موارد چندان هم دور از ذهن نیست.
در فصل سوم سال میلادی جاری شاهد رشد تقاضای طلا برای کاربردهای صنعتی هستیم که موجب شد این رقم با ۲ درصد رشد به ۲/ ۸۴ تن برسد که پیشبینی میشود حجم تقاضای صنعتی طلا بهدلیل افزایش کاربرد در گوشیهای موبایل جدید به ۴/ ۲۴۴ تن برسد. این شرایط به معنی آن است که برای اولین بار از سال ۲۰۱۰ تاکنون حجم تقاضای صنعتی طلا افزایش یافته که میتواند از این بازار حمایت کند. این در حالی است که حجم تولید معدنی طلا در سالهای اخیر تغییر چندانی نداشته است و به نظر میرسد این وضعیت در سال آینده نیز ادامه یابد.
البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که تقاضای فیزیکی طلا در سه ماه سوم امسال (ژوئیه، اوت و سپتامبر) به کمترین رقم از سه ماه سوم سال ۲۰۰۹ تاکنون رسید که ارائه این گزارش موجب عقبنشینی بهای طلای جهانی شد. البته در این بازه زمانی تقاضای صندوقهای سرمایهگذاری طلا نیز کاهش محسوسی را تجربه کرد. مهمترین خریداران طلا در جهان بانکهای مرکزی ترکیه و روسیه بودند که احتمالا بهمنظور حمایت از نرخ ارز خود اقدام به خرید طلا کردند. البته این گزارشها مربوط به سه ماه سوم سالجاری است و در هفتههای اخیر شاهد تغییر فاز معاملاتی بوده و هستیم.بحرانهای ژئوپلیتیک نکته دیگری است که میتواند بر بازار طلا اثرگذار باشد. در گذشته شاهد بودیم که رشد قیمت طلا بهدلیل بحرانهای شبه جزیره کره محدود بود زیرا بازار طلا گویی به این شرایط مدتهاست که عادت کرده ولی این قبیل تغییرات در کشورهای عربی غرب آسیا شرایط جدیدی است که میتواند تکانه قیمتی تازهای را در بازار ایجاد کند، آنهم در شرایطی که تغییرات در عربستان جدی شده و همچنین رخدادهای پیشبینی نشدهای برای لبنان در جریان است.
این وضعیت در شرایطی مهمتر ارزیابی میشود که چند کشور در بحرانهای سیاسی جدید دخیل هستند، بنابراین حجم تاثیرگذاری آنها گستردهتر و البته عمیقتر خواهد بود. این وضعیت مهمتر از سیگنالهای پیشین است ولی به بحثهای دقیقتری نیاز دارد. در عربستان و امارات از ابتدای سال ۲۰۱۸، مالیات بر ارزش افزوده ۵ درصدی برای معاملات طلا لحاظ خواهد شد که میتواند تاثیری منفی بر دورنمای تقاضای این کشورها برجای گذارد، اگرچه موجب میشود حجم خرید در روزهای باقی مانده تا اعمال این سیاست مالی، به رشد تقاضا منجر شود. ذات اعمال این سیاست مالی تنها درآمدزایی نیست زیرا یکی از کارویژههای مالیات بر ارزش افزوده رشد درآمدهای مالی است ولی شفافیت حجم دادوستد دیگر ویژگی مهم آن است. به عبارت دقیقتر دولت این دو کشور مایل هستند تا جریان معامله طلا را رصد کنند و این به معنی آن است که تغییر سبد داراییها را رهگیری کرده تا ورود و خروج آن و حتی برخی سرمایهگذاریها در این بازار را در اشراف اطلاعاتی خود قرار دهند. این شرایط در کنار موج دستگیریهای اخیر در عربستان منطقی است و نشان میدهد که این دولتها رویکردهای مهمی در این بازار را در دستور کار قرار دادهاند. البته ذات وقوع رخدادهای ژئوپلیتیک میطلبد که گذشته این تنشها را مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به رخدادهای اخیر لبنان، سوریه، عراق، یمن و عربستان ممکن است جریان جدیدی از رخدادهای سیاسی و استراتژیک در روزها و هفتههای آینده محقق شود که البته اغلب آنها میتواند به نفع بازار طلا تمام شود.
بازخوانی یک رخداد تاریخی در بازار طلا
تقابل ژئوپلیتیک فعلی و بحرانهای سیاسی و نظامی موجود نشان میدهد که خبرهایی در بازار نهفته است که بررسی دقیقتر کارکرد آن را باید در مقایسه با دو بحران منطقهای در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۶۷ مقایسه کرد و آنهم جنگهای اعراب با رژیم صهیونیستی است. در این دو سال و مخصوصا در طول زمانهای بحران شاهد بودهایم که در ابتدا قیمت طلا یا به رخدادهای نظامی کمتوجه است و رشد قیمتها بنابر سطح انتظار محقق نمیشود که کمی عجیب بهنظر میرسد. این در حالی بود که تداوم بحرانها پس از جنگ گویی حجم تاثیرگذاری بالاتری بر بازار طلا داشت تا جایی که نزدیک به ۲ سال، شاهد رشد ممتد قیمت طلا پس از هر دو جنگ بودیم. این شرایط بهصورت کلی نشان میدهد که بازار طلا در این قبیل موارد دیرتر از انتظار فعال میشود که میتواند نکته بسیار مهمی بهشمار بیاید اما این روند افزایشی اغلب بیش از یکسال به طول میانجامد. در ژوئن سال ۱۹۶۷ بهای جهانی طلا رقمی نزدیک به ۳۳ دلار در هر اونس بود ولی در سال آینده آن یعنی ژوئن ۱۹۶۸، این رقم به ۴۲ دلار در هر اونس رسید و البته در ماه مه ۱۹۶۹، قیمت ۴۳ دلار و ۷۰ سنت نیز به ثبت رسید. اما در اواخر اکتبر سال ۱۹۷۳ (جنگ بعدی) شاهد بودیم که بهای طلا با آغاز جنگ افزایش یافت و از ۹۲ دلار در هر اونس به سرعت به ۱۰۵ دلار رسید ولی به روند افزایشی خود ادامه داد و ۶ ماه بعد به ۱۷۵ دلار در هر اونس در ابتدای سال ۱۹۷۵ رسید. این وضعیت نشان میدهد که در بازار زمانی اول طلا ۳۲ درصد و در بازه زمانی دوم طلا ۹۰ درصد رشد قیمت داشته است. البته در جریان جنگ ۳۳ روزه این حجم از تاثیرگذاری را شاهد نبودیم اگرچه در آن بازه زمانی شرایط کلی در بازار جهانی طلا برای این قبیل تغییرات آماده نبود.